قلب پاک ! - ****شهدا شرمنده ایم**** شهدا شرمنده ایم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : پنج شنبه 103 اردیبهشت 6
u ****شهدا شرمنده ایم****

نزدیک ترین خویشاوندی ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 232889

:: بازدیدهای امروز :26

:: بازدیدهای دیروز :30

vپیوندهای روزانه

سایت مراجع معظم تقلید و علماء شیعه [154]
بهترین یادگاری [237]
بروبچ قمی حالشو ببرن [209]
فارسی نگار [80]
کانون هادیان امت (مسجد امام هادی قم) [115]
.: جدول لیگ برتر :. [162]
دیکشنری [158]
استقلالیها [542]
ایران ورزشی [159]
روزناما خبرورزشی [227]
به لحظه ترین اخبار فوتبال ایران [164]
هیئت انصارالمهدی [218]
جگر داری بیا تو [482]
[آرشیو(13)]

vدرباره من

****شهدا شرمنده ایم****

مدیر وبلاگ : مهدی بهمنی[186]
نویسندگان وبلاگ :
داداش کوچولو
داداش کوچولو (@)[8]

عبدالله
عبدالله (@)[22]


گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست

vلوگوی وبلاگ

****شهدا شرمنده ایم****

v لینک وبلاگ دوستان

دشت جنون
اس ام اس عاشقانه
بنده ی خدا
یک کلمه حرف حساب
اردبیل شهری برای همه
دوباره سبز می شویم...
نور
جاده خاطره ها
بانک مقالات روانشناسی
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
سوز و گداز
طلبه میلیونر
کشکول
حسن تنهاترین سردار دنیاست
.: شهر عشق :.
پر شکسته
* امام مبین *
منتظر ظهور

v لوگوی وبلاگ دوستان
















vفهرست موضوعی یادداشت ها

فناوری اطلاعات[116] . موبایل و ترفند[5] . فوتبال[3] . عکسها و تصاویر جالب[2] . ترفند[2] . کامپیوتر[2] . ویندوز[2] . کامپیوتر . کلیپ بورد . کفش . مایکروسافت . مجتبی جباری . مرورگر . نرم افزارهای عیب یابی . همجنس‌بازی . واعظی آشتیانی . وسواس . ترفندستان . حافظه . روسپیگری . سکس . سوسک . سیستم عامل . شهادت . شهدا . شیطان . عجیب‌ . عطار . عید غدیر خم . غزه . فاطمه معصومه . فراکسیون . فوق العاده . فیلمهای سکسی . قطبی . SMS . آبی . استقلال و منصوریان و امیر قلعه نویی و داش علی منصوریان . اسقلالی . اعتیاد . اعیاد و عزاداریها . المپیک . المنتظر . امام رضا(ع) . امام صادق . امیر قلعه نوعی . اینترنت . اینترنت اکسپلورر . بسیجی . بیت‌المال . پرسپولیس . تجاوز جنسی .

vمطالب قبلی

فمژناوری اطلاعات
دانشگاه مجازی
ایمیل و اینترنت
عکسها و تصاویر جالب
مذهبی
عاشقانه
اجتماعی
ورزشی
مناسبتها
متفرقه
اس ام اس
داستان و مطالب جالب
علمی
سیاسی

vآهنگ وبلاگ

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! قلب پاک !

دوشنبه 86/7/30 :: ساعت 12:22 صبح


 

مرد جوانی در وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب را در آن شهر دارد.جمعیت زیادی گرد آمدند.قلب او کاملاْ سالم بود و هیچ خدشه ای بر او وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند.مرد جوان در کمال افتخار با صدایی بلند تر به تعریف از قلب خود پرداخت.ناگهان پیرمردی

 

!!!!!!!!!!!جلوی جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست
مرد جوان و بقیه ی جمعیت به قلب پیرمرد نگاه کردند. قلب او با قدرت تمام می تپید. اما پر از زخم بود.قسمت هایی از قلب او برداشته شده بود و تکه هایی جایگزین آنها شده بود اما آنها به درستی جاهای خالی را پر نکرده بودند و گوشه هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می شد.در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پر نکرده بود. مردم با نگاهی خیره به او می نگریستند و با خود فکر می کردند این پیرمرد چطور ادعا می کند که قلب زیباتری دارد؟؟؟

 

مرد جوان به قلب پیرمرد اشاره کرد و با خنده گفت : تو حتماْ شوخی می کنی.... قلبت را با قلب من مقایسه کن.قلب تو تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است.پیرمرد گفت : درست است قلب تو سالم به نظر می رسد.اما من هرگز حاضر نیستم قلبم را با قلب تو عوض کنم.می دانی هر کدام از این زخم ها نشانه ی انسانی است که من عشقم را به او داده ام .من بخشی از قلبم را جدا کرده ام و به او بخشیده ام.گاهی او هم بخشی از قلب خود را جدا کرده و به من داده که به جای آن تکه ی بخشیده شده قرار داده ام. اما چون این تکه ها مثل هم نبودند گوشه هایی دندانه دندانه در قلبم دارم که برایم عزیزند.چرا که یاد آور عشق میان دو انسان هستند. عضی وقت ها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام اما آنها چیزی از قلب خود را به من نداده اند.اینها همین شیارهای عمیق هستند.گرچه درد آورند اما یاد آور عشقی است که داشته ام.امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با تکه ای که منتظرش بوده ام پر کنند.... حالا می بینی که زیبایی واقعی چیست؟؟؟؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد . در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر بود به سمت پیرمرد رفت . از قلب جوان و سالم خود تکه ای بیرون آورد و با دست هایی لرزان به پیرمرد تقدیم کرد.پیرمرد آن را گرفت و در قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را جای زخم قلب مرد جوان گذاشت

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()


! لیست کل یادداشت های این وبلاگ