مهدی بهمنی - ****شهدا شرمنده ایم**** شهدا شرمنده ایم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : شنبه 103 اردیبهشت 1
u ****شهدا شرمنده ایم****

بارالها ! شکستگی ام را جز لطف و مهر تو درمان نمی کند ... آتش درونم را جز دیدارت خاموش نمی سازد و درد اشتیاقم به تو را جز نگریستن به چهره ات، بهبود نمی بخشد . [امام سجّاد علیه السلام ـ در نیایشش ـ]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 232804

:: بازدیدهای امروز :16

:: بازدیدهای دیروز :21

vپیوندهای روزانه

سایت مراجع معظم تقلید و علماء شیعه [154]
بهترین یادگاری [237]
بروبچ قمی حالشو ببرن [209]
فارسی نگار [80]
کانون هادیان امت (مسجد امام هادی قم) [115]
.: جدول لیگ برتر :. [162]
دیکشنری [158]
استقلالیها [542]
ایران ورزشی [159]
روزناما خبرورزشی [227]
به لحظه ترین اخبار فوتبال ایران [164]
هیئت انصارالمهدی [218]
جگر داری بیا تو [482]
[آرشیو(13)]

vدرباره من

****شهدا شرمنده ایم****

مدیر وبلاگ : مهدی بهمنی[186]
نویسندگان وبلاگ :
داداش کوچولو
داداش کوچولو (@)[8]

عبدالله
عبدالله (@)[22]


گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست

vلوگوی وبلاگ

****شهدا شرمنده ایم****

v لینک وبلاگ دوستان

دشت جنون
اس ام اس عاشقانه
بنده ی خدا
یک کلمه حرف حساب
اردبیل شهری برای همه
دوباره سبز می شویم...
نور
جاده خاطره ها
بانک مقالات روانشناسی
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
سوز و گداز
طلبه میلیونر
کشکول
حسن تنهاترین سردار دنیاست
.: شهر عشق :.
پر شکسته
* امام مبین *
منتظر ظهور

v لوگوی وبلاگ دوستان
















vفهرست موضوعی یادداشت ها

فناوری اطلاعات[116] . موبایل و ترفند[5] . فوتبال[3] . عکسها و تصاویر جالب[2] . ترفند[2] . کامپیوتر[2] . ویندوز[2] . کامپیوتر . کلیپ بورد . کفش . مایکروسافت . مجتبی جباری . مرورگر . نرم افزارهای عیب یابی . همجنس‌بازی . واعظی آشتیانی . وسواس . ترفندستان . حافظه . روسپیگری . سکس . سوسک . سیستم عامل . شهادت . شهدا . شیطان . عجیب‌ . عطار . عید غدیر خم . غزه . فاطمه معصومه . فراکسیون . فوق العاده . فیلمهای سکسی . قطبی . SMS . آبی . استقلال و منصوریان و امیر قلعه نویی و داش علی منصوریان . اسقلالی . اعتیاد . اعیاد و عزاداریها . المپیک . المنتظر . امام رضا(ع) . امام صادق . امیر قلعه نوعی . اینترنت . اینترنت اکسپلورر . بسیجی . بیت‌المال . پرسپولیس . تجاوز جنسی .

vمطالب قبلی

فمژناوری اطلاعات
دانشگاه مجازی
ایمیل و اینترنت
عکسها و تصاویر جالب
مذهبی
عاشقانه
اجتماعی
ورزشی
مناسبتها
متفرقه
اس ام اس
داستان و مطالب جالب
علمی
سیاسی

vآهنگ وبلاگ

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! با مهدی رحمتی از1/1/1362 تا 1/1/1392: من گلر سابق تیم ملی هست

دوشنبه 92/1/12 :: ساعت 9:44 صبح

لیگ برتر - سید مهدی رحمتی از روزهای خوش و تلخ فوتبالش می گوید از عکس هایی که خاطرات فوتبالی اش را ساخته اند.

این یک مجموعه بی نظیر است از مهدی رحمتی از عکس هایی که هیچ وقت ندیده اید. با او آلبوم خاطراتش را ورق زده ایم از روز تولد تا عید امسال. برای مان از خاطراتش گفته. از صحنه هایی که برایش خاطره انگیز شده یا صحنه های تلخی که در ذهنش کابوس ساخته است. او که حالا عنوانش گلر سابق تیم ملی است از همه سال هایی می گوید که طی کرده تا از نازی آباد به شهرک غرب رسیده. از اوج گمنامی تا قله شهرت.


1. این عکس که یادم نمی آید کی بوده. از آن موقع که چیزی یادم نیست. فکر کنم هنوز یک ماهم هم نشده بود. ان موقع سال 62 بوده فکر کنم فروردین 1362! نه شوخی کردم آن موقع سال 61 بوده قبل اینکه شناسنامه ام را کوچک کنم! آن موقع هنوز صغر سن نداشتم.

2. این خانه پدر بزرگم در اسکو است. این پسر عموها و دختر عموهایم هستند ، این فکر کنم علی پسرم باشد که خیلی شبیه منه! خدا بیامرزه پدربزرگم را باغدار بود. ما تهران بودیم ولی برای تعطیلات عید بود که رفتیم آنجا . رفتیم عید آنجا می بینی که تو عید برایم تولد گرفتند. ما تو خانواده مان ورزشکار نداشتیم. فکر نمی کنم هیچ کس باورش می شده یکی از ما بتواند ورزشکار شود.


3. این خانه پدربزرگ مادری ام است در نازی آباد. این هم علی نیست، خودم هستم. راستش هنوز به سنی نرسیده بودم که یادم باشد انجا چه کار می کردم ولی از 5 سالگی به بعد هر سئوالی بپرسی جوابش را می دهم. آن موقع هم سنم واقعی واقعی بوده. خیالت جمع!


4. علی خیلی شبیه منه . خیلی هم رفتارش شبیه خودمه . هم کم حوصلگی اش ، هم نوع حرف زدنش. اصلا کلا همه کارهایش. الان وقتی علی را می بینم یاد خودم می افتم. واقعا رفتارهای مان خیلی به هم نزدیک است. من هم بچگی ام همین قدر شیطون بودم.


5. این سال اول ابتدایی است ، در گروه سرود و تئاتر مدرسه.این هم من هستم. در گروه سرود همه می خواندند ولی من تک خوان گروه سرود بودم ! البته به خوبی آرش برهانی نمی خواندم. صدایم به خوبی آرش نبود.آرش یه دونست. همین یک دونه ، کلا!


6. این هم من و بابام در اولین سفر به شیراز . یادش به خیر بابا چه خوش تیپ بوده و جوان. او الان دیگر شیراز زندگی می کند.


7. اینجا 6 سالم بوده بابام یک دوست هندی داشت ، با آنها می رفتیم اسکی . این هم باید پیست دیزین باشد.


8. این اولین باری است که رفتم روی زمین چمن و اولین باری که لباس فوتبال تنم کردم. آن سال ها هافبک راست و فوروارد بازی می کردم. بعد نمی دانم چطور دروازه بان شدم. اینجا استادیوم شهید قیانوری است.

....
9. ....( یک عکس ویژه از مهدی رحمتی در تونل ورزشگاه آزادی. مهدی درباره این عکس حرف هم می زند. درباره 8 سالگی و دوستی پدرش با دروازه بانی سرشناس. البته می خواهد این عکس منتشر نشود.)


10. این هم بهترین وقت زندگی آدم است. وقتی که می خوابی و به هیچ چیز فکر نمی کنی. آن وقت ها خیلی خوب می خوابیدیم اما الان دیگر کمتر چنین فرصت هایی پیش می آید.


11. اولین سفر به اصفهان با اردوی مدرسه. راهنمایی می رفتم . از طرف مدرسه برده بودندمان اصفهان و این هم عکس یادگاری است کنار زاینده رود. آن وقت ها آب هم داشت! ببین چه خوش تیپ هم بودم در 12 سالگی.


12. اینجا تیم محله است در نازی آباد. این مرتضی اسدی است و محمد اسماعیلی است و چند تا دیگر از دوستان. تیم محل مان است دیگر. خلاصه هر جا کاپی بود ، تیغی ، کاپی می رفتیم و کار را در می آوردیم. باخت تو کارمان نبود. اینجا هم اول شدیم!


13. سعید لطفی ، رامین محرم نژاد ، ایمان پروا ، جواد آشتیانی، پسر چه تیمی ! راضی باش آن موقع هم گلر ذخیره نداشتم همین خودم یک دانه بودم. من از اولش هم همین جوری بودم. مهدی امیر آبادی هم نگاه کن. من نمی دانم این دماغ چه مشکلی داشت که رفت عملش کرد!


14. خدا وکیلی بدن را ببین جوان بودم چه می کردم! این باید برای تمرین های تیم قطبی باشد. من سپک تاکرا را از زمان فجرسپاسی در تمرینات انجام می دادم. آنجا با حسین آشنا و علی علیزاده کری داشتیم. کلا پرش های خوبی دارم با قد کوتاهی که دارم خوب می پرم . پارسال سر سپک تاکرا کمرم آسیب دید و بعد از آن دیگر بازی نکردم.


15. آی باختیم اینجا. من تو این بازی چه گلی را خراب کردم. این بازی های گوانگژو است. ما خوب شروع کردیم ولی پایانش خیلی خوب نبود. من وقتی شاغلام برای این بازی ها زنگ زد نتوانستم به او نه بگویم با اینکه خیلی فشار بازی ها زیاد بود اما نتوانستم نه بگویم. او حق پدری به گردن من دارد.


16. نمی دانم چرا هر جایی دعوا می شود من هم هستم! از تمرین تیم ملی رفتم سر تمرین استقلال ، دیدم دارند دعوا می کنند. مجبور شدم بروم جدای شان کنم. سنگ را نگاه کن توی دست شان .


17. این هم که حنیفه. ماشالله ، عاشقشم. الان غصه ام گرفته چطور برم اردو وقتی نیست. اینجا دارم به امیر خان می گم ، امیر خان از حنیف به دل نگیر . دارم او را قانع می کنم که هرچی به حنیف بگی فرقی نداره. یعنی انگار هم سن علی منه. به هیکلش نگاه نکنین خیلی بچه ساده و بی ریایی هستش و چوب همین سادگی اش رو هم می خوره! البته مطمئنم که امیر خان هم بزودی اجازه می دهد که او به تیم برگرده. چون او هم حنیف را خیلی دوست داره. برای همین از دستش ناراحت شده.


18. این هم که آقای کروش هستن. مربی من بودند در تیم ملی . من هم که گلر سابق تیم ملی هستم سید مهدی رحمتی! برایش در راه صعود به جام جهانی آرزوی موفقیت می کنم و همان طور که قبلا هم گفتم اگر دعوت شوم همیشه در خدمت تیم ملی کشوم خواهم بود . مثل یک سرباز.


19. این باید زمان امیر قلعه نویی در تیم ملی باشد. بعد از این بازی رفتیم برای جام ملتهای 2007. من تو این تیم فیکس بودم ، بعد از اینکه در مکزیک 4 گل خوردم ذخیره شدم و فرصتی بدست نیاوردم.


20. این هم که احمد آقا عقاب آسیا. در هر رشته ای یکسری اسطوره وجود دارند. فکر می کنم من هم با این قد و این دست های کوچک خیلی برایم سخت باشد که تا این حد برسم ولی احمد آقا از نظر هیکل و استایل واقعا مناسب گلری بود. و از نظر دروازه بانی و اعتماد به نفس یک دونه بود. البته مردم با احمد آقا و آن نسل خاطرات خوبی دارند. شاید من هم اگ دوران فوتبالم در آن سال ها می گذشت ، می توانستم برای مردم خاطرات خوب بسازم.


21. واقعا آن بازی یکی از بهترین روزهای زندگی ام بود. بازی با شاهین در فینال جام حذفی. حالا پوشیدن ناصرخان حجازی که در دقیقه آخر به ذهنم رسید و به دلم افتاد که این کار را بکنم. ولی آن روز روز خوبی برایم بود و در پایانش توانستم اسم پیراهنی که بر تنم داشتم را سر بلند کنم. من از همه پیراهن هایی که در دوران فوتبالم پوشیدم تنها همین یک پیراهن را برای خودم نگه داشتم. از بین همه پیراهن هایم در خانه فقط همین یک پیراهن ا به یادگار نگه داشتم.


22. من تیراندازی ام خیلی خوب است نشستم و داشتم حنیف را تیرکمان مگسی می زدم. آی حال می ده حنیف را اذیت کردن. خیلی خوش می گذره.


23. این اردوی اتریش تیم ملی است در زمان آقای قطبی. سر تمرین این پسر آمده بود. می گفتند شبیه لیونل مسی است. ما هم که دیدیم دست مان به لیونل شان نمی رسد گفتیم لپ های بدلش را بکشیم اقلا! این هم که ابراهیم میرزاپور است. دوست خوبی که 5 سال ذخیره اش بودم ، البته یکسال هم او با من بازی کرد.


24. این اولین بازی من جلوی پرسپولیس است. این اصل عکس است. مربی شاغلام بود. دقیقه 2 بهمن طهماسبی گل زد ، تا دقیقه 90 آی من توپ گرفتم ، آی من توپ گرفتم! واقعا فجرسپاسی یکی از دوست داشتنی تین تیم های ایران است که فوتبالیست های زیادی به فوتبال هدیه کرده. به خصوص در سال هایی که شاغلام آنجا بوده. او در حق بسیاری مثل خود من ، علیزاده ، مهرزاد ، سیاوش و خیلی های دیگ حق پدری داشته . از همه بیشتر هم من. لطفی که او به من کرده را هیچ وقت یادم نمی رود. من در این فصل 11تا پنالتی گرفتم.


25. این هم سال دوم حضورم در فجر است که شدم بهترین دروازه بان لیگ. اینجا 20 سالم بود . من آن فصل کمترین گل خورده را بین همه دروازه بانان لیگ داشتم و شدم گلر فصل. اینجا هنوز متولد سال 61 بودم بعد ها شدم متولد 62


26. اولین قهرمانی لیگ با سپاهان. نمی دانم چرا همه مدال های قهرمانی ام گیر علی می آید. آن روز داشت می گفت امسال حتما قهرمان بشوید من یک مدال دیگر هم بگیرم. مدال ها را می گیرد پس هم نمی دهد.


27. این کیه؟ وای خدا این علیه؟ بابا عجب توپی داره می گیره. عاشق دروازه بانیه. کلا دوست داره و من هم مجبور کرده برایش لباس دروازه بانی بگیرم. البته گل زدن هم دوست داره و کلی هم لباس و استوک حمله داره. ولی خدا کنه فوتبالیست بشه چون کلا شهرت رو خیلی دوست داره. این رو هم بگم که واقعا این دو تا هم علی و هم عطا حسابی به زندگی ما برکت دادن . من و همسرم واقعا از اینکه این بچه ها رو داریم از خدا ممنونیم.

28. این بازی هم که بازی با پرسپولیس است که باختیم. بعد از این بازی رفتیم خواستگاری . آره دیگه با همین تیپ و همین سبیل بعد از بازی رفتیم خواستگاری! چه ریش قشنگی به به! البته آن موقع این تیپ ها مد بود. سال 81 بود که رفتم خواستگاری و ازدواج کردیم. هم تیمی های مان را ببین چه تیمی داشتیم. سیاوش آن موقع تازه آمده بود به بازار!


29. این هم مصدومیتی از ناحیه کمر است که پارسال خیلی اذیتم کرد. تقریبا روزی 4 یا 5 ساعت باید با همین توپ کار می کردم تا اوضاعم خوب بشود.


30. ناصر خان هم در حدی نیستم که درباره اش چیزی بگویم. محبوب همه مردم و اسطوره همه مردم ایران. کسی که همیشه در قلب مردم زنده است. من با ایشان ارتباط نزدیکی داشتم. مدام با ایشان در تماس بودم. متاسفانه نشد که برای شان بازی کنم. 2 سال بود به من بازی نمی رسید و مجبور شدم بروم مس. از خود ایشان اجازه گرفتم.


31. این هم شب رونمایی از لباس هنرپیشگان فیلم اسکاری جدایی است. واقعا کارشان افتخار آمیز بود. البته من خیلی اهل سینما رفتن نیستم. سی دی ها را می گیریم و در خانه تماشا می کنیم. البته جدایی ا استثنا رفتم سینما و دیدم ولی نفهمیدم آخر فیلم چه شد می خواستم اینجا از آقای معادی آخرش را بپرسم که نشد شلوغ شد و وقتش پیش نیامد!


32. اینجا رفتید شایعه درست کردید که داشتیم زیرآب روزنامه ها را می زدیم ولی این کار را نکردیم. ما رفتیم و گفتیم آقای رئیس جمهور یک کمکی به استقلال بکنید. استقلال دارد از بی پولی می میرد. از قبل بازی با کره از مشکلات استقلال برای آقای رئیس جمهور گفتیم. مشکلاتی که هنوز هم ادامه دارد.


33. منصورخان که خوش تیپ ترین مرد روی زمین است. شاهرخ خان هم اصلا نیازی به تعریف ندارد. این هم که عشق من است. این قدری که من از ابراهیم جلوی حنیف دفاع کردم تا سر به سرش نگذارد ، از هر کسی دفاع می کردم مریدم می شد اما نمی دانم چرا هر جا می نشیند از من بد می گوید و من را می جود! ولی ابراهیم هر وقت می آید تو اردوها خیلی روحیه های مان را بالا می برد. فنی اش هم خوب است خیلی خوب فوتبال را آنالیز می کند . ندانی و نشناسی فکر می کنی مربی است!


34. روز بازی با فجر سپاسی که این هوادار دوید آمد توی زمین اولش ترسیدم چون خیلی با سرعت می آمد. لحظه آخر خودم را کشیدم کنار که اقلا تصادف نکنیم . چون اگر می خورد به من بد می افتادیم روی زمین و همه حسابی می خندیدند. بعد هم تا جایی که می شد نگذاشتم اذیت شود. البته اذیتی هم نداشتند ، فقط می خواستند از زمین ببرندش بیرون. ولی قیافه شان غلط انداز بود. من خودم هم که چوب را دیدم ترسیدم گفتم خودم را هم می زنند. آخرش هم که داشت می رفت یک ماچ از ما گرفت. فکر کنم شرطی که بسته بود را برد. امیدوارم دیگر شاهد این صحنه ها نباشیم چون کار خوبی نیست پریدن توی زمین.


35. رفته بودیم برای خلعت تفنگ بخریم. او شکار ، مکار خیلی دوست دارد. رفته بودیم دوربین شکاری برایش بخریم دیدم تفنگش قشنگ است ، برداشتم یک ژستی هم گرفتم. خلعتبری جثه اش کوچک است اما با همان جثه می رود شکار فیل. اصلا خلعت شیر افکن معروف است!


36. بازی ایران و کره است. روز خیلی خوبی بود . همه مردم خوشحال شدند ، خیلی روز خوبی بود. برد شیرینی به دست آوردیم. آن روز فکر کنم شیرین ترین برد فوتبالی چند ساله اخیرمان بود . خدا کند بچه های تیم ملی در 3 بازی آخر طوری نتیجه بگیرند که تیم ملی به جام جهانی برسد. مردم به این شادی نیاز دارند. چشم امید شان به فوتبال است.


37. این هم که دربی 3 بر 2 است. حس خاصی نسبت به ایمون زاید ندارم. به هر حال آن روز خدا به او نظر کرد که آن اتفاق برایش افتاد وگرنه دیگر چنین فرصتی که یک مهاجم این قدر سیع 3 موقعیت گل بدست بیاورد و 3 تایش هم گل شود ، گیرش نمی آید. البته بعد از بازی از تیتر شما ناراحت شدم. اینکه چرا شما گذاشته بودید گلر تیم ملی کشورتان توهین شود. البته اگر الان آن حرف را می زد خیلی مهم نبود چون من دیگر گلر سابق تیم ملی هستم.


38. این هم خداییش پایم صدا کرد بابا از دکتر نوروزی و خانم محمدی بپرسید که من روزی چند ساعت تو کلینیک هستم. پایم آسیب دیده و کشاله ام پاره است. بابا سوزن هایی به پایم می زنند که اگر یکی اش را بخوری دو شب نمی خوابی گاهی از درد کلی به این بنده های خدا مشت می زنم. اهل وقت کشی نیستم. حالا هرچه دوست دارید بگویید . تو بازی ایران و کره هم اگر وقت کشی کرده باشم ، که نکردم ، خوب کردم چون بازی را بردیم و آن همه جمعیت را شاد کردیم. اگر من بازی را زود شروع می کردم و می باختیم ، جایزه نوبل به من می دادند؟


39. به به حاج آقا . خیلی مخلصیم حاج آقا! کجا تشریف دارید حاجی جان؟ دلمان برای تان تنگ شده. حاجی مدیر تیم است دیگر! آن روز هم که تو قطر هی شیرجه می زد ، گرم بود ، گفتم نکن این کار را . 6 تا شیرجه زد آن روز تا 3 روز نمی توانست راه برود. بنده خدا خیلی زحمت می کشد. کاش یکسال این قدی به او پول بدهند که بتواند بدون دغدغه مدیریت کند و پول کافی در دستش داشته باشد.


40. این هم که عکس قشنگی است. می بینی که من هم خیلی خوش تیپ افتادم توش. همین!


41. فرهاد مجیدی از نظر محبوبیت خیلی محبوب است. امسال هم که آمده توانسته خیلی به تیم کمک کند. او کاپیتان تیم است. بحث بازوبند هم بین همه د تیم حل شد. من بازی با راه آهن وقتی به زمین آمد رفتم بازوبند را بگیرم گفت بگذار روی بازویت باشد. بعد از آن هم او و مجتبی گفتند هر کس بازوبند را از ابتدا به دست بسته تا پایانش بازوبند را ببندد. من و مجتبی از قدیم با هم دوست بودیم. یکسری بحث بین مان برده بودند حل شد. با آقا فرهاد هم مشکلی ندارم.


42. فرزاد حاتمی هم خیلی شبیه حنیف است. تقریبا مثل یک بچه 12 ، 13 ساله. تو دوران کودکی شان ماندند. جفت شان خیلی ساده و پاک هستند. ولی مشکل فرزاد این است که مخ آدم را می خورد. خیلی سال است که با او رفاقت دارم. راستش او و حنیف که نباشند دلم در اردو می گیرد.


43. این هم زمین کمپ استقلال است که از نظر سفتی کم از کاشی و سرامیک ندارد. امیدوارم زمین را طوری آماده کنند که خطر مصدومیت مان کم شود. درباره شیرجه ها وقتی دروازه بان باشی همه زندگی ات می شود شیرجه. با شیرجه شروع می کنی و با شیرجه هم به پایان می رسی اما آن زمین خیلی مهم است که به بدنت آسیب نرساند.


44. علی دایی هم آقای دنیا و افتخار فوتبال ایران در دنیاست. خیلی ها شاید اصلا پرچم ما را هم نشناسند ولی علی دایی را می شناسند.


45. نوع گل مهم نیست. من فکر می کنم رو این گل من کمترین تقصیر را داشتم. حتی روی گل لبنان هم من کمترین تقصی را داشتم. این را می توانی از پدر کروش که علاقه ویژه ای به او داری بپرسی. خودش سر میز شام وقتی صحنه گل را دید گفت تو کمترین تقصیر را داشتی. به خصوص گل هایی از این دست ، توپ وقتی از روی سر دفاع رد می شود احتمال زیادی دارد که وارد دروازه شوند


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! مروری بر زندگی فوتبالی فیروز کریمی/ مردی که اخم می کند و همه را

دوشنبه 92/1/12 :: ساعت 9:40 صبح

فیروز کریمی؛ 5 سال قبل او بی شک ستاره مربیان ایرانی بود. او که از تظر فنی بی نظیر بود و هر کاری که می خواست با تیم هایش انجام می داد. کریمی اما یکباره به لیست سیاه رفت و اضطراب به کارش افتاد. او که خیلی جدی با حرف هایش لبخند را به لب همه می نشاند و عادت داشت به انتقاد از شرایط با زبان طنز ، می گوید این وظیفه اش بوده که مشکلات را بگوید . می گوید با همان سوزن فرفره و میخ طویله گفتن هایش بوده که حالا لیگ 4 تا زمین استاندارد دارد.
1. این تصویر مربوط به دوران من در صبا است. صبا تیم خوبی بود که دیر به دست من رسید، تنها 17 روز مانده به مسابقات. اما تیم ایده الی بود چرا که مدیر باشگاه آقای ملاحی بود و سرپرست تیم آقای پیامبری. این مثلث قهرمان آسیا شده بود و می توانست حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. بازیکن ها هم بازیکن های خوبی بودند. شما همین عکس را نگاه کنید، هم یحیی را داشتیم و هم محسن. در کل تیم توانمندی بود. آن تیم 5 هفته اول تنها 3 امتیاز گرفت، 3 مساوی و دو باخت. اما در پایان کمترین باخت و بهترین خط دفاع لیگ برای ما بود. اگر در آخرین بازی هم آقای رحیمی مقدم آن پنالتی کمدی را برای راه آهن نمی گرفت، سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را به دست می آوردیم. آن سال به زعم کارشناسان 90 که به هر حال با فدراسیون فوتبال هم هماهنگ هستند، 13 امتیاز از ما کسر شد و در نهایت با دو امتیاز کمتر آسیایی نشدیم. در مورد یحیی هم باید بگویم که او بازیکن بسیار خوبی بود و از هوش سرشاری بهره می برد. یحیی بیشتر از توانمندی جسمی اش از توانمندی ذهنی اش استفاده می کند. همین مسئله باعث شد که در دنیای مربیگری هم موفق باشد.
2. دوران استقلال است. این بازی ای بود که دو قلوی پای چپ من پاره شد اما نمی دانم کدام بازی است. دوران سختی بود. استقلال تیمی مردمی است و نباید هیچ وقت ضعیف باشد. پرسپولیس و استقلال باید همیشه پرسپولیس و استقلال باشند. این در تمام دنیا وجود دارد. تمام قطب های دنیا باید همواره فوتبالی قوی داشته باشند. هر زمان یکی از این قطب ها تضعیف شود شما اطمینان داشته باشید که به فوتبال آن کشور صدمه می رسد. امسال هم این وضعیت گریبانگیر فوتبال ما شد. استقلال تیم عزیزی است و یکی از دلایل رفتن من به استقلال خود ناصر خان بود.
3. این عکس من را یاد دوران گذشته انداخت. من از طریق سعید رمضانی مشکلات ناصر خان را متوجه شدم و در اصل قبول پیشنهاد استقلال نوعی رفاقت بود که به نظر من در آن مقطع هم ثمربخش بود. به نظر من در عالم رفاقت هر صدمه ای که به کسی برسد اشکال آفرین نمی شود.
4. خدا روحش را شاد کند. ناصر خان به فوتبال ما خدمت زیادی کرد. دوران خوبی بود، کاشکی می توانستیم بیشتر از وجود او بهره ببریم. به نظر من در قالب مدیریت می توانست به هر کادری کمک کند، به ما هم در آن مقطع کمک بسیاری کرد.
5. این پاس است. تیمی که قهرمان آسیا شد. احتمالا این عکس هم مربوط به بازیهای آسیایی می شود. من در آن زمان پنجمین سال مربیگری ام را پشت سر می گذاشتم. تیم بسیار جوانی در اختیار داشتم. البته این عکس تیم اصلی ما را نشان نمی دهد و مربوط به دیدار مقابل پاکستان است. بهزاد غلامپور، اصغر مدیرروستا، اکبر یوسفی، مهدی تارتار، رضا امری و خیلی های دیگر در این دیدار حضور نداشتند.
6. من و امیر قلعه نویی. امیر در شاهین بازی می کرد و من در پاس. پست تخصصی من دفاع وسط بود. به نظر من فوتبال پاس زیباترین فوتبالی بود که ارائه می شد. فوتبالی هدفمند و کاملا قدرتی. به همین خاطر سالیان سال حرف اول را در فوتبال کشور می زد. جام تخت جمشید در 5 دوره برگزار شد که پاس در 2 دوره آن قهرمان شد.
7. این ایام محرم است. به هر حال خدا باید لیاقت دهد که همیشه این ایام را داشته باشیم. این عکس جز خاطرات ارزشمند من به شمار می رود.
8. تاکتیک این حرکت یعنی «انجام شرح وطایف با گرو حمله کردن». یعنی دفاع را ببندید، حمله کنید و مواظب ضد حمله ها هم باشید. بچه های من الان معنی تمام این حرکت ها را می دانند و جز رمز های ماست.
9. این عکس در مسجد سلیمان است. در اینجا به لاری رفته بودیم برای حمایت از کاندیداتوری یکی از نامزدها.
10. این آخرین سال بازیگری من است، مربوط به دیدار با استقلال یا پرسپولیس است. کاپیتان ما علی مناجاتی بود.
11. این مربوط به قهرمانی در آسیا است. این تیم اصلی ما بود و نسبت به عکس قبلی تیم کامل تری است. اصولا مکتب پاس مکتبی مربی ساز بود و خیلی از بچه های آن زمان ما به مربیان بزرگی تبدیل شدند.
12. دیگر نمی توانم از این کارها بکنم به جز زمانی که عصبی می شوم (می خندد). به راحتی یک متر و نیم بالاتر از زمین هستم. مواقعی که عصبی می شوم از این هم بیشتر می پرم و شاید بتوانم از بالای تیر دروازه هم بپرم!
13. دقیقا نمی دانم این عکس العمل برای چیست اما اطمینان دارم که برای اشتباه بازیکنانم بوده. این عکس مرا به یاد «غارتگر جنگل می اندازد». همان آدمی که ماسک دارد و با آرنولد می جنگد.
14. این شب تاسوعا و نذری آن است. فکر می کنم مربوط به همین امسال هم می شود.
15. این شاهین بوشهر است. جایی که حتی ایوان پتروویچ هم قرآن را می بوسد و از زیر آن رد می شود. البته آنها هم افراد معتقد و خوبی هستند. من این بازیکنان را به حضرت عیسی (ع) متوسل می کنم. مسیحیان از نظر ما پاک هستند. اینها به یک پیامبر مظلوم منتصب هستند، پیامبر رحمت و مودت. حضرت عیسی مسیح (ع) پیامبر مودت ادعیان بوده است. افتخار ما مسلمان ها این است که همه این ادیان الهی را قبول داریم. به خصوص مسلمانان شیعه. همه این ادیان را هم در ایران داریم. من در طول دوران مربیگری ام بیشترین محبت را به اقلیت ها داشتم.
16. پرویز خان است. احتمالا دارم سربه سر او می گذارم! نمی دانم دقیقا چه چیزی به او گفتم اما شاید از اینکه وزن کم کرده متعجب شدم. پرویز خان از پشت هیکل تراشیده ای دارد اما از جلو اوضاع متفاوت است!
17. این عکس من و دنیزلی است در استادیوم آزادی. در اینجا دو تا واشر آب در جیب او انداختم و گفتم که چرا مهره مار به ورزشکاه آورده ای؟! گفت من مهره مار نیاوردم. من هم گفتم اگر شما را بگردم اشکالی ندارد؟ اول به جیب های شلوار او دست زدم و بعد از آن به جیب های پیراهن او رسیدم و واشر ها را درآوردم. به او گفتم اینها چیست؟ دنیزلی هم گفت به خدا قسم نمی دانم. هنوز مشغول این بحث ها بودیم که در دقیقه 3 بازی گل اول را به آنها زدیم. سر همان گل هم بازی را یک بر صفر باختند.
18. امیر خان. به هر حال همه مربیان برای ما عزیزند اما امیر خان یک ویژگی خاص دارد. ویژگی او هم دوستی دیرینه ما است. به نظر من تیم ملی ما بیشتر از این ها می توانست از او بهره ببرد.
19. علی دایی. فکر می کنم این عکس در بوشهر باشد. در جیب او چیزی نینداختم چرا که علی آقا هم رفیق ماست و هم افتخار فوتبال ما. زمانی که من دستیار آقای استانکو در تیم ملی بودم با او به عنوان مربی هم کار کرده ام.
20. این عکس مربوط به چه چیزی است را نمی دانم. یادم نمی آید.
21. این هم جز تکنیک ها و علایم من است. این ها جز محرمیات است و آن را لو نمی دهم.
22. این آخرین بازی ما با استقلال است که 3 بر صفر بازنده شدیم. در اصل تنها روزی بود که من بدون کارت و فقط از باب رفع تکلیف آمدم. در این صحنه داشتم یکی از بچه ها را توجیه می کردم.

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! اگر غلطی از رژیم صهیونیستی سربزند ایران،تلآویو و حیفا راباخاک ی

یکشنبه 92/1/4 :: ساعت 5:34 عصر

گزارش تصویری - تشریحی از «تل‌آویو» و «حیفا» که با یک غلط صهیونیست‌ها با خاک یکسان می‌شود

گزارش تصویری - تشریحی از «تل‌آویو» و «حیفا» که با یک غلط صهیونیست‌ها با خاک یکسان می‌شود

خبرنامه دانشجویان ایران: گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حمله‌ی نظامی میکنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جمله بالا اول فروردین 92، تیتر یک رسانه های جهان را به خود اختصاص داد، از رسانه های آنلاین گرفته تا روزنامه های آمریکایی و اسرائیلی؛ بیان صریحی که به اعتراف رسانه‌های آمریکایی، سفر باراک اوباما به سرزمین های اشغالی را تحت الشعاع قرار داد، بطوری که این موضع صریح رهبر معظم انقلاب تیتر اول رسانه های جهان قرار گرفت.

آیت الله خامنه ای در بیانات روز نخست در مشهد مقدس در قسمتی از سخنانشان با اشاره به مسئله رژیم صهیونیستی با بیان این مطلب که " رژیم صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید"، افزود: گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حمله‌ی نظامی میکنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.

اما سوالی که ذهن هر کس را به خود جلب می‌کند، نام بردن دوشهر مهم صهیونیست ها یعنی " تل آویو" و "حیفا" است، اینکه چرا رهبر معظم انقلاب اسمی از "حیفا" می آورند؛ اگر جستجویی در پایگاه اطلاع رسانی ایشان بیاندازیم، مشاهده می کنیم، ایشان نام "حیفا" را برای اولین بار اعلام می‌کنند، براستی "حیفا" چه موقعیتی استراتژیک برای رژیم غاصب صهیونیستی دارد؟ و اینکه رهبری "تل آویو" و "حیفا" را به عنوان دوشهری معرفی می کنند که اگر اسرائیلی ها « غلطی » کند، نابود خواهد شد؟



شهر "حیفا" را می توان از دو منظر یعنی بعد جغرافیایی و بعد مذهبی به آن نگاه کرد؛ در بعد جغرافیایی "حیفا" یک از شهرهای شمالی رژیم صهیونیستی است، شهری نزدیک به جنوب لبنان و سومین شهر بزرگ اسرائیل.

پس از آن که حزب الله لبنان با موشک های رعد2 ورعد3 ، برای اولین بار بندر "حیفا" را هدف قرار داد، همه نگاه ها معطوف به این شهر است که تا پیش از این گمان می رفت از تیر رس حزب الله دور است.
علاوه بر توریستی بودن این شهر، این شهر همچنین مرکز صنایع سبک و سنگین اسرائیل است و از آنجا که در اطراف یک خلیج کوچک برپا شده و تپه کرمل بر آن مشرف است، امکانات صنعتی و بازرگانی متنوعی دارد.

نخستین و بزرگترین پالایشگاه نفت اسرائیل در این شهر بندری قرار دارد و همچنین صنایع پتروشیمی کشور در کنار آن واقع است. صنایع برق و فلزات نیز در ساحل بندر حیفا قرار گرفته و این شهر دارای بیشترین رفت و آمد کشتی ها در بنادر اسرائیل است.

در دوران حکومت امپراطوری عثمانی بر این سرزمین، راه آهن مشهور مشرق زمین به بندر حیفا ختم می شد و پایتخت های چند کشور عربی را به دریای مدیترانه متصل می کرد.

در کنار بندر پر رفت و آمد حیفا انبارهای بزرگی برای نگاهداری کالا و همچنین یک انبار سیلو وجود دارد. کوتاه مدتی پیش از آغاز جنگ جهانی اول، سنگ بنای احداث نخستین دانشگاه پلی تکنیک اسرائیل به روی تپه های کرمل زده شد و امروز دانشگاه "تخنیون" بزرگترین مرکز فراگیری صنایع و تکنولوژی در اسرائیل است .



جمعیت حیفا بر 270 هزار نفر بالغ می شود؛ در این میان شهر "صور" را می‌توان کابوس "حیفا"یی‌ها دانست، "صور" که به عنوان یکی از جنوبی ترین شهر های لبنان و شیعه نشین است در جنگ 33روزه حزب الله به رژیم صهیونیستی، سهم زیادی در حمله به "حیفا" داشته است، که از همین منظر – بُعد جغرافیایی- "حیفا" در "تیر رس" ترین هدف برای حزب الله و به طبع آن ایران می تواند باشد.

اما یکی دیگر از جنبه‌های دیگر این شهر – بعد مذهبی- وجود "مرکز جهانی بهاییان" (بیت العدل) و "دژ فراماسونری" صهیونیست‌ها است.

یت‌العدل اعظم عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری در فرقه ضاله "بهاییت" است؛ این مرکز در دامنه کوه کرمل قرار دارد و متشکل از یک هیأت 9 نفره است که هر پنج سال، یک بار انتخاب می شوند و تحت حمایت های گسترده مالی و سیاسی رژیم جعلی اسرائیل و انگلیس هستند و به تصمیم گیری درباره چگونگی گسترش بهائیت می پردازند.

کار بازسازی این بنا درشهر اشغالی حیفا دو سال و نیم به طول انجامید و تمام هزینه های بازسازی مرکز این فرقه ضاله که به گزارش آسوشیتدپرس، بالغ بر شش میلیون دلار بوده است را رژیم اشغالگر قدس و آمریکا برعهده گرفته اند.

بهائی‌ها با تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 و اشغال فلسطین از سوی این رژیم با حمایت آمریکا، سرزمین اشغالی فلسطین و مشخصا شهر اشغالی حیفا را پایگاه و مرکز اصلی فعالیت خود قرار دادند. رژیم صهیونیستی نیز فرقه ضاله بهائیت را که می توانست از طریق آن رویای دیرینه خود یعنی حمله به مسلمانان را آغاز کند، به عنوان یکی از "مذاهب قانونی!" به رسمیت شناخت.


اما دیگر شهری که رهبر معظم انقلاب دربیاناتشان به آن اشاره کردند، تل آویو است، شهری که تا قبل جنگ 8روزه صهیونیست ها علیه فلسطینی ها با داشتن «گنبد آهنین» به عنون یک شهر «آرام» و «امن» نامیده می‌شد، اما اصابت موشک های « فجر 5» ایرانی، به «قلب اسرائیل»، پایتخت این رژیم را نیز همچون حیفا ناامن کرد.

تل آویو همانطور که در شکل نشان داده است در 93 کیلومتری جنوب حیفا قرار دارد، و از این جهت اسرائیلی ها حتی فکر اینکه یک روزی موشک های ایرانی بتوانند به آن شهر برسد را پیشبینی نمی کردند، اما جنگ 8 روزه غزه این ادعای آنها را بیشتر به یک توهم تبدیل کرد، و امروز می‌بینیم که برای چه رهبر انقلاب اسلامی با موضع صریح خود اعلام می کنند " اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد".



همان بس این را هم اضافه کنید که "عاموس یادلین" رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل در آخرین موضع گیری خودش درباره توان موشکی ایران اعلام می کند: "زمان مورد نیاز برای رسیدن موشک از تهران به تل‌آویو تنها 7 دقیقه است." موشک هایی همچون "عاشورا"، "شهاب"، "قدر"، "سجیل" و حتی موشک هایی که ایران هنوز از آنها رونمایی نکرده است و منتظر «غلط» رژیم اشغالگر قدس است.

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! اصل استیضاح غلط و اقدام رئیس یک قوه در متهم کردن دو قوه دیگر خلا

شنبه 91/11/28 :: ساعت 4:35 عصر

به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب صبح امروز (شنبه) در دیدار بسیار پرشور هزاران نفر از مردم تبریز، در سخنانی بسیار مهم به تشریح رفتار و گفتار غیرمنطقی دولتمردان امریکا در بحث مذاکره و تبیین رفتار منطقی ملت و نظام اسلامی در این زمینه پرداختند و با تجلیل مجدد از حضور پرشکوه و عزتمند ملت در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، نکاتی را درباب مسئله اخیری که در مجلس روی داد بیان کردند. 

در این دیدار که در آستانه قیام 29 بهمن مردم تبریز در سال 1356، انجام شد رهبر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای آن قیام، دین و ایمان دینی را معیار و ملاک و راهنمای حرکت ملت ایران دانستند و افزودند: نمونه بارز تبلور این حقیقت، مبارزات مردم آذربایجان در 150 سال اخیر است که همواره با پشتوانه ایمان دینی و پافشاری بر آن بوده است. 

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه علت اصلی متزلزل نشدن ملت ایران در مقابل فشارهای قدرتهای جهانی از جمله تحریم ها، ایمان دینی ملت بوده است،‌خاطرنشان کردند: آنها از چند ماه پیش تحریم هایی را که ادعای فلج کننده بودن آنها را داشتند اِعمال و حتی چند روز قبل از 22 بهمن نیز دور جدیدی از تحریم ها را وضع کردند تا اراده مردم را سست کنند اما پاسخ ملت ایران این بود که راهپیمایی 22 بهمن امسال، پرشورتر و گسترده تر از سالهای قبل برگزار شد. 

ایشان افزودند: در راهپیمایی 22 بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند و حضور مردم همراه با روحیه بالا وچهره هایی خندان و شاداب بود و این حضور عظیم چهره واقعی ملت را بار دیگر نشان داد. 

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه راهپیمایی 22 بهمن در هر سال،‌همچون ضربه سهمگین و بهمنی بزرگ، بر سر دشمنان و مخالفان ملت ایران فرود می آید خاطرنشان کردند: امسال نیز همینگونه شد. 

ایشان با قدردانی مجدد از حضور پرشکوه و عزتمندانه ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، خاطرنشان کردند: اگر صدبار هم این تشکر تکرار شود، باز هم جا دارد و باید در مقابل این روحیه و بصیرت ملت ایران، تعظیم کرد. 

رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل شرایط کنونی تأکید کردند: دشمنان در مقابل ایمان، عزم راسخ، بصیرت، شجاعت و تحمل ملت ایران، در موضع انفعال قرار گرفته و بر همین اساس حرکات غیرمنطقی انجام می دهند. 

حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به رفتار و گفتار ‌دولتمردان امریکایی، آنان را افرادی غیرمنطقی، دارای حرف و عمل متناقض و روحیه زورگویانه دانستند و خاطرنشان کردند: امریکاییها توقع دارند که دیگران در مقابل حرفهای غیرمنطقی و زورگویی های آنها تسلیم شوند، همانطور که برخی تسلیم شده اند اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی تسلیم شدنی نیست زیرا منطق، توانایی و اقتدار دارد. 

ایشان در تبیین مواضع و اقدامات غیرمنطقی دولتمردان امریکایی و دولتهای غربیِ دنباله رو آنها، به بیان نمونه های عینی پرداختند و افزودند: آنها ادعا می کنند که متعهد به حقوق بشر هستند و پرچم حقوق بشر را در دنیا بلند کرده اند، اما در عمل بیشترین ضربه را به حقوق بشر می زنند و با فجایعی نظیر گوانتانامو و ابوغریب و کشتار مردم افغانستان و پاکستان بیشترین اهانتها را به حقوق انسانها می کنند. 

حضرت آیت الله خامنه ای یکی دیگر از موارد غیرمنطقی بودن امریکاییها و تناقض میان ادعا و عمل آنها را، ادعای آنها مبنی بر مقابله با سلاح هسته ای برشمردند و افزودند: آمریکایی ها براساس این ادعا، یازده سال پیش، به عراق حمله کردند اما بعدها مشخص شد این ادعا از اساس نادرست بوده است. 

ایشان خاطرنشان کردند: دولتمردان امریکایی با وجود این ادعا از رژیم شریر صهیونیستی و مجهز به سلاح هسته ای که دیگران را نیز تهدید می کند، حمایت می کنند. 

رهبر انقلاب اسلامی، ادعای تعهد به گسترش دموکراسی در دنیا را یکی دیگر از حرفهای خلاف واقع مقامات امریکایی دانستند و افزودند: آنها از یک طرف این ادعا را مطرح می کنند اما از طرف دیگر دائماً در حال تعارض و مقابله با ایران هستند که دارای روشن ترین و واضح ترین مردم سالاری ها در منطقه است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: امریکاییها در حالی مدعی حمایت از گسترش دموکراسی هستند که در همین منطقه،‌ با وقاحت تمام از کشورهایی حمایت می کنند که حتی بوی دموکراسی را هم استشمام نکرده اند و مردم آنها برای یک بار نیز صندوق رأی و انتخابات را ندیده اند. 

ایشان یکی دیگر از مصادیق تناقض میان حرف و عمل دولتمردان امریکایی را، ادعای آمادگی مذاکره با ایران به منظور حل مسائل میان دو کشور،‌دانستند و افزودند: این ادعا در حالی مطرح می شود که امریکاییها حرفهای ناشایست و خلاف واقع را به نظام جمهوری اسلامی نسبت می دهند و برای مقابله با ملت ایران متوسل به تحریم و فشار می شوند. 

رهبر انقلاب اسلامی سخنان چند روز پیش رئیس جمهوری امریکا مبنی بر تلاش این کشور برای جلوگیری از ساخت سلاح هسته ای بوسیله ایران را مورد اشاره قرار دادند و تأکید کردند: اگر ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را داشت امریکا به هیچ وجه نمی توانست جلوی ملت ایران را بگیرد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: جمهوری اسلامی ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد و این تصمیم نیز به دلیل ناراحتی امریکا نیست، بلکه بر مبنای یک عقیده و اعتقادی است که سلاح هسته ای را جنایت بر ضد بشریت می داند و ضمن آنکه بر عدم تولید آن تأکید دارد،‌خواستار محو سلاحهای هسته ای موجود در جهان نیز است.
 
ایشان تأکید کردند: ادعای امریکاییها مبنی بر ساخت سلاح هسته ای بوسیله ایران، ‌یک تقلب در حرف زدن است. 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در موضوع هسته ای ایران، ‌بحث بر سر سلاح هسته ای نیست،‌بلکه آنها می خواهند مانع حق قطعی و مسلم ملت ایران در غنی سازی هسته ای و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای شوند که البته در جلوگیری از ملت ایران موفق نخواهند شد و این ملت کار خود را براساس حق صریح خود انجام خواهد داد. 

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تلاش برای تضییع حقوق ملت ایران نمونه ای آشکار از غیرمنطقی بودن امریکاییها است و بر همین اساس با طرف غیرمنطقی و زورگو، نمی توان با اتکاء به منطق حرف زد. 

ایشان افزودند: جمهوری اسلامی ایران در طول 34 سال گذشته، در قضایای مختلف جهانی، بروشنی دریافته است که طرف مقابل او کیست، چگونه رفتار می کند و چگونه باید با او برخورد کرد. 

رهبر انقلاب با اشاره به اینکه امریکایی ها در بحث مذاکره، با تکیه به شبکه خبری رسانه ای تحت تسلط صهیونیستها و امریکایی ها، به دنبال فریب دادن افکار عمومی جهان،‌منطقه و ایران هستند افزودند: شبکه رسانه ای جهانی، حرفهای ما را یا منعکس نمی کند و یا ناقص و حتی برعکس منعکس می کند، بنابراین روی سخن ما با ملت ایران است. 

ایشان در تبیین واقعیات و حقایق بحث مذاکره، پنج نکته مهم را مورد تأکید قرار دادند: غیرمنطقی و متناقض بودن حرف و رفتار دولتمردان امریکایی - تلاش امریکایی ها برای تسلیم کردن ملت ایران به عنوان هدف اصلی مذاکرات - معنای حقیقی مذاکره در عرف قدرتهای سلطه گر - دروغ و فریبکاری امریکایی ها درباره برداشته شدن تحریم ها با مذاکره - و منطقی بودن رفتار ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در مقابل پیشنهاد امریکا. 

حضرت آیت الله خامنه ای غرض اصلی دولتمردان امریکا از طرح پیشنهاد مذاکره را تبلیغ و هیاهو درباره تسلیم شدن ملت و نظام ایران خواندند و افزودند: آنها می خواهند به ملتهای مسلمان و سربرافراشته منطقه، نشان دهند که جمهوری اسلامی ایران هم با همه سرسختی و ایستادگی، عاقبت پای میز مذاکره و مصالحه آمد، بنابراین شما نیز چاره ای جز تسلیم ندارید. 

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: البته سلطه گران از دیرباز با هدف ناامید کردن ملتهای مسلمان، درصدد کشاندن ایران پای میز مذاکره و بده و بستان بوده اند و اکنون نیز همین هدف را با طرح تبلیغاتی «مذاکره ای غیرمربوط به مسائل اساسی» دنبال می کنند اما جمهوری اسلامی ایران، با چشمان باز اهداف آنها را می فهمد و متناسب با آن اهداف، جواب می دهد.
 
ایشان معنای حقیقی گفتگو در عرف امریکا و غربیها را پذیرش حرفهای آنان در پای میز مذاکره خواندند و افزودند: آنها با همین نگاه غیرمنطقی، در تبلیغات اخیرشان می گویند مذاکره مستقیم کنیم تا ایران را به دست برداشتن از انرژی هسته ای و غنی سازی قانع و وادار سازیم اما اگر خواهان گفتگوی حقیقی و منطقی بودند باید می گفتند مذاکره کنیم تا ایران استدلالها و ادله خود را بگوید و مسائل عادلانه بررسی شود.
 
رهبر انقلاب این سؤال را مطرح کردند که با توجه به این نگاه حاکم بر دولتمردان امریکایی و انتظار آنها برای تسلیم شدن ایران، اگر دولت ایران هم پیشنهاد گفتگو را بپذیرد آیا مذاکره به درد می خورد و اصلاً به جایی می رسد؟ 

رهبر انقلاب با اشاره به اقدام امریکایی ها در قطع مذاکره هنگام کم آوردن در مقابل حرفهای منطقی ایران افزودند: در 15 سال گذشته، دو سه بار امریکایی ها با تأکید بر اینکه گفتگو خیلی ضروری، فوری و حیاتی است در برخی مسائل درخواست مذاکره کردند، یک یا دو مأمور دولتی هم رفتند و با آنها گفتگو کردند، اما به محض اینکه در مقابل حرفهای منطقی ایران، جوابی نداشتند مذاکره را قطع کردند و با استفاده از شبکه رسانه ای بین المللی خود وانمود کردند ایران مذاکره را قطع کرده است. 

ایشان پرسیدند آیا با وجود این تجربیات، باز هم لازم است بی منطقی امریکاییها را در مذاکرات تجربه کنیم؟ 

حضرت آیت الله خامنه ای، تبلیغات امریکایی ها را درباره لغو تحریم ها در پی مذاکره با ایران، وعده ای دروغ دانستند و افزودند: آنها به خیال خام خود فکر می کنند ملت از تحریم ها به ستوه آمده بنابراین با شنیدن این وعده، مشتاق مذاکره با امریکا می شود و به مسئولان کشور فشار می آورد. 

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در واقع، این وعده نیز از همان حرفهای فریبکارانه است و نشان می دهد آنها به دنبال مذاکره حقیقی و عادلانه نیستند بلکه تسلیم شدن ملت ایران را دنبال می کنند در حالیکه اگر ملت ایران می خواست تسلیم امریکاییها باشد اصولاً انقلاب نمی کرد. 

ایشان در اِشکال جدی دیگری به ادعای امریکایی ها مبنی بر لغو تحریم ها با مذاکره تأکید کردند: هدف تحریم ها، همچنانکه بارها گفته اند خسته کردن ملت ایران و جدا کردن ملت از نظام اسلامی است بنابراین اگر مذاکره هم انجام شود اما ملت همچنان در صحنه باشد و بر حقوق خود پافشاری کند،‌ تحریم ها وجود خواهد داشت. 

رهبر انقلاب در همین بحث به بازخوانی یک برداشت ذهنی دولتمردان امریکایی پرداختند که نیمی از آن درست و نیمی دیگر غلط است. 

ایشان گفتند: امریکایی ها معتقدند جمهوری اسلامی بر ملت تکیه دارد و اگر با تحریم ها مردم را از نظام اسلامی جدا کنیم قدرت مقاومت از نظام گرفته می شود. بخش اول این حرف که نظام کاملاً متکی بر توده های عظیم ملت است حرف درستی است اما بخش دوم که فشارها و تحریم ها، ملت را به زانو درمی آورد و آنها را از نظام جدا می کند،‌کاملاً غلط و ناشی از بدفهمی است. 

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته ملت ایران بدنبال شکوفایی و رونق و رفاه کامل است اما حاضر نیست این هدف را با ذلت بدست آورد بلکه با «تدبیر و عزم و شجاعت» و تکیه بر نیروهای داخلی بویژه جوانان مستعد ایران، تحقق این هدف را پیگیری می کند. 

رهبر انقلاب با اشاره به پیشرفتهای شگفت انگیز ملت ایران در مقایسه با ملتها و کشورهایی که تسلیم امریکا بوده اند افزودند: تحریم ها مردم را آزار می دهد اما در مقابل آن دو راه بیشتر وجود ندارد یا مانند ملتهای ضعیف، «تسلیم شدن و در مقابل زورگویان جهانی توبه کردن» و یا مانند ملت شجاع ایران فعال کردن توانایی ها و نیروهای داخلی و عبور سرافرازانه و قدرتمند از منطقه ی خطر.
 
ایشان افزودند: بدون تردید ملت ایران راه دوم را انتخاب کرده و می کند و به اذن الله تحریم ها را به مرحله ای برای رشد و شکوفایی بیشتر تبدیل خواهد کرد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای،‌حضور پرنشاط ملت در راهپیمایی 22 بهمن را به معنای شکایت نداشتن مردم از گرانی و مشکلات ندانستند و افزودند: مردم بخصوص طبقات ضعیف دشواریها را کاملاً احساس می کنند اما میان خود و نظام فاصله نمی اندازند زیرا می دانند نظام اسلامی و اسلام عزیز همان دست قدرتمندی است که می تواند مشکلات را حل کند. 

رهبر انقلاب در جمع بندی سخنان خود درباره مذاکره با امریکا تأکید کردند: نظام اسلامی و ملت ایران برعکس دولتمردان امریکایی، اهل منطق هستند بنابراین اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقی ببینند به آن پاسخ مناسب می دهند. 

حضرت آیت الله خامنه ای، خودداری امریکا از زورگویی و شرارت، احترام گذاشتن به حقوق ملت ایران، عدم دخالت در امور داخلی ایران که در حمایت از فتنه گران 88 کاملاً آشکار بود و پرهیز از آتش افروزی در منطقه را از جمله نشانه هایی دانستند که اگر بروز کند می تواند نشان دهنده حسن نیت دولتمردان امریکایی باشد. 

رهبر انقلاب افزودند: اگر اینطور شود و امریکایی ها در حرف و عمل نشان دهند که غیرمنطقی نیستند آن وقت می بینند که جمهوری اسلامی و ملت ایران، خیرخواه و اهل تعامل و منطقند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تنها راه تعامل با جمهوری اسلامی ایران همین است و در این صورت دولت امریکا، جواب مناسبی دریافت خواهد کرد.
 
ایشان در بخش پایانی سخنانشان به قضیه مهمی که یکشنبه دو هفته قبل در مجلس پیش آمد پرداختند و نکات مهمی را در این باره بیان کردند. 

رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتی ملت و نخبگان از این مسئله افزودند: این قضیه بد و نامناسب، بنده را نیز از دو جهت ناراحت و متأثر کرد یکی از بابت اصل وقوع ماجرا و دیگری بابت ناراحتی مردم از این قضیه. 

ایشان افزودند: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود. 

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در «آرامش و امنیت روانی و اخلاقی»، جزو حقوق اساسی ملت است. 

رهبر انقلاب تأکید کردند: بنده فعلاً نصیحت می کنم که این کار شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نیست. 

ایشان استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند:‌استیضاح باید فایده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،‌استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مسئله ای که مربوط به وزیر نیست،‌چه علت و فایده ای دارد؟ 

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود. 

ایشان خاطرنشان کردند: دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت. 

رهبر انقلاب تأکید کردند: نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، ‌مسائل مناسبی نبود. 

حضرت آیت الله خامنه ای پرسیدند: وقتی دشمن مشترک وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شکل می گیرد واقعاً جز افزایش برادری ها و ایستادگی در مقابل دشمن باید کار دیگری کرد؟ 

رهبر انقلاب با اشاره به حمایتهای خود از مسئولان کشور افزودند: بنده باز هم کمک می کنم اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست، مسئولان عظمت ملت را ببینید و رفتاری شایسته این ملت انجام دهند.
 
ایشان تأکید کردند: مسئولان،‌دولت و مجلس، همه تلاشهای خود را برای حل گره ها و مشکلات اقتصادی مردم و کشور متمرکز کنند زیرا همانطور که چند سال پیش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هایش را در مسائل اقتصادی متمرکز کرده است. 

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم مکرر می گویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمی شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متأثر می کند. 

رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!، ‌از مسئولان توقع داریم با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند و حالا که دشمنی های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقتهایشان را شدت دهند. 
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: انشاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند. 

ایشان خاطرنشان کردند: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم. 

رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صریح و شدید از اقدام اخیر برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئیس مجلس در قم افزودند: اینکه عده ای برخی را ضدولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند. 

رهبر انقلاب افزودند: کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست. 

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان تأکید کردند: آینده ملت بصیر ایران به لطف الهی کاملاً روشن است و افقی به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار این ملت و جوانان است. 

در ابتدای این دیدار آیت الله مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز در سخنانی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای قیام 29 بهمن سال 56 در تبریز، به حضور کم نظیر مردم آذربایجان در راهپیمایی 22 بهمن امسال اشاره کرد و گفت: پیام مردم بصیر و موقع شناس ایران در راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن، حفظ وحدت و همدلی در جامعه، توجه به حاکمیت اخلاق در عرصه سیاست، و تلاش مضاعف مسئولان برای حل مشکلات بود.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! تاریخ سازان استقلال

چهارشنبه 91/10/27 :: ساعت 7:59 صبح

اسامی بازیکنان دوچرخه سواران در دهه 20
 
مرحوم علی دانایی فرد، امیر افشار، نادر افشار، مسعود خسروپناه، عارف قلیزاده، ناصر ملکی، آشوت آودیان، حسن کردستانی، ژرژ مارکاریان، محمدرضا حاتم، امیر خلیلی، بیوک جدیکار، فریدون مهدیون، محمود بیاتی، خسرو هورشید، فتح اله مین باشیان، کوتانچیان، حراج چی، پیرو، کارلو، شوقی، مسرورچیان، جاویدان، مشوقی، جلالی، صمدیان، منصور، پرویز عمواوغلی، نوری، تفرشی، حریرچی، باباجان
سرمربی: مرحوم علی دانایی فرد
کاپیتانها: جاویدان- محمدرضا حاتم
اسامی بازیکنان تاج در دهه 30
 
مرحوم علی دانایی فرد، ایرج حاتم، کارلو،عارف قلیزاده، محمود بیاتی، بیوک جدیکار، پرویز کوزه کنانی، اونیک کاراپتیان، رضایی، امینی، براوند، مرحوم سیادت، واهان سیمونیان، ژرژ مارکاریان، نادر افشار، حاج مختار، حسین مقیمی، مهدی صفری، حسین سرودی، محمد ساوجی، اصغر جدیکار، استواری، منوچهر تیورچی، رضا قلیزاده،رضا زمینی، حسن بیگی، هدایت پیوند، محمد رنجبر، داود ارغوانی، کامبیز جمالی، لئون، گارنیک مهرابیان، وانیک قازاریان، مروم محمد نجاری، مرحوم کرم نیرلو، بهمن نوروزی، احمد بیاتی، حسن حبیبی، فریبرز اسماعیلی، پرویز ابوطالب
اسامی بازیکنان تاج در دهه 40
 
ناصر حجازی، مهدی کشاورز، پرویز قلیج خانی، علی جباری، حسین فرزامی، جلال طالبی، کارو حق وردیان، اکبر کارگر جم، جواد قراب، مهدی حاج محمد، منصور پورحیدری، نصراله عبدالهی، علیرضا حاج قاسم،
پرویز کوزه کنانی، نادر افشار، بیوک جدیکار، محمود بیاتی، محمد رنجبر، حسن حبیبی، حشمت مهاجرانی، منوچهر حبیبی، داوید خانیان، هارطونیان، فریدون عسگرزاده، گودرز حبیبی، محمدرضا عادلخانی، صباغ، رحیمی، امیر راباشی، تونیک، اسماعیلی، منوچهر تیورچی، کرم نیرلو، کمایی، مرتضی شرکاء حسن ابراهیمی، وارطانیان، علی استادعلی، کامبیز جمالی، نیکپور، کاردان، منشی زاده، ایرج سودآورف اکبر افتخاری، غلامحسین مظلومی، مسعود معینی، عباس مژدهی، عزت جانملکی ، فرهنگ بادکوبه، حمید لواسانی، حیاتی، جابری زاده
اسامی بازیکنان تاج در سال 1350
فرامرز ظلی، فرهنگ بادکوبه ،حمید لواسانی، منصور پورحیدری، پرویز قشلیچ خانی، علیرضا حاج قاسم، گودرز حبیبی، علی رحمانیف سه برادران مشتری، اکبر کارگر جم، احمد منشی زاده، علی جباری، احمد طاهری، عزت جانملکی، حسین فرزامی، نصراله عبداللهی، جلال طالبی، کارو حق وردیان، مسعود معینی، عباس مژدهی، جواد قراب، جواد الله وردی، مهدی حاج محمد، غلامحسین مظلومی

اسامی بازیکنان تاج در سال 1351
ناصر حجازی، فرامرز ظلی،سه برادران، پرویز قلیچ خانی، گودرز حبیبی، عزت جانملکی، اکبر کارگر جم، منصور پورحیدری، حمید لواسانی، کارو حق وردیان، مشتری، مسعود امینی، جلال طالبی، مهدی حاج محمد، علیرضا حاج قاسم، نصراله عبدالهی، جواد قراب، علی جباری، جواد الله وردی، عباس مژدهی، غلامحسین مظلومی، حسین فرزامی، احمد منشی زاده، مسعود مژدهی
سرمربی: زدراوکور رایکوف
اسامی بازیکنان تاج در سال 1352
 
ناصر حجازی، کارو حق وردیان، جواد قراب، اکبر کارگر جم، مسعود معینیف سه براداران، منصور پورحیدری، مهرداد زمانزاده، حسن روشن، عباس نوین روزگار، گیوه چی، عزت جانملکی، باغوردانی، آندرانیک اسکندریان، نصراله عبدالهی، رحمانی، هادی نراقی، مسعود مژدهی، پرویز مظلومی، حسن نگارش، علی جباری، محمدرضا عادلخانی، بهبود خاکسار تهرانی، غلامحسین مظلومی، کردستانی، منصور رشیدی
سرمربی: زدراوکو رایکوف
اسامی بازیکنان تاج در سال 1353
 
ناصر حجازی، منصور رشیدی، حجت الله خاکسار تهرانی، منصور پورحیدری، حسین کردستانی، عزت جانملکی، اکبر کارگر جم، نصراله عبدالهی، جعفر نگارش، سعید باغوردانی، مائیس میناسیان، عباس نوین روزگار، مهرداد زمان زاده، کارو حق وردیان، آندرانیک اسکندریان، علی جباری، مسعود مژدهی، محمد رضا عادلخانی، جواد قراب، حسن روشن، هادی نراقی، غلامحسنی مظلومی
سرمربی: زدراوکو رایکوف
اسامی بازیکنان تاج در سال 1354
 
ناصر حجازی، منصور رشیدی، صعید باغوردانی، منصور پورحیدری، عباس نوین روزگار، آندرانیک اسکندریان، علی جباری، حسن ابراهیمی، کارو حق وردیان، هادی نراقی، پرویز مظلومی، غلامحسین مظلومی، مسعود مژدهی، مصطفی مسلمی، جهانگیری کوثری، اکبر کارگر جم، سعید مراغه چیان
سرمربی: زدراوکو رایکوف
اسامی بازیکنان تاج در سال 1355
 
منصور رشیدی، عزت حانملکی، جواد قراب، کارو حق وردیان، اکبر کارگر جم، حسن ابراهیمی، حسن نگارش، اصغر حاجیلو، محرم عاشری، مصطفی مسلمی، جهانگیر کوثری، سعید مراغه چیان، حمید لواسانی،
سعید باغوردانی، عباس نوین روزگار، آندرانیک اسکندریان، هادی نراقی، مسعود مژدهی، حسن روشن، حسن نظری، حمید ملک احمدی، خضرایی، منوچهرمطیعی، ایرج دانایی فرد
سرمربی: زدراوکو رایکوف
اسامی بازیکنان تاج در سال 1356
حجت خاکسار تهرانی، اصغر حاجیلو، رضا نعلچگر، مصطفی مسلمی، رضا رجبی، جهانگیر کوثری، سعید مراغه چیان، منوچهر مطیعی، حسن نظری، میناسیان، هادی نراقی، پرویز مظلومی، محرم عاشری، ایرج دانایی فرد، مسعود مژدهی، حمید لواسانی، حمید ملک احمدی، حسن روشن، آندرانیک اسکندریان، زرین کمر
سرمربی: ولادمیر جکیچ
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1357
حجت خاکسار تهرانی، حمید ملک احمدی، مائیس میناسیان، مصطفی مسلمی، حسن نظری، اصغر حاجیلو، آندرانیک اسکندریان، جهانگیر کوثری، حمید لواسانی، شاهین بیانی، شاهرخ بیانی، رفا نعلچگر، سعید مراغه چیان، محرم عاشری، یداله زرین کمر، هادی نراقی، شاهرخ مطیعی، پرویز مظلومی، حسن روشن، نوروزی، ایرج دانایی فرد، مژدهی، شاهین واحدی، حجت اکبری، رضا رجبی، مسعود رضا زاده
سرمربی : ئلادمیر جکیچ
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1358
 
حجت خاکساری تهرانی، حمید ملک احمدی، اصغر حاجیلو، حسن نظریف رضا نعلچگر، یداله زرین کمر، سعید مراغه چیان، پرویز مظلومیف ایرج دانایی فرد، محرم عاشریف نوروزی، آ«درانیک اسکندریان، جهانگیر کوثری، حمید لواسانی، شاهین بیانی، مصطفی مسلمی، میناسیان، خضرایی، غلامرضا فتح آبادی، برهان زاده، سلیم پور، اکثر میثاقیان، شاهرخ مطیعی
سرمربی: عباس رضوی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1359
ناصر حجازی، حجت خاکسار تهرانی، حمید ملک احمدی، اصغر حاجیلو، حسن نظری، رضا نعلچگر، یداله زرین کمر، سعید مراغه چیان، پرویز مظلومی، ایرج دانایی فرد، محرم عاشری، نوروزی، حمید لواسانی، جهانگیر کوثری، آندرانیک اسکندریان، شاهین بیانی، مصطفی مسلمی، خضرایی، غلامرضا فتح آبادی، برهان زاده، سلیم پور، اکبر میثاقیان، شاهرخ مطیعی
سرمربی: عباس رضوی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1360
حجت خاکسار تهرانی، ناصر حجازی، اصغر حاجیلو، رضا رجبی، خضراییف فرد علی نیاف شاهین بیانی، رضا احدی، بهتاش فریبا، رضا نعلچگر، پرویز مظلومی، عبدالعلی چنگیز، برهان زاده، شاهرخ بیانی، دسترس، محرم عاشری، نوروزی، سعید مراغه چیان
سرمربی: حسن عضدی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1361
 
ناصر حجازی، حجت خاکسار تهرانی، رضا نعلچگر، اصغر حاجیلو، رجبی، خضرایی، فرد علی نیا، شاهین بیانی، رضا احدی، بهتاش فریبا، شاهرخ بیانی، سعید مراغه چیان، عبدالعلی چنگیز، پرویز مظرومی، برهان زاده، دسترس، محرم عاشری، نوروزی، حسن روشن
سرمربی: اصغر شرقی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1362
 
ناصر حجازی، شاهین بیانی، سعید مراغه چیان، شاهرخ بیانی، حسین فرزام نیا، اصغر حاجیلو، رضا نعلچگر، رضا احدی، جعفر مختاری فر، بهتاش فریبا، پرویز مظلومیف عبدالعلی چنگیز، رجبی، امیری، فردعلی نیا
سرمربی: منصور پورحیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1363
ناصر حجازی، نادر فریادشیران، مجید رضایی، شاهین بیانی، رضا رجبی، صادق ورمرزیا، بهتاش فریبا، مجید نامجو مطلق، سعید مراغه چیان، حمید فرزام نیا، جعفر مختاری فر، پور جلی، پرویز مظلومی، وحید امیری، محمود کلهر، رسول غنی زاده، عبدالعلی چنگیز، اصغر حاجیلو
سرمربی: منصور پور حیدری

اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1364
 
ناصر حجازی، نادر فریادشیران، مجید رضایی، شاهین بیانی، رضا رجبی، صادق ورمرزیا، بهتاش فریبا، مجید نامجو مطلق، سعید مراغه چیان، حمید فرزام نیا، جعفر مختاری فر، پور جلی، پرویز مظلومی، وحید امیری، محمود کلهر، رسول غنی زاده، عبدالعلی چنگیز، اصغر حاجیلو
سرمربی: منصور پور حیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1365
 
مجید رضایی، حسین ترابپور، حمید فرزام نیا، سعید جانفدا، حسن استیلی، مجید نامجو مطلق، اصغر رضایی، رضا نعلچگر، جعفر مختاری فر، صادق ورمزیار، بهتاش فریبا، نادر خمس آبادی، غلامرضا فتح آبادی، علی شوریف اصغر حاجیلو، پرویز مظلومی، محمدرضا شکورزاده، بیژن طاهری، شهبازی فر، رامین محتشمی، محسن گروسی
سرمربی: عباس رضوی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1366
 
مجید رضایی، حسین ترابپور، محمدرضا شکورزاده، کوروش شهبازی فر، بیژن طاهری، اصغررضایی، غلامرضا فتح آبادی، حمید فرزام نیا، سعید جانفدا، حسن استیلی، مجید نامجومطلق، رضا نعلچگر، جعفر مختاری فر، صادق ورمزیار، بهتاش فریبا، نادر خمس آبادی، علی شوری، اصغر حاجیلو، پرویز مظلومی، حمید ملک احمدی
سرمربی: منصور پور حیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1367
حمید ملک احمدی، محمدرضا شکورزاده، صادق ورمزیار، اصغرحاجیلو، فرشاد فلاحت زاده، برزگر، محمود کلهر، جواد زرینچه، بهتاش فریبا، مجید نامجو مطلق، محسن گروسی، جعفر مختاری فر، امیرهاشمی مقدم، پرویز مظلومی، اصغر رضاییف حمید فرزام نیا، پور جلی، جلولی، عبدالعلی چنگیز، مصطفی اردستانی، علی شوری، امیرقلعه نوعی.
سرمربی: غلامحسین مظلومی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1368

حمید بابازاده، سعید عزیزیان، احمد رضا عابدزاده، محمدرضا شکورزاده، مجید نامجو مطلق، رضا حسن زاده، امیر هاشمی مقدم، کورش تشت زر، مصطفی اردستانی، صادق ورمزیار، فرشاد فلاحت زاده، جواد زرینچه، مرتضی یکه، امیر قلعه نوعی، محمود کلهر، محسن گروسی، بهمن ترکاشوند، شاهرخ بیانی، عبدالعلی چنگیز، مهدی فنونی زاده، شاهین بیانی، عباس سرخاب، عبدالصمد مرفاوی، حسین ترابپور، خسرو پارساف جعفر مختاری فر
سرمربی: منصور پور حیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1369
 
حمید بابازاده، احمدرضا عابدزاده، مهدی فنونی زاده، عباس سرخاب، عبدالعلی چنگیز، محمدرضا شکور زاده، مجید نامجومطلق، رضا حسن زاده، فرشاد فلاحت زاده، صادق ورمزیار، مصطفی اردستانی، کورش تشت زر، امیرهاشمی مقدم، جواد زرینچه، مرتضی یکه، امیر قلعه نوعی، محمود کلهر، محسن گروسی، بهمن ترکاشوند، شاهرخ بیانی، عبدالصمد مرفاوی، شاهین بیانی، خسرو پارسا، حسین ترابپور، جعفر مختاری فر
سرمربی: منصور پور حیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1370
 
حمید بابازاده، احمدرضا عابدزاده، رضا حسن زاده، خسرو پارسا، مهدی فنونی زاده، شاهین بیانی، جعفر مختاری فر، فرشاد فلاحت زاده، عبدالعلی چنگیز، صادق ورمزیار، ایمان عالمی، عبدالصمد مرفاوی، امیر دولت آبادی، عباس سرخاب، رضا احدی، مجید نامجو مطلق، امیر موسوی نیا، مسعود غفوریهای اصل، ناصر عباسی، میرشاد ماجدی، امیرهاشمی مقدم، سعید مظاهری، مهرداد رحمانی، امیر هوشنگ عبدالملکی
سرمربی: منصور پور حیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1371
حسین ترابپور، احمدرضا عابد زاده، ثاقبی فر، حمید بابازاده، مهدی پاشا زاده،شاهین بیانی، ایمان عالمی، صادق ورمزیار، بهمن ترکاشوند، کوروش بختیاری زاده، عباس سرخاب، میرشاد ماجدی، عبدالصمد مرفاوی، عادل حردانی، کامیار کاردار، یعقوبی، جوادی، رضا حسن زاده، محمود سجادی، محمود صالح آّبادی، امیر قلعه نوعی.
سرمربی: بیژن ذوالفقار نسب
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1372
حمید بابازاده، احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، قاسم سیانکی، جعفر مختاری فر، حسین ترابپور، شاهین بیانی، عباس سرخاب، ایمان عالمی، محمود فکری، محمدرضا مهرانپور، محمد نوری، علی حاج اکبری، قاسم کشاورز، کوروش تشت زر، امیر خانلو، ژورس غازاریان، امیر قلعه نوعی، غفوریهای اصل، ناصر عباسی، عبدالصمد مرفاوی
سرمربی: یوگنی سوکوموروخوف
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1373

حمید بابازاده، بهزاد غلامپور، حسین ترابپور، جواد زرینچه، قاسم سیانکی، جعفر مختاری فر، شاهین بیانی، ایمان عالمی، عباس سرخاب، محمود فکری، محمدرضا مهرانپور، علی حاج اکبری، قاسم کشاورز، کورش تشت زر، امیر خانلو، ژورس غازاریان، امیر قلعه نوعی، امیر غفوریهای اصل، ادموند اختر، علی اکبریان
سرمربی: نصراله عبدالهی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1374
 
حمید بابازاده، بهزاد غلامپور، جواد زرینچه، محمد نوری، داریوش یزدانیف محمد خرمگاه، بهرز پرورش خواه، علیرضا منصوریان، ایمان عالمی، محمدرضا مهرانپور، محمد تقوی، مهدی پاشازاده، علی حاج اکبری، کوروش تشت زر، ادموند اختر، علی اکبریان، عباس سرخاب، امیر قلعه نوعی، کامیار کاردار، ناصر عباسی، قاسم سیانکی، ژورس غازایان، صادق ورمزیار، محمود فکری، محمد علی یحیوی
سرمربی: منصور پورحیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1376
 
بهزاد غلامپور، محمد یحیوی، نیما خیراندیش، محمد خرمگاه، مهدی پاشازاده، محمد تقوی، داود حسینی، محمدرضا مهرانپور، داریوش یزدی، جواد زرینچه، صادق ورمزیار، امیر قلعه نوعی، مجید ناظرزاده، محمد نوری، علی حاج اکبریف آتیلا حجازی، مهرداد امین شیرازی، علی اکبریان، عبدالصمد مرفاوی، بهروز پرورش خواه، علیزضا منصوریان، محمود فکری، ادموند اختر
سرمربی: منصور پورحیدری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1377
 
پرویز برومند، حمیدرضا بابایی، محمدعل یحیوی، فرهاد ولی، جواد زرینچه، رضا حسن زاده، احمد کعبیان پور، مهدی پاشازاده، محمد تقوی، علی چینی، جاوید شکری، محمد نوری، محمد رضا مهرانپور، علیرضا منصوریان، فرهاد مجیدی، سرژیک تیموریان، آتیلا حجازی، امین راستی، وحید رضایی، علیرضا اکبرپور، اصغر رسول زاده، محسن گروسی، فرد ملکیان، عبدالصمد مرفاوی، ادموند اختر
سرمربی: ناصر حجازی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1378
پرویز برومند، محمدعلی یحیوی، مسعود قاسمی، جواد زرینچه، رضا حسن زاده، محمود فکری، سهراب بختیاری زاده، محمد خرمگاه، علی چینی، کاظم محمودی، محمد تقوی، آتیلا حجازی، محمد نوازی، جاوید شکری، علیرضا منصوریان، سرژیک تیموریان، داریوش یزدانی، عادل حردانی، محمد مومنی، فرد ملکیان، علی موسوی، محسن گروسی، علیرضا اکبرپور، سیروس دین محمدی، فرهاد مجیدی
سرمربی: ناصر حجازی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1379
 
هادی طباطبایی، پرویز برومند، مسعود قاسمی، محمود فکری، ارسطو محمدی، محمدرضا مهدوی، رضا حسن زاده، جواد زرینچه، مهدی هاشمی نسب، ستار همدانی، بهزاد داداش زاده، داریوش یزدانی، محمد نوازی، علیرضا اکبرپور، علیرضا واحد نیکبخت، سیروس دین محمدی، فرزاد مجیدی، رافت قلی اف، علی سامره، بهمن طهماسبی، مجاهد خضیراوی، احمد مومن زاده، فرهاد مجیدی، علی لطیفی، مهدی صالح پور، یداله اکبری
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1380
هادی طباطبایی، پرویز برومند، مسعود قاسمی، پیروز قربانی، محمد خرمگاه، مهدی هاشمی نسب، مهدی پاشازاده، محمود فکری، محمد نوازی، ارسطو محمدی، داود سیدعباسی، فراز فاطمی، مجاهد خضیراوی، علیرضا اکبرپور، یداله اکبری، علیرضا اکبرپور، سعید بیگی، رافت قلی اف، فرزاد مجیدی، سیروس دین محمدی، علیرضا واحدی نیکبخت، علی موسوی، احمد مومن زاده، سهراب بختیاری زاده، بهزاد دادش زاده
سرمربی: منصور پور حیدری

اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1381
پرویز برومند، هادی طباطبایی، مسعود قاسمی، جواد زرینچه، پیروز قربانی، مهدی هاشمی نسب، علیرضا منصوریان، ستار همدانی، داوود رستمی، یداله اکبری، محمد نوازی، فراز فاطمی، علی سامره، محمود فکری، علیرضا اکبرپور، احمد مومن زاده، علیرضا واحدی نیکبخت، مهدی پاشازاده، فرزاد مجیدی، سیروس دین محمدی، سهراب بختیاری ازده، علی موسوی، احمد فیض کریملو، حمید واعظ، محمد خرمگاه، داریوش ایوبی.
• سرمربی: رولند کخ
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1382
 
پرویز برومند، مسعود قاسمی، وحید طالب لو،محمد خرمگاه، پیروز قربانی، سبو شهبازیان، امیر حسین صادقی، سعید لطفی، مجتبی انصافی، رافائل گومز کاستا، محمود فکری، ستار همدانی، یداله اکبری، علیرضا اکبرپتور، داریوش یزدانی، علیرضا منصوریان، کیوان ساجدی، داوود سیدعباسی، علیرضا واحدی نیکبخت، محمد نوازی، فرزاد مجیدی، علی سامره، غلامرضا عنایتی، فابریتسیو، فراز فاطمی
• سرمربی : امیر قلعه نوعی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1383
 
جورج توپالوویچ، وحید طالب لو، سعید رمضانی، امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، مجتبی انصافی، سعید لطفی، سبو شهبازیان، آگستینی گیلائوری، داوود حقدوست، محمود فکری، علیرضا نیکبخت واحدی، حسین کاظمی، فرزاد مجیدی، علیرضا منصوریان، مجاهد خضیراوی، مهدی شیری، میثم بائو، مهدی امیرآبادی، مصطفی اکرامی، غلامرضا عنایتی، سیاوش اکبرپور، فرد ملکیان، امیر امینی فر، علی سامره، علیرضا اکبرپور، منصور احمد زاده، بهشاد یاورزاده
• سرمربی: امیر قلعه نوعی
• مربیان: گما لوویچ، حمید بابازاده، عبدالصمد مرفاوی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1384
وحید طالب لو، سید مهدی رحمتی، سعید رمضانی، پیروز قربانی، امیر حسین صادقی، آگستینی گیلائوری، سبو شهبازیان، مرتضی ابراهیمی، محمود فکری، علیرضا منصوریان، علیرضا اکبرپور، علیرضا واحدی نیکبخت، مهدی امیرآبادی، شاهین خیری، فرزاد مجیدی، میثم بائو، حسین کاظمی، مرتضی هشامی زاده، مجتبی جباری، اصغر طالب نسب، سیاوش اکبرپور، سعید لطفی، پیمان نادری، غلامرضا عنایتی، رامین محرم نژاد، لادو آخالایا
سرمربی: امیر قلعه نوعی
مربیان: عبدالصمد مرفاوی- حمید بابازاده- مسعود اقبالی
اسامی بازیکنان استقلال تهران در سال 1385

وحید طالب لو، سید مهدی رحمتی، مهیار حسن نژاد، امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، محمود فکری،علیرضا منصوریان، مهدی امیرآبادی، فرزاد مجددی، حسین کاظمی، اصغر طالب نسب، سیاوش اکبرپور، سعید لطفی، بهشاد یاورزاده، علی انصاریان، محمد نوازی، جوئیلوسون داسیلوا، مرتضی ابراهیمی، آگسیتنی گیلائوری، محمدباقر احمدی، محسن یوسفی، مجتبی جباری، میثم بائو، علی علیزاده، مرتضی هاشمی زاده، حسین قنبری، کوییکه لئونی لئونارد
سرمربی : عبدالصمد مرفاوی
مربیان: حمید بابازاده، رضا حسن زاده، مسعود اقبالی و ساکت الهامی

 

 

 



¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! سوریه و خاندان اسد تاوان چه چیز را پس میدهند/ ایران چه دِینی در

یکشنبه 91/10/17 :: ساعت 4:26 عصر

کمک‌های بی‌دریغ سوریه در جنگ تحمیلی ایران

سوریه یکی از معدود کشورهایی است که به واسطه شخصیت رییس‌جمهور وقت خود یعنی حافظ اسد، در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در کنار جمهوری اسلامی ماند و بیشترین کمک‌ها را از لحاظ نظامی به ایران کرد.
 
آموزش یگان موشکی سپاه در روزگاری که کشور ایران کوچک‌ترین تجربه‌ای در این زمینه نداشت و نیز کمک‌های همیشگی سوریه در زمینه خرید تسلیحات بخشی از این کمک‌ها بود که از سوی دولت این کشور صورت گرفت.
 
محسن رفیقدوست وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس نیز در این مورد گفته است، «در سال‌های اول انقلاب 3 کشور در رابطه با ایران موثر بودند، سوریه، لیبی و کره شمالی که بعد از شروع جنگ، اولین کشوری که اتفاقا همسایه عراق هم بود و از ما اعلام حمایت کرد، کشور سوریه بود و تا آخر جنگ هم که بنده به عنوان مسئول لجستیک سپاه بودم، به دفعات از انواع کمک‌های سوریه استفاده کردیم.»

 

وی خاطرنشان کرد: «سوریه یک‌بار کمکی به ما کرد که شاید از نظر کمیت و ارزش بالا نبود اما از لحاظ زمانی بسیار اهمیت داشت. قبل از شروع عملیات فاو بود که ما یک کشتی مهمات 40 - 50 هزار تنی از چین خریده بودیم و این کشتی به دلایل نامعلومی تاخیر کرد و 4-5 قلم از مهمات ما تمام شده بود که اگر این مهمات ظرف 48 ساعت به ما نمی‌رسید خط فاو سقوط می‌کرد لذا شبانه با سوریه تماس گرفتم و از چند ساعت بعد از آن مرتبا 10 پرواز به دمشق انجام دادیم و هزار تن از مهماتی که نیاز داشتیم رسید که مصرف 10 روز ما بود و بعد از آن کشتی هم رسید و مشکل حل شد، شاید ارزش آن مهمات که سوریه داد 10-20 میلیون دلار بود ولی آن زمان برای ما باعث حفظ خط فاو شد.»
 
رفیقدوست همچنین اشاره کرد: «در همه ملاقات‌هایی که من با مرحوم حافظ اسد در طول جنگ داشتم او به شدت از ما حمایت می‌کرد و این حمایت علنی بود. ما در زمان جنگ از 11 کشور اسیر داشتیم و از بیش از 30 کشور غنیمت ولی هیچ گاه اسیر سوری و یا لیبیایی نداشتیم.»

وی در جایی دیگر با اشاره به خرید دوربین دید در شب با نام سوریه، افزود: «یک بار به حافظ اسد گفتم ما از یک کشور غربی به نام شما دوربین دید در شب خریدیم و این را باید به دمشق بیاورند و من از اینجا ببرم که اسد همان جا مسئول دفترش را خواست و گفت در فرودگاه به فلانی یک انبار بدهید که در اختیار خودش باشد و یک سرتیپ سوری را هم مامور کمک به ما کرد.»

راه‌اندازی نخستین یگان موشکی ایران با کمک سوریه

وزیر سابق سپاه در این مورد با اشاره به راه‌اندازی یگان موشکی سپاه توسط شهید حسن طهرانی مقدم، گفت: ولی در آن زمان موشکی نداشتیم و یکی از کسانی که در سفر لیبی و سوریه همراه من شد، آقای طهرانی‌مقدم بود.
 
وی ادامه داد: «ابتدا که به سوریه رفتم از اسد درخواست کردم که به ما موشک بدهد و او گفت "ما در حال آتش بس با اسرائیل هستیم و انبارهای موشکی ما در اختیار دولت سوریه نیست و در اختیار روس‌ها است ولی من آماده‌ام که یک تیم از شما آموزش بدهم" که ما هم معطل گرفتن موشک‌ها نشدیم و همراه من هم سردار صفوی بود و همان جا به مرحوم طهرانی مقدم ماموریت دادیم و پرسیدیم که چند نفر برای یک گروه موشکی لازم است که گفتند 34 نفر و ما هم همان تعداد را فرستادیم سوریه و کاملا دوره پرتاب موشک اسکاد B را دیدند.»

همچنین در کتاب «پاییز 63» که بخشی از حماسه‌های بی‌نظیر فرماندهان موشکی سپاه است، کمک‌های بی‌دریغ کشور سوریه در جهت آموزش‌های لازم برای ساخت موشک به طور مفصل بیان شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:
تیر ماه 1363 محسن رفیقدوست- وزیر وقت سپاه- از سوی دو کشور سوریه و لیبی به طور رسمی دعوت شد. او این دعوت‌ها را به فال نیک گرفت و به هر دو دعوت پاسخ مثبت داد.

 

ثمره حضور وزیر سپاه در سوریه و لیبی و به دنبال آن سفر رئیس جمهور وقت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن کشورها دستیابی ایران به این سلاح موثر و راهبردی موشک میانبرد بود.
 
در پی این دیدارها و مذاکرات حافظ اسد رئیس جمهور سوریه آموزش بکارگیری موشک به تعدادی از نیروهای ایرانی را متعهد شد و رئیس جمهور لیبی برای تحویل تعداد محدودی موشک اسکاد بی همراه با تجهیزاتش را به جمهوری اسلامی ایران قول همکاری داد.
 
پس از این مذاکرات و بی هیچ تعللی تشکیل یگان موشکی در دل توپخانه‌ی سپاه پاسداران کلید خورد.
 
سیزده نفر از نیروهای باسابقه توپخانه به همراه چند نفر مترجم، برای گذراندن آموزش بکارگیری موشک رهسپار سوریه شدند.
 
سوری‌ها برای آموزش بکارگیری موشک یک برنامه شش ماهه به نیروهای ایرانی ارائه می‌کنند. فرمانده توپخانه سپاه (حسن طهرانی مقدم) که در این ماموریت مسئولیت نیروهای ایرانی با او بود از پذیرش مدت شش ماهه آموزش طفره می‌رود و سرانجام سوری‌ها را قانع می‌کند آموزش باید حداکثر در سه ماه به پایان برسد.
 
او به مسئولان آموزش موشکی سوریه قول می‌دهد نیروهای ایران در مدت کوتاه از عهده فراگیری آموزش‌های لازم برآیند که چنین هم می‌شود.

دشمن مشترک، ایران و سوریه را متحد می کند

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی ایران به شکل کلی زیر و رو شد و حضرت امام خمینی (ره) بلافاصله پس از پیروزی انقلاب قطع رابطه دو فاکتو ایران و رژیم صهیونیستی را اعلام و انهدام رژیم صهیونیستی را جزو اهداف غایی انقلاب اسلامی عنوان کردند. این رخداد زمینه را برای هم‌پیمانی ایران و سوریه که سرزمین‌های جولان به عنوان بخشی از خاک عربی اشغال شده را در اختیار رژیم صهیونیستی می‌دید فراهم کرد.

در این میان با شروع جنگ تحمیلی زمینه برای برقراری ارتباط و هم‌پیمایی استراتژیک میان ایران و سوریه فراهم شد. رهبران سوریه که مصر متحد استراتژیک خود را با پیمان کمپ‌دیوید از دست داده بودند و خود را در مقابل رژیم صهیونیستی تنها احساس می‌کردند از ایران در برابر عراق حمایت کردند و تبدیل به تنها متحد عربی ایران در جریان جنگ 8 ساله با عراق شدند.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! توضیحات هاشمی درباره نامه بدون سلام

یکشنبه 91/10/17 :: ساعت 4:19 عصر


پایگاه اطلاع‌رسانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از کتاب منتشر نشده«صراحت نامه» ضمن پاسخگویی به شبهاتی پیرامون نامه 88، گفت: عمق 60 ساله رابطه من و رهبری فراتر از اقوال سیاسی است و جریاناتی هم که به بهانه این نامه دست به کار تخریب این رابطه زده و می‌زنند حتما منافعی در این کار دارند ولی نکته حائز اهمیت این است که قطعا ناکام می‌مانند.

هاشمی در پاسخ به اینکه انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ گفت:دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه می‌‌دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی‌طرف هستم، کاری نداشتم که مردم به چه کسی رای می‌‌دهند.ولی همه می‌‌دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست.متاسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرف‌هایی را زده بود که غیرواقعی بود. تاسف بیشتر از این بود که همان حرف‌های دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! آقای احمدی نژاد این اتمام حجت است؛ ما فرزندان رمضانیم که در محرم

جمعه 91/8/5 :: ساعت 4:51 عصر

بسم الله القاسم الجبارین 

 

"عماریون"درباره نامه ریاست جمهوری به ریاست قوه قضاییه

 

 

گفتگو آیین درویشی نبود    ورنه با تو ماجراها داشتیم 

 

گلبن حسنت نه خود شد دلفروز    ما دم همت بر او بگماشتیم 

 

شیوه چشمت فریب جنگ داشت     ما ندانستیم و صلح انگاشتیم

 

نکته ها رفت و شکایت کس نکرد         جانب حرمت فرو نگذاشتیم

==============================================

بخشی از نامه معروف حضرت امام روح الموسوی الخمینی قدس الله نفسه زکیه خطاب به مرحوم آیت الله منتظری

( .......سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست )

=================================================

در روزگار نامردی دشمن غدار و ستم پیشه یعنی امپریالیسم و استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهان خوار که از ملت مجاهد و مسلمان ایران 33 سال است سیلی ناب دریافت می کند و حتی به تازگی بزدلانه و از روی ضعف و زبونی 400 میلیون گلوله توسط وزارت امنیت داخلیش از ترس شورش های داخلی برای کشتن ملت غافل خود تهیه نموده و در زمانه ایی که لمپن های داخلی متاثر از اغواگری های اختاپوس رسانه ایی بر خر مراد دهل هرزگی می نوازند ودر بحبوحه نبرد اقتصادی تمام عیار مقاومین و مستضعفین با مستکبرین گویا فیل بعضی ازدوستان هوای هندوستان نموده و سرمست از مزه قدرت اسیر توهمات بیمار گونه و القایی دشمن شده اند، تو گویی در منجلابی خود ساخته لحظه به لحظه فرو می روند وچون یاس از لشکریان شیطان است ما از هدایت آنان مایوس نیستیم مع الوصف با دعای عاجزانه و توکل به درگاه حضرت حق و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین خاصه بی بی دو عالم حضرت زهرای طاهره(سلام الله علیها) تا آنجائیکه خدای ناکرده متعرض فرامین حضرت امام خامنه ایی روحی له الفدا نشویم، چند کلامی را با آقای رئیس جمهور در ارتباط با نامه اخیرشا ن به ریاست محترم قوه قضائیه در میان می گذاریم.

آقای رئیس جمهور امروز هر کودک دبستانی می داند که دشمنان دین و ملت چون گرگهای گرسنه در کمین این کشور نشسته اند و شلاق گرانی بر گرده این ملت مظلوم و شهید داده بیداد می کند و راس هرم یعنی مقام معظم رهبری هم پای قاعده هرم یعنی ستم کشان و محرومین مومن بر اساس راهبرد امنیتی خویش هم چون سلف صالحش امام خمینی (ره) پیامبر گونه مردم را در مقابل دشمن به وحدت می خواند و نباید دعوای درون خانه را برای شکستن این وحدت به کوچه کشانید لاجرم و یقینا این از دلایل اصلی وجود مهر محرمانه در پای نامه ریاست محترم قوه قضائیه خطاب به شما بوده است پس آنکس که هتاکانه به افشای این مهر می پردازد خواسته و ناخواسته در زمین دشمن شش وبیش بازی می کند. فافهم...

اما دلایل شما به شرح آتی نه تنها فاسد بلکه تالی افسد نیز هست.

1 – به اصل 113 استناد جسته اید که رئیس جمهور پس از رهبر شخص دوم کشور است که باید گفت لعنت بر منکر این اصل ولی آیا از این اصل می توان نتیجه گرفت که نعوذ بالله رهبر می تواند خلاف شئون رهبری یا خلاف قانون اساسی عمل کند؟؟؟ آیا از این اصل می توان نتیجه گرفت رئیس جمهور مالک مطلق کشور است و به هر جا که دلش خواست می تواند سرک بکشد؟؟ یا آیا چون رئیس جمهور شخص دوم کشور است اجازه دارد از چراغ قرمز بگذرد؟ آیا چون شخص دوم کشور است اجازه دارد به مردم بگوید بیش از 100 میلیارد دلار ذخیره ارزی داریم و مدتی بعد معاون اولش بگوید "جمشید بسم الله " با یک چهار پایه در چهار راه استانبول اقتصاد کشور را به لجن کشیده است؟! آیا این شخص دوم مملکت که جمشید بسم الله همه توش و توان اقتصادیش را به بازی می گیرد تا جائیکه توانایی اداره مرغ و تخم مرغ را در کشوراز او سلب می شود در حالیکه داعیه مدیریت جهانی را دارد به جایگاه مقام دومیش در کشور تجاوز نکرده است؟ آیا نباید از دست چنین مقام دومی دق کرد و مرد ؟؟؟

در استناد به اصل 121 آورده اید (همچنین بر اساس اصل 121 قانون اساسی ریاست جمهوری با سوگند شرعی متعهد به صیانت از حقوق اساسی ملت شده است.)

در جواب شما باید گفت اولا این جملات بر سیاق و گرته برداری از شارلاتانیسم، دار و دسته لیبرال دموکرات های دوم خردادی است که بر آموزه ها و استنباطات لغو و هوس آلود مایکل لدین ها مبتنی است زیرا در اصل 121 چنین عباراتی می یافت نشود اگر باور ندارید اصل 121 را در اینجا برای یاد آوری شما و تنبیه رئیس جمهور آتی می آورم تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. ( بسم الله الرحمن الرحیم من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری و قانون اساسی کشور باشم وهمه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیت هائی که برعهده گرفته ام به کارگیرم وخود راوقف خدمت به مردم واعتلای کشور, ترویج دین واخلاق, پشتیبانی ازحق وگسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشوراز هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم‏‏.)

آقای رئیس جمهور در اینجا موارد متعددی را می توان با استدلال اتم و اکمل ارائه نمود که از قضا مبین نقض عهد شما علی الخصوص در دور دوم ریاست جمهوری است که آنرا به اهلش وا می گذارم؛ فتامل...

2 – هیچ منصف دلسوزی نمی گوید در قوه قضائیه مشکل یا مشکلاتی وجود ندارد حد اقل بهترین دلیل وجود مشکلات وجود فشار از سوی نیرو های اجرائی یا تقنینی برای اثر گذاری بر آراء قضات شریف و با شرف است. اما آقای رئیس جمهور اصل 57 قانون اساسی می گوید :

(قوای‏ حاکم‏ در جمهور اسلامی‏ ایران‏ عبارتند از: قوه‏ مقننه‏، قوه‏ مجریه‏ و قوه‏ قضاییه‏ که‏ زیر نظر ولایت‏ مطلقه‏ امر و امامت‏ امت‏ بر طبق‏ اصول‏ آینده‏ این‏ قانون‏ اعمال‏ می‏ گردند. این‏ قوا مستقل‏ از یکدیگرند) آیا حضرتعالی از مفهوم استقلال قوا اعمال نفوذ رئیس قوه مجریه بردیگر قوا را افاده می فرمایید و انشا ء الله ما هکذا طن بک؟

در ادامه به اصول (3 ، 6 ، 9 ، 19 ،20 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ، 27 ، 32 ، 34، 35 ، 36 ، 37 ، 38 و 39) اشاره کرده اید که باید گفت به شرحی که در خصوص سوگند نامه ریاست جمهوری ذکر کردیم بسیاری از عملکرد های دولت جنابعالی ناقض این اصول است در این جا اشاره ایی ظریف برای اهل فهم بیاورم که اساسا کلمه «ملت» در زبان فارسی به معنای «پیروان یک دین» بوده است. در سده اخیر این واژه را معادل با واژه انگلیسی و فرانسوی Nation گرفته‌اند که معانی گسترده و متعدد و ناروشنی دارد. در ایران و برخی کشورهای دیگر از این معانی متعدد و وارداتی برای مقاصد شبه‌نژادی و تمامیت‌خواهانه و احیاناً فریبگرانه سوءاستفاده شده است. امروزه در تداول عامه و در ضمن مقاومت عمومی در برابر این مفهوم وارداتی، «ملت» مترادف با «مردم» بکار می‌رود و تفاوتی با آن ندارد. با استفاده بیشتر از واژه «مردم» و کوشش برای بازگرداندن واژه «ملت» به معنای ادبی و تاریخی اصیل خود، نه تنها چیزی را از دست نخواهیم داد، که همبستگی، همزبانی و تفاهم بیشتری را نیز به دست خواهیم آورد و به برخی تعارض‌ها پایان داده خواهد شد. چنانکه غربیان نیز پس از جنگ جهانی دوم و پس از کشتاری که فاشیست‌ها و نژادپرست‌های ناسیونالیست (ملت‌گرایان/ ملی‌گرایان) براه انداختند، به این نکته حساس شدند و بیش از آنکه از واژه Nation استفاده کنند، واژه People را بکار گرفتند.

پس لطفا از رقص غیر سماعی با این کلمه ملت دست بردارید در شان شما نیست که پچ پچ در گوشی منافقین منحرف را آویزه گوش کنید!!! که هر جا خواستند دمار از روزگار این ملت در آورند با این شونیسم جاهلانه تیشه بر ریشه فرهنگ، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، امنیت و رفاه مردم یعنی "ناس" زدند؛ فتدبر...

3 – به هنگامه فتنه رسوا ی سال 88 که نفتخواران بین المللی و صهیونیست های کودک کش با رقص رقاص های سبز پوش در خیابان های ام القری اسلام یعنی تهران که مع الاسف با گزک بدست کردن فرمایشات ناپخته حضرت عالی به راه انداخته بودند به برادر عزیزی از ستاد انتخاباتی حضرتعالی تلفن زدم و گفتم برادر جان عده ایی در این بازی از صدر تا ذیلشان بی گناهند و فریب خورده؛ به آقای احمدی نژاد بگوئید با هماهنگی قوه قضائیه سری به زندان اوین بزنند تا بسیاری از این فریب خوردگان با روئیت ایشان خشم جاهلانه و کور خویش را وانهند و ببینند که احمدی نژاد از جنس کوچه و بازار است و ....

اما دریغ از یک اجابت اندک!!! اکنون آقای احمدی نژاد چه شده است کسی که نستجیر بالله چادر عفت زنان غیرت مند این دیار را در مجله خاتون پوشش هرزگی خوانده است این قدر عزیز شده است که حضرتعالی برای دستمالی قیصریه به آتش می کشید؟؟؟ آیا شما برای این منظور رئیس جمهور این ملت مظلوم و شهید داده شدید؟؟؟ آیا آن چادر های خونین زنان به خون تپیده در جمعه سیاه سال 57 در میدان ژاله تهران پوشش هرزگی بودند یا اسلحه مجاهدت بر فرق دیوان شهوت و قدرت ؟؟؟............

پس اظهر من الشمس است که شما رفتنتان به زندان اوین شائبه سیاسی دارد شاید با این دگر دیسی که بدست جریان لعنتی انحراف در شما ایجاد شده است به نظر می رسد که تصمیم دارید ترفند های شیخ بیسواد برای تجاوز به زنان و مردان موهومی را برای ناظران حقوق بشر نظیر شیرین عبادی و ... افشاء نمایید و براستی آقای احمدی نژاد عزیز :

اگر با دیگرانش بود میلی       چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟؟؟

از قضای روزگار چون قوه قضائیه خود را ملزم به اجرای قانون اساسی می داند رفتن شما به زندان اوین را مصلحت نمی داند و این به معنی مصلحت در عدم اجرای قانون اساسی نیست بلکه به معنی این است که شما همانند لویی چهاردهم که می گفت " قانون من هستم" قانون اساسی نیستید! یکی از مواردی که به طور مکرر در اصول قانون اساسی مذکور است وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است که برای تنسیق امور از وظایف آحاد مردم تلقی شده است بنا بر مراتب اولا به راه معروف آیید ثانیا با توجه به تساوی آحاد مردم در برابر قانون، حضرتعالی بطور حتم می توانید به عنوان یک فرد عادی به ملاقات آقای جوانفکر بروید و بعید میدانم قوه قضائیه مانع شما شود ولی اگر ازجایگاه حقوقی ریاست جمهوری بخواهید فراقانونی عمل کنید و خدای ناکرده با تحریک جریان ملعون انحرافی مثلا مانند رابین هود دست جوانفکر را گرفته و کری خوانان او را از زندان بیرون بیاورید به حکم نقض قانون با شما بر خورد خواهد شد.

راقم این سطور قائل به عمل به رساله عملیه است و از غیب و جن و جمشید خبر ندارد اما به خودم می گویم خدا کند این حدسم دروغ باشد و جریان انحرافی با توجه به زمینه نفاقی که از قبل دارد شمارا به جاده ایی نکشانده باشد که "مملکت را همانطور که از دوم خردادی های تکنوکرات و آمریکایی مسلک تحویل گرفته ایی همانطور هم تحویل بده و برو .."

موضوع دیگر اینکه آزادی تفکر و اندیشه در این مملکت بیش از هر جای دنیاست تنها استبداد و حاکمیت جهل و شهوت با نام آزادی غربی محلی از اعراب ندارد که آنهم به لطف لیلا و نیکی و گلشیفته شما اعراب دارش نمودید .

و در خصوص اصل 168 اگر به فراز آخر آن دقت کنید می گوید نحوه انتخاب، شرایط، اختیارات هیات منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس "موازین اسلامی" معین می کند پس به تبع آن وقتی یک فقیه جامع الشرایط ومجتهدی مسلم و بر جسته در راس قوه قضائیه نشسته است عبارات شما مشمول سالبه به انتفاع موضوع است. فتفکر...

4 – در این باره که ریاست محترم قوه قضائیه شمارا دعوت به رسیدگی به معیشت معاسرین نموده اند فوقا اشاراتی بیان شد مع الوصف چون جنابعالی برای الغاء به مخاطب به لحاظ روانشناختی دست به تکرار موضوع زده اید گفتنی هایی هست. هر چند دعوت جنابعالی به این موضوع به نوعی دعوت شما در عمل به قانون اساسی است که سنگ آنرا به سینه می زنید اصل 122 مقرر میدارد که رئیس جمهور دربرابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است هم چنین در اصل 142 آمده است دارائیهای رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور و ............. توسط رئیس قوه قضائیه رسیدگی می شود که بر خلاف حق افزایش نیافته باشد با این اوصاف و با توجه به تنگنای معیشتی ایجاد شده برای امت خمینی (ره) و خامنه ایی چه کسی باید این واژه های قابل نشر پردازش شده که قبلا خطاب به وکیل آقای مشایی و در سایت عماریون جهت قضاوت افکار عمومی پیرامون کلید واژه محمدرضا رحیمی ارائه شده را توضیح دهد:

*خانه ی زعفرانیه...اول ... برادران زارعی ... معدن سنگ مرمر... * نیاوران برج مروارید... جمال رشیدیان ... * شرکت فراز اندیش غرب ... * شرکت بابک احداث... شرکت حلبچه... قرارداد ها ... : تق (تقی پور) ، رحم (رحیمی) ، رش (رشیدیان) ، پور (پورانی) * بزرگراه آبشناسان . بلوار شاهین شمالی خ... پلاک ... * جمال رشیدیان * زرین گل (پروژه های عسلویه ، هلدینگ شرکت پتروشیمی شستا ، هتل شادی) * نجابت (نفت ) * محسن حبیب (شرکت پتروشیمی وزارت نفت) * فرهاد مؤیدی (رفاه) *کرمرضا پیریایی (ف غلامرضا) کوهدشت لرستان لیسانس زبان و ادبیات عرب، میترا هندی فرزند محمد ... فرماندار دره شهر، بانه؛ قروه؛ مدیر کل اجتماعی کردستان، استاندار همدان و نیرویش محمدحسن ترکمن (ف هیبت الله)... * فرزاد پورانی( 497846 ) کار اقتصادی تهران و دبی ... ف شیرافکن ... خ نیاوران خ کاشانک خ خداوردی – کوچه ... شرقی پلاک ... * جمال رشیدیان (252770 ) ... ملاصدرا خ شیراز جنوبی – کوچه ... پلاک ... * محمدقربان کیانی(742900 )گرگان* بهرام ولدبیگی ن قربان نژاد ... خ شهید نامجو کوچه شهید ... پلاک ... ( 974283 ) * مهدی سنگالی ، م محمدی * خ ابوذر خ زمزم خ علامه امینی کوچه ... روبروی... پلاک ... خانم رجب پور : (54101)... خانم وهاب زاده :( 02040)... * آقای خواجه پیری مدیر عامل وقت شرکت دخانیات در سال 1380 * خانم کلهر( 951868 ) *خانم عرفانی همسر رحیمی شرکت هاتف قشم ... کار اقتصادی قشم...* محمود عرفانی برادر خانم رحیمی شهروند انگلستان ... نزدیک به انجمن کلیمیان انگلیس * آقای مسعود (معاون اداری مالی استانداری تهران) از ... * صمدی بنیانگذار جریان حزب توده در قروه ... همسر او بنام مهناز اللهیاری ... * دختر صمدی سوئیس پیش خاله هایش پس از داستان ... به هزینه... * مهندس جهانگیری مدیر عامل کندلوس ...* آقای رادپور راننده رحیمی... دفتر وزیر کشاورزی* احمد مکری(722975) * ناصر ابریشمی کار اقتصادی دبی... *ماشینهای عراقی ...هدیه... وزرا * پرونده ی پورانی ...دادسرای نظامی(497846) جمال ، فرزاد و رحیمی... برج ... برجسازی ... قربانی کیانی پرونده دادگستری بانه واردات 7 هزار... معاون اداری مالی دانشگاه... * فرمان کاوه ... معلم... * بهرام ولدبیگی مشاور فرهنگی رحیمی... * داریوش محمدی ( پسر عمه ی خانمش )... ایتالیا ... فرش * پورانی ... نبش شهید حکیم (زیر آ.اس.پ) *پشابادی حسابداری* داریوش سرهنگی ... * لطیفه عرفانی همسر رحیمی * امیری مدیر کل دادگستری سنندج در زمان استانداری رحیمی* قاضی ملک محمدی (دادگاه انقلاب) * قاضی محمودی ... * دفترخانه ی سر تخت طاووس (درّی)... * شهبازی معاون در دیوان... از اقوام آقای یونسی وزیر اطلاعات! سابق!! * حسن عربیان ... سفارت ...

با این اوصاف اولا : مطابق اصل 73 قانون اساسی هر چند شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است ولی مفاد این اصل مانع از تفسیری که دادرسان در مقام تمیز حق از قوانین می کنند نیست از این قرار تفسیر دادرسان و به طریق اولی تفسیر قاضی القضات که منصوب مقام عظمای ولایت مطلقه فقیه است در مقام تمیزحقوق عامه (شرایط سخت معیشتی عموم طبقات و سربازان واقعی نظام یعنی مردم کوچه وبازار) حتی بر تفسیر مجلس برای اجرا ارجح است و به همین دلیل است که تفسیر بین شرعی توسط فقیه و قاضی شرع بر قوانین غلبه دارد (نقض احکام با توجه ماده 18) بنا بر این توصیه ریاست محترم قوه قضائیه به شما از سنخ تفسیر سیاسی به مفهوم عوامانه آن نیست بلکه در مقام تمیز و رعایت حقوق عامه است که بالطبع و بالتبع اولی بر رعایت حق نداشته آقای جوانفکر است؛ فتفکر...

ثانیا : به تفکر و تامل در توضیحات فوق الذکر بپردازید تا بدانید اساسا در ما نحن فیه بحث مطروحه از سنخ سیاست نیست مگر آنکه ما چون خویش را در آئینه بینیم در شناخت تصویر خود به خطا گام بر داریم؛ فتعجب...

 

ثالثا :

نقش تو چون آئینه بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطاست

زیرا این حضرت عالی بودید که در مصاحبه اخیر تلویزیونی در پاسخ به خبرنگار بدین مضمون فرمودید که "چه کسی گفته امسال سال آخر ماست؟" راستی آقای رئیس جمهور مگر بناست قوه مجریه و یا آقای جوانفکر و مشایی در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند؟

رابعا : اگر شرایط سیاسی به قیمت هدم و ضربه به حیثیت نظام و مردم خدا طلب باشد به طور حتم و لابد قوه قضائیه وظایفش را به شرح مندرج در قانون و شریعت اگر در راستای جلوگیری از انحراف سیاسی و امنیتی و این ضربات موذیانه به کار نبندد خیانت کرده است و در واقع عمل مجرمانه مرتکب شده است و برای نمونه کافی است به قانون بازرسی کل کشور و دیگر قوانین جزائی و حقوقی کشور نیم نگاهی بیفکنید بی ضرر نیست.

خامسا: شاید شما نه از روی تقصیر بل از روی قصور از مجرم حمایت می کنید و دلیل ما بر نبود مصلحت دیدار از اوین فعل، اقرار و اظهار شماست، زیرا شما اولا به صراحت سخن از صیانت حقوق ملت به میان می آورید و ثانیا می فرمایید (اینجانب حکم علیه آقای جوانفکر را بر خلاف عدالت می دانم) و ثالثا تالی این صغری ها این می شود که قصد دیدار از زندان اوین را دارید یا للعجب جناب آقای احمدی نژاد آیا شما دست به سفسطه هوشمندانه نزده اید؟ اگر به تعبیر حضرت روح الله ما همگی مامور به حکم به ظاهر باشیم آیا شما با اسلحه و در حال شلیک به مغز مقتول می توانید به تماشا کنندگان صحنه جرم بگوئید آنان قاتلند؟؟؟

آقای رئیس جمهور که خودتان را پاسدار قانون می دانید آیا دوست دارید که کسی شما و نزدیکانتان را متهم کند که در بعضی پرونده ها به طور مستقیم و غیر مستقیم به همین قضات شریف که تعریفشان را می کنید فشار می آورید تا با تهدید و تطمیع حکم دلخواهتان را صادر کنند؟؟ و اگر دوست ندارید چرا بلافاصله پس از حکم دیوان عدالت اداری در باره آقای مرتضوی صندوق تامین اجتماعی را برای فرار از قانون به سازمان تبدیل کردید؟

سادسا : بفرمائید تکلیف یک فقیه و قاضی با مسائل مستحدثه چیست؟ حالا شما که پیرو مظهر عشق و انسانی کامل چون حضرت صاحب روحی و ارواح العالمین له الفدا(البته به گفته خودتان وگرنه ...) هستید، بفرمایید آیا تکلیف راویان حدیث بر اساس زمان، مکان و شرایط دارای سیالیت و پویایی نیست؟ و میدانیم که هست و الا چه نیاز است که حضرت باریتعالی اقدام به احداث احکام اولیه و ثانویه در شریعت بنماید. فتامل...

سابعا : اگر بدان گونه که حضرتعالی می فرمایید قوه قضا در امر مبارزه با رانت خواری کاری نکرده است پس بفرمایید: 1) پرونده اختلاس بزرگ 3000 میلیاردی به عنوان شاهکار حوزه اجرایی!!! را چه قوه ایی به سرانجام رسانید؟ 2) پرونده شهرام جزایری و دستگیری مجدد او پس از فرار از زندان توسط چه قوه ایی پی گیری شده است؟

3) پرونده اختلاس در بیمه ایران در کجا و توسط چه نهادی تکمیل، پی گیری و به نتیجه رسیده است؟ 4) دهها مورد اختلاسها و دله دزدی های کوچکتر در گوشه و کنار کشور را چه نهادی پی گیری نموده است؟ 5) مزاحمین به نوامیس و امنیت مردم و قاچاقچیان مواد مخدر را چه نهادی به دار مجازات آویخته است؟

آقای رئیس جمهور بنا بر توصیه موکد پیامبر گونه حضرت امام خامنه ایی روحی فدا دایر بر حفظ آبرو و وجاهت خانواده تبه کاران نمی توان به طور رسمی شرح حالی مبسوطی به همراه آراء صادره و یا پرونده های ارجاعی بازرسی کل کشور از چپاول غارتگران بیت المال به داد گاهها را ارائه داد

پس

سعدی کام ازسخن بر بند که شکر دریا را شیرین نکند

و به قول شما و علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است پس برای نقض این امر مهم تلاش عبث و سیاست کارانه نفرمایید.

ثامنا: اگر به عنوان یک فرد عادی به ملاقات جوانفکر بروید بعید است کسی مانع شما باشد اما اگر درجایگاه حقوقی ریاست جمهوری و با دهل و کرنا بخواهید نقاره آزادیخواهی را به صدا در آورید این عین استبداد و ازجنس استبداد بنی صدر و موسوی و کروبی است و شان مقام دوم کشور اجل از این بازی های موهن است و مومن از چند جا گزیده نمی شود چه رسد به رئیس قوه قضاییه که الحمدالله سروری برای مومنین است.

تاسعا: برای رئیس جمهور کشور که خود را ضامن حسن اجرای قانون می داند بسیار زشت است که یک نهاد قانونی مستقل کشور را تهدید به عدم پرداخت بودجه تخصیصی و قانونی نماید زیرا اولا دون شان مقام دوم کشور است و ثانیا بودجه تخصیصی به پیشنهاد دولت توسط مجلس مصوب می شود ثالثا در دولت آقای خاتمی هم به خاطر داریم که بودجه قوه قضاییه از جمله بازرسی کل کشور را به خاطر مانع تراشی در تحقیقات مربوط به رانت خواری پرداخت نمی کردند هر چند که بنا بر اخبار منتشره در تخصیص بودجه مترو شما نیز به این نوع اعمال منتسب هستید و انشا ء الله که این بیان تهدید آمیز شما اثبات آن اتهام نباشد. فتعلم...

عاشرا: برای پاسخ این بند هم به جملات مذکور در این مقاله مراجعه بفرمایید .

و اما سخنی با امت مهربان، مومن، خوب، صبور، مظلوم، شهید داده و انقلابی و آن اینکه هم چنان که در صدر مقاله بخشی از پیام امام مهربانی یعنی خمینی کبیر را خطاب به مرحوم منتظری آوردیم که فرمودند تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش و لذاست که ما دائما در این حوادث در معرض آزمون هستیم پس بر ماست که با بصیرتی مومنانه دست در دست رهبر عظیم الشان و گوش بفرمان و دهان مبارک ایشان باشیم این روزها روزهای امتحان ماست که همچون 22 بهمن ها، 9 دی ها، روز قدس ها با صبر مومنانه خویش طرحهای شیاطین منحرف داخلی و خارجی را نقش بر آب سازیم ما فرزندان رمضانیم که در محرم می روییم. ما عزت بین المللی و شرافت و کرامت اسلامی ایرانی خود را به دلار و پوند نمی فروشیم و براستی کدامین انسان است که در این کره ارض به خاطر بیشتر چریدن! تسلیم دشمن شود؟؟؟

در تاریخ روایت شده است که خداوند بر موسی کلیم (ع ) فرمود قریبا بر امت بنی اسرائیل قحطی فرو می آید و آن حضرت پیام را بر امت ابلاغ نمود و مردم خانه های خویش را بدرون خانه همسایه سوراخ نمودند تا هر چه دارند با هم مصرف کنند و پس از مدتی که خبری از قحطی نشد ازموسی کلیم (ع ) علت نیامدن قحطی را پرسیدند و پاسخ از آسمان رسید که یا موسی این مردم خود بداد هم رسیدند پس موضوع آمدن قحطی منتفی است بی شک به میزانی که در سایه تلاش و جدیت و امید دستگیر هم باشیم خواهیم دید که این قرن ، قرن غلبه مستضعقین بر مستکبرین است زیرا خدای عزیزی که مارا خلق کرده است چنین نوید داده است که : ( وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ )

علی فائز

بنده ابدی علی(علیه السلام) و اولاد امیرالمومنین(علیه السلام)


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! پاسخ آیت الله آملی لاریجانی به نامه احمدینژاد

جمعه 91/8/5 :: ساعت 3:27 عصر

آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه با ارسال نامه ای، به موارد مندرج در نامه اخیر رییس جمهور پاسخ داد.

به گزارش فرارو، متن کامل پاسخ رییس قوه قضاییه به نامه رئیس جمهور به شرح زیر است:

دکتر محمود احمدی نژاد

رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

بعدازسلام، نامه مورخه 1/8/91 شما را همزمان با انتشار آن در رسانه‌ها، دریافت نمودم. بسیار متأسّفم که در شرایط خاص کنونی و پس از رهنمودها ی مقام معظم رهبری دائر برضرورت حفظ آرامش و وحدت و توجه به مشکلات مردم، شاهد چنین مکاتبات رسانه ای هستیم. از باب انجام وظیفه و تنویر افکار عمومی و دفاع از قانون اساسی و حقوق عامه و جلوگیری از انحرافات و قانون گریزی ها ناچار از توضیحات زیر می باشم و همانطور که در نامه محرمانه گفته ام: این سطور را می نگارم تا در ذاکره تاریخ بماند.

1 - مدّت مدیدی است که در مقابل حملات غیرمنطقی و غیر قانونی و نسبت‌های خلاف واقع شما به قوه قضائیه و مسئولان آن، سکوت اختیار کرده‌ام. مبنای این سکوت رعایت مصالح نظام و تبعیّت از فرامین مقام معظم رهبری در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست. لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت «خیلی محرمانه» ارسال داشتم تا این مصلحت اهم را رعایت کرده باشم. متأسفانه شما به بهانه «حقوق اساسی ملت» نامه دومتان را نیز رسانه‌ای کرده‌اید، که علاوه بر سخنان نادرست، نسبت‌های ناروا و خلاف واقع بسیاری در آن مطرح کرده اید. سکوت بر این نسبت‌های خلاف واقع ممکن است پاره‌ای اذهان را ره زند که شاید واقع امر همین است که می‌گویید.

2 - مبنای باطلی که تقریباً اکثر دعاوی شما بر آن استوار گشته، باید مورد مداقّه قرار گیرد و واضح گردد که چگونه نه فقط در مورد آن اشتباه کرده‌اید بلکه متعمدانه علی رغم همه تصریحات قانون اساسی و تفسیرهای روشن شورای محترم نگهبان برآن پای می‌فشرید و برای دیگران خط کشی‌های نادرستی ترسیم می نمایید و همه را متهم به تجاوز به حقوق خود می‌نمایید. حکایت شما حکایت سلطانی است که اموال و املاک مردم را غاصبانه تصرف کرده بود و به ملک خود منضّم ساخته بود و به همه می‌گفت چرا رعایت ملک سلطان نمی‌کنید !!

3 - گفته‌اید «براساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است». و قاعدتاً معتقدید معنای آن اجراء قانون اساسی در همة حیطه ها است.

آیا واقعاً با خود نیندیشیده‌اید که اگر این فهم از قانون اساسی درست باشد، پس معنای تفکیک قوا و استقلال آنها که در اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی بر آن تنصیص شده است، چه خواهد بود.

برای تنویر خاطر حضرتعالی نصّ اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی را می‌آورم:«قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوة مقنّنه، قوة مجریه و قوة قضاییه که زیرنظر ولایت مطلقه امر و امامت امّت بر طبق اصول آیندة این قانون اعمال می‌گردد. این قوا مستقل از یکدیگرند.»

اگر بنا به فهم شما از اصل 113 ، رئیس جمهور مجری قانونی اساسی است و معنایش هم این است که همة نهادها و دستگاه‌ها و قوای مذکور در قانون اساسی مشمول این اجرا می‌گردند، بفرمایید معنای استقلال قوا از یکدیگر چیست؟

علاوه بر نکته فوق، نگاهی به صدر اصل یکصدو پنجاه و ششم بیندازید: « قوة قضاییه، قوه‌ای است مستقل که ...» اگر بنا باشد «مجری» قانون اساسی در قوة قضاییه هم رئیس جمهور باشد، این استقلال چه معنایی دارد؟!

4 - در اصل یکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسی آمده است:

«به منظور انجام مسئولیّت های قوة قضاییه در کلیّة امور قضایی و اداری و اجرایی، مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبّر را برای مدّت پنج سال به عنوان رئیس قوّة قضاییه تعیین می‌نماید که عالی‌ترین مقام قوّة قضاییه است.»

نصّ این اصل که اجرای مسئولیت‌های قوة قضاییه را به عهدة رئیس قوة قضاییه گذاشته است جایی برای «مجری» دیگری باقی نمی‌گذارد.

5 - اینجانب به همراه اکثریت قریب به اتفاق اعضای محترم شورای نگهبان که مسئولیت تفسیر قانون اساسی را بعهده دارند و داستان آن خواهد آمد، معتقدیم که تفسیر مسئولیت اجرا و تعمیم آن به همه قوا آنگونه که شما معتقدید، خطا است. با این وجود بفرمایید به چه منطقی اینجانب باید به فهم شما از قانون اساسی تمکین کنم؟! صورت مسأله روشن است: رئیس دو قوه دو برداشت مختلف از قانون اساسی دارند: بنده حیطة «مسئولیت اجرا» را منحصر در قوه مجریه می‌دانم (به قرینه همة آنچه آوردم) و شما آن را عام و شامل همه قوا و دستگاهها (حسب ظاهر نامة ارسالی و پاره‌ای سخنان جسته و گریخته دیگر)، و فعلاً فارغ از صحت ادله و استدلالات، به چه دلیل باید به نظریّه ای که آن را صددرصد خطا می‌دانم تمکین کنم و برای شما در امور اجرایی قوة قضاییه و یا نظارت بر آن حقی و شأنی قائل باشم؟!

6 - اگر به هر دلیل بین رؤسای قوا و مسئولین در فهم قانون اساسی اختلافی روی داد، به صراحت قانون اساسی، مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی که فصل الخطاب در این امور خواهد بود، شورای محترم نگهبان است.

شورای محترم نگهبان در رأی تفسیری موّرخ 12/4/91 خود به روشنی آورده است که رئیس جمهور بر اساس اصل 113، حق نظارت بر اجرای قانون اساسی ندارد. اکنون بفرمایید چرا و به چه مجوّزی به خود حق می‌دهید در مقابل رأی تفسیری شورای نگهبان تمکین ننمایید.

براساس اصل نود و هشتم قانون اساسی: «تفسیر قانون اساسی به عهدة شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می‌شود.»

7 - شما حتماً به نظریه تفسیری اخیر شورای نگهبان واقفید. تعجب در این است که چرا در مقابل قانون اساسی ایستاده‌اید و با فرافکنی علیه قوای دیگر از پذیرش آن شانه خالی می‌کنید. برای تذکّر مجدد به حضرتعالی و برای اطلاع عموم مردم شریف‌مان متن تفسیر شورای محترم نگهبان را در اینجا می‌آورم:

نظر شورای نگهبان
«عطف به نامه شماره 46909/31/91 مورخ 17/3/1391، مبنی بر اظهارنظر تفسیری در خصوص اصل 113 قانون اساسی موضوع در جلسه مورخ 31/3/1391 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نظر شورا به شرح زیر اعلام می‌گردد:

1- مستفاد از اصول متعدد قانون اساسی آن است که مقصود از مسئولیت اجرا در اصل 113 قانون اساسی، امری غیر از نظارت بر اجرای قانون اساسی است.

2- مسئولیت رئیس جمهور در اصل 113 شامل مواردی نمی‌شود که قانون اساسی تشخیص، برداشت، نوع و کیفیت اعمال اختیارات و وظایفی را به عهده مجلس خبرگان رهبری ، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و هر مقام و دستگاه دیگری که قانون اساسی به آنها اختیار یا وظیفه‌ای محول نموده است.

3- در مواردی که به موجب قانون اساسی رئیس جمهور حق نظارت و مسئولیت اجرا ندارد، حق ایجاد هیچگونه تشکیلاتی را هم ندارد.»

این تفسیر علاوه بر اینکه صراحتاً نظارت رئیس جمهور را به حسب اصل 113، نفی می‌کند، مسئولیت وی را نیز در حیطه وظایف مذکور در قانون اساسی برای دیگر قوا و دستگاه‌ها و نهادها منتفی می‌داند.

8 - جناب رئیس جمهور. آیا واقعاً دغدغة شما، صیانت از حقوق اساسی مردم است؟ در این صورت باید به قانون اساسی که سند حقوق اساسی مردم است احترام بگذارید و در موارد اختلاف، به داوری که خود قانون اساسی تعیین کرده، تمکین کنید نه اینکه همواره فراتر از اختیارات مذکور در قانون اساسی، و با تفسیری شخصی، نسبت به سایر قوا مدعی شوید و بی‌جهت و بدون دلیل، موجب تنش در جامعه گردید، و خوراک تبلیغاتی برای معاندین و دشمنان انقلاب فراهم آوردید.

9-‌ در بند سوم نامه در پاسخ این جمله بنده که نباید قبل از استیذان از قوه قضاییه، نسبت به سرکشی به زندان‌ها برنامه ریزی می‌کردید، آورده‌اید «باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی، لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش بینی نشده است.»

البته و صد البته کبرای این سخن درست است و کسی را در آن تردیدی نیست. تمام سخن در تطبیق ‌نادرست شما است. در اصول قانون اساسی ننوشته‌اند که آقای رئیس جمهور هرگاه اراده کرد می‌تواند به زندان‌ها برود و با هر زندانی صحبت کند و در هر دادگاهی ولو غیرعلنی حضور پیدا کند.

سخن ما با شما این است: مسئولیت اجرای رئیس جمهور محدود و منحصر به قوه مجریه است و البته همچون سایر سران قوا پاره‌ای وظایف خاص دیگر هم دارد که درحدّ قانون اساسی معتبر است همچون ریاست شورای عالی امنیت ملّی، ریاست شورای انقلاب فرهنگی و غیر آن. در هر حال به حسب نصّ قانون اساسی برای انجام مسئولیت‌های قوة قضائیه در کلیّه امور قضایی و اداری و اجرایی ، رئیس قوّة قضاییه از ناحیة رهبری تعیین می‌شوند و عالی‌ترین مقام قوة قضاییه است . طبق قانون ، دادگاهها و سازمانهای تابعه بخشی از قوه قضاییه‌اند با این حساب چگونه می‌فرمایید که سرکشی به زندان‌ها نیاز به هماهنگی و موافقت قوة قضاییه ندارد.

10 - آورده‌اید:

«چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت‌های قوه قضاییه حاکم باشد آیا نمی‌شود تّصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوة قضاییه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می‌شود.»

البته این نسبت خلافی است که داده اید، بنده هیچگاه نگفته‌ام که اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانم، بلکه بر عکس مصلحت اندیشی بنده، دقیقاًدر راستای تحفظ بر اجرای دقیق قانون اساسی و ممانعت از دخالت‌های بیجا و خارج از حدود قانونی بوده است، و اگر آن زمان کسی در این تردید داشت، اکنون با رفتارهای نامتعارف و نامه پراکنی‌های علنی، دیگر در این نکته کسی تردید نمی‌کند.

11 - عجیب تر از این نسبت، مطلب خلاف دیگری است که به اینجانب نسبت داده‌اید، گفته‌اید: «متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده‌اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکّر دادم. امّا متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوة قضاییه دربارة مطبوعات و رسانه‌ها با همین نگاه انجام می‌گیرد»

بنده در اینجا صراحتاً اعلام می‌کنم که این نسبت، خلاف واقع و کذب است. و به خاطر هم نمی‌آورم که حضرتعالی حضوری در این باره اشاره ای کرده باشید. ولی در هر حال اینجانب در هیچ موضعی و در هیچ زمانی نگفته‌ام که وجود هیئت منصفه که صراحت اصل 168 قانون اساسی است، را قبول ندارم. اگر کمترین شاهدی دارید اقامه کنید.

12 - آنچه بنده در طی برخی جلسات گفته‌ام و مضبوط هم هست و کاملاً هم از آن دفاع می‌کنم این است که فرق است بین «مشروط بودن رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی به حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری» که نصّ قانون اساسی است و اینجانب صددر صد آن راقبول دارم و بین «الزام قاضی به تبعیّت از رأی هیئت منصفه ولو اینکه آن را خلاف بداند». این دوّمی مطلبی است که آن را قبول ندارم و آشکارا هم می‌گویم و موضع شخصی بنده هم نیست، موضع اکثریت یا همه فقهای محترم شورای نگهبان است که نظر آنان طریق احراز خلاف شرع بودن قوانین و مقررات و حتی اطلاقات و عمومات قانون اساسی است. و در قانون اساسی نه فقط مطلبی علیه آن نیامده، بلکه ذیل آن به توضیحی که خواهد آمد، مؤید ادعاست. متأسفانه عدم تفکیک دو مطلب فوق که ظاهراً تا حدی دقت می‌طلبیده است، منجر به نسبت دادن چنین مطلب خلاف واقعی به اینجانب شده است.

بنده الزام قاضی به رأی دادن بر خلاف نظر خویش را جایز نمی‌دانم و بعید هم می‌دانم فقیهی این امر را جایز بشمارد.

13 – نکته قابل توجه این است که در ذیل اصل یکصد و شصت و هشتم تصریح شده است: «نحوة انتخاب، شرایط، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می‌کند.»

فقهاء محترم شورای نگهبان در مقام رسیدگی به طرح هیئت منصفه که در مجلس ششم مطرح شده بود، مکرراً بصورت رسمی نظر خویش را دائر بر جایز نبودن الزام قاضی به رأی بر خلاف نظر خود به مجلس محترم شورای اسلامی اعلام نموده‌ا‌ند.

14 - در بند چهارم نامه، با اشاره به اینکه گفته‌ام «در شرایط کنونی که موضوع اصلی، رسیدگی به معیشت مردم، سامان دادن به اقتصاد کشور و کنترل بازار است، رفتن به زندان اوین که یکی از منتسبین نزدیک شما در حال تحمل کیفر در آن زندان می‌باشد، و پس از گذشت هفت سال از دورة ریاست جمهوری شما، شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت و به هیچ وجه به مصلحت نمی‌باشد » پرسشهایی مطرح کرده‌اید که برخی از آنها اصلاً محصّلی ندارد مثل اینکه گفته اید «آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمایید؟»

در اینجا معلوم نیست مقصود چه حکمی است با چه محتوایی، مقصود حکم قضایی و انشاء رأی است یا غیر قضایی و صرفاً تصدیق امری، و اگر حکم قضایی مقصود است حکم قضایی مربوط به چه چیزی. با اینهمه ابهامات، سؤال شما محصّلی ندارد. در عبارتی که نقل کرده‌اید بنده حکم قضایی صادر نکرده‌ام، بلکه چند مطلب گفته‌ام که در آنها نوعی «تصدیق» به معنای منطقی وجود دارد. اگر از من بپرسید آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود تصدیق‌هایی در باب مصلحت بودن یا نبودن یا شائبه سیاسی داشتن و نداشتن ، داشته‌ باشید، پاسخ حتماً مثبت است.

حتماً می‌توانم تصدیق‌هایی از این قبیل داشته باشم اعم از اینکه شما آنها را بپذیرید یا نپذیرید. واضح است که بر اساس تشخیص سیاسی خود و از باب نصح مؤمنین می‌توانم بگویم جناب رئیس جمهور این کار شما موجب شک و شبهه در اذهان می‌شود و به صلاح نیست. مسأله بسیار سهل است، نمی‌‌دانم چرا در آن مانده‌اید؟!

15 - در قسمت دیگری پرسیده‌اید: «به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی، جنابعالی می‌‌توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.» پاسخ آن است که پرسش شما نادرست است: بنده نه تفسیر سیاسی کرده‌‌ام ونه مانع از اجرای قانون اساسی شده‌ام. آنچه رخ داده است مانع شدن از دخالت شما در کار قوة قضائیه است که آن را نه فقط از اختیارات خود می‌دانم، بلکه صد در صد وظیفه می‌‌دانم. وظیفه می‌‌دانم که نگذارم فتح بابی در دخالت ناصواب قوه مجریه در حیطه اختیارات قوه قضائیه صورت گیرد و آنچه راجع به شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم گفته‌ام، «خبری است از انعکاس عمل شما در اذهان عمومی». می‌‌توانید این گزارة‌ واقعی را بپذیرید یا نپذیرید ولی بهرحال این یک تفسیر سیاسی نیست.

16 - در ادامه گفته‌اید: «خامساً به راحتی به اینجانب اتهام «حمایت از مجرم» زده‌اید ... چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. ... در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام می‌زنید آیا می‌توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود»

این جملات بسیار تعجب آور است. شما بعنوان رئیس جمهور کشور، مجموعه دستگاه قضایی را زیر سؤال برده‌اید آن هم بر اساسی واهی. در حالیکه بقول خودتان سوگند یاد کرده‌اید که پاسدار نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشید. آیا سزاست دستگاه قضایی کشور که رکن مهمی از نظام جمهوری اسلامی است، بر اساس ویرانی، مورد هجمه قرار گیرد و بهانه بدست دشمنان و ضد انقلاب داده شود. قاعدتاً اخبار رسانه‌های خارجی این روزها به عرض عالی می‌رسد.

من از قرائت‌ها و تفسیرهای شما انگشت به دهان می‌مانم. از کجای نامه اینجانب برآمده است که شما را «متهم به حمایت از مجرم» کرده‌ام. گفته‌ام کار شما در این ظرف زمانی خاص «شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت» معنای عرفی شائبه این است که در اذهان شک و شبهه ایجاد می‌کند. بنده خود قضاوت نکرده‌ام که شما جانبدار مجرم هستید یا نیستید، بلکه خبری داده‌ام از یک واقعیت، خبر از یک انعکاس عمومی و این ربطی به متهم ساختن حضرتعالی آنهم از ناحیه اینجانب ندارد.

در همان نامه که مورد استناد شماست، در عبارت دیگر به صراحت به «اذهان برخی» تأکید کرده‌ام و گفته‌ام « ... حتماً شائبه سیاسی بودن این گونه اعمال را در اذهان برخی تقویت خواهد کرد»

واقعاً معنای «تقویت شائبه سیاسی بودن در اذهان برخی» یعنی من شما را متهم می‌کنم!! این چه قرائتی است؟

شما براساس این فهم ناصواب مجموعه قوّة قضاییه را که به نصّ قانون اساسی مرجع تظلّمات و رسیدگی عادلانه به منازعات است را زیر سؤال برده‌اید: از این کار چه کسانی سود می‌برند؟ این همان صیانت از قانون اساسی است که بدان سوگند یاد کرده اید؟

17 - در امر هفتم به مشکلات مزمن اقتصادی کشور اشاره کرده‌اید و به وظایف اصلی قوة قضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت خواری‌ها و.... .

قوة قضاییه مفتخر است که به خصوص در این چند سال اخیر مبارزة بی‌امانی را با مفاسد اقتصادی پی‌ ریخته است و خواب را از چشمان بسیاری از رانت خواران ربوده است. نمونه بارز آن برخورد با فساد کلان اقتصادی اخیر است که واقعاً اعتماد عمومی را جریحه دار ساخته بود. فعلاً در باب نقش برخی مقامات و دستگاه‌های اجرایی در این فساد کلان سخنی نمی‌گویم و آن را به زمان دیگری وا می‌گذارم. حضرتعالی براساس فرمایش این فقره از نامه‌تان باید از این برخورد شجاعانه توأم با رسیدگی های دقیق قوه قضاییه استقبال می‌کردید ولی متأسفانه در عمل اینطور نشده است. در مصاحبه تلویزیونی زنده، در مقابل دیدگان حیرت زده میلیونها نفر با اشاره به محاکمه مفسدان اقتصادی مطلبی قریب به این مضمون گفته اید: «ما که نفهمیدیم چه شد البته برای ما روشن است ولی بالاخره کو؟» آیا این همان حمایت شما از اجرای قانون اساسی و مبارزه با مفاسد اقتصادی است که در این نامه به آن تأکید می‌کنید؟

18 - گفته‌اید «درحالیکه به فرمودة امام راحل (ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی القاعده درب آن به روی اقشار مختلف حقوقدانان، روانشناسان، جامعه شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می‌رفت با استقبال مسئولین قوه قضاییه مواجه شود، شائبه‌ای ایجاد نمی‌کند بلکه مخالفت با این امر شائبه‌ای زیادی ایجاد خواهد کرد.»

اوّلاً هم اکنون حسب گزارش، بسیاری از روانشناسان و مددکاران اجتماعی به زندان ها رفت و آمد دارند و برنامه‌های متنوع و مؤثّری برای بهبود وضعیت روحی زندانیان و بازگشت آنان به زندگی در دست اقدام دارند.

کدام زمان حضرتعالی از من در این باره پرسش کرده‌اید و بنده از اطلاع رسانی به شما امتناع کرده ام. بعلاوه بسیاری از مشکلات در این ارتباط معلول وضعیت بودجة قوه قضاییه است که متأسفانه دولت شما در مسأله بودجة قوة قضاییه بسیار کم لطفی می‌کند که این داستانی طولانی دارد و باید در جای دیگری گفته آید.

ثانیاً بنده با بازدید رئیس جمهور از زندان به نحو کلی مخالف نیستم و این نکته را صراحتاً به وزیر محترم دادگستری گفتم که به آقای رئیس جمهور بفرمایید «فعلاً این بازدید مصلحت نیست، هر زمان مصلحت بود اعلام می‌کنم»، معنای این سخن ممانعت کلّی نیست. به همان علل و عواملی که قبلاً گفتم معتقدم فعلاً این بازدید به مصلحت نیست. تشخیص این مصلحت هم با اینجانب است نه با شما. سازمان زندان‌ها مجموعة قوه قضاییه است وچنانکه قبلاً به تفصیل آورده ام اداره وانجام مسئولیت‌های قوه قضاییه با رئیس قوه قضاییه است نه با رئیس‌جمهور وحسب نص تفسیر شورای نگهبان شما حق نظارت بر قوای دیگر ندارید. اما نیک بخاطر دارم قریب به دوسال پیش که در جلسه‌ای مسأله وضعیت دشوار زندان‌ها و کمبود بودجه برای توسعه وتجهیز آنها مطرح شده بود به حضرتعالی گفتم شما خود از زندان‌ها بازدید کنید تا مشاکل را به چشم خود ببینید. حال چرا باید با بازدید شما مخالفت کنم؟ سّر مخالفت امروز بنده همان است که گفته‌ام. بعلاوه حسب گزارش سازمان زندانها تنها در دوره مسولیت اینجانب بیش از صدها نفر از وزرا، استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس و هیات های خارجی از جمله برخی از سازمانهای بین المللی از زندان‌ها بازدید بعمل آورده‌اند چرا مطالبی مطرح می کنید که اینگونه القاء شود که درب زندان‌ها بر روی همه بسته است.

19 - متأسفانه نامه‌‌ها و پاره‌ای گفتارهای شما این گمان را تقویت می‌کند که برای خود «حق نظارت» و «بازدید» و «بررسی» در تمام دستگاه قضایی حتی دادگاه‌ها قائلید.

علاوه براین باید عرض کنم که مزید بر مصلحت‌سنجی‌های قبلی، اکنون هم این را یک مصلحت ملزمه می‌دانم که براین توهمات خط بطلان بکشم. هرمنصفی سطرهای پایانی نامة شما را بخواند، دراین تشخیص مصلحت، با بنده همراهی خواهد کرد. شما گفته‌اید: «مطمئناً با سرکشی از زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها نحوة اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد.»

حسب نصّ تفسیر شورای محترم نگهبان که همة قوا وظیفه دارند نسبت به آن تمکین کنند، حضرتعالی چنین وظیفه (و البته اختیاری) ندارید. نمی‌شود انسان خود برای خود وظایف و اختیاراتی تخیّل کند و بعد هم به دنبال آن راه بیفتد. از سخنان شما چنین استشمام می‌شود که قصد دارید ولو بدون هماهنگی و اجازة مسئولان ذی‌ربط در قوه قضاییه، به زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها سرکشی کنید. به حضرتعالی عرض می‌کنم که این، تعدّی از حدود و اختیارات رئیس‌جمهور و دخالت در کار قوه قضاییه است و اینجانب حسب وظیفه‌ای که براساس قانون اساسی دارم وازجملة آن صیانت از استقلال قوه قضاییه و اداره مقتدرانه آن است، قاطعانه از هرگونه حرکت تعدّی‌گونه و دخالت نابجا ممانعت خواهم کرد.

در خاتمه بعنوان خدمتگزار مردم و حافظ حقوق آنان، مشفقانه عرض می کنم جناب آقای رئیس جمهور در شرایط خطیری قرار داریم، دغدغه ها و مشکلات مردم ایجاب می کند که همه با حسن ظن و اعتماد به یکدیگر کمک کرده و راهکاری برای رفع نگرانی ها و عبور از تحریم و گرانی ها بیابیم و خالصانه تلاش کنیم تا نظام اسلامی و مردم شریف به اهداف و آرمانهای والای خود نائل آیند.

والسلام علی عبادالله الصالحین

صادق لاریجانی


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! نامه ی احمدی نژاد به آملی لاریحانی

جمعه 91/8/5 :: ساعت 3:25 عصر

به گزارش صراط ، متن نامه محمود احمدی نژاد در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه به این شرح است:

متن نامه محمود احمدی نژاد به رییس قوه قضائیه شرح زیر است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
 
پاسخ مورخه 30/7/91 جنابعالی که با مُهر"خیلی محرمانه" ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضائیه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر می گردم:
 
1- بر اساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری به عنوان منتخب ملت بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و رئیس قوه مجریه و به علاوه مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. همچنین بر اساس اصل 121 قانون اساسی ریاست جمهوری با سوگند شرعی متعهد به صیانت از حقوق اساسی ملت شده است. متن اصول فوق کاملاً‌روشن است. صیانت از حقوق اساسی ملت از منظر تدوین کنندگان قانون اساسی آنقدر مهم بوده است که در متن سوگند شرعی ریاست جمهوری به وضوح درج شده است و تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان نیز بر این مسئولیت و اختیار خطیر رئیس جمهوری تاکید دارد.
 
2- اینجانب بر اساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشته ام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر داده ام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نموده ام. در سخنرانی های عمومی تذکرات لازم برای اجرای عدالت و رسیدگی دقیق به حقوق مردم داده ام. به خصوص در جلسه مورخه 6/4/91 مسئولین قضایی در مشهد مقدس نگرانی خود را دربارة اهتمام کافی قوه قضائیه به تامین و رعایت حقوق اساسی ملت مندرج در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول2 ، 3 ، 6 ، 9 ، 19 ،20 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ، 27 ، 32 ، 34، 35 ، 36 ، 37 ، 38 و 39 به صراحت اعلام نمودم.
 
3- در نامه خود فرموده اید که رئیس جمهوری قبل از برنامه ریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه-قضائیه اجازه بگیرد. دو بار هم تاکید کرده اید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمی باشد و یک بار هم فرموده اید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش بینی نشده است.
 
چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت های قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمی شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می شود. متاسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متاسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضائیه درباره مطبوعات و رسانه ها با همین نگاه انجام می گیرد.
 
4- در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب (آقای جوانفکر مدیر روزنامه ایران) مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاست جمهوری سرکشی انجام می شود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرموده اید:
 
اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی می توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.
 
ثانیاً آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمائید.
 
ثالثاً مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.
 
رابعاً آیا جنابعالی برنامه های کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی می دانید.
 
خامساً به راحتی به اینجانب اتهام " حمایت از مجرم" زده اید. گرچه اینجانب حکم علیه آقای جوانفکر را بر خلاف عدالت می دانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. به علاوه شما از کجا می دانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است.
 
در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام می زنید آیا می توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. ضمن احترام عمیق به خیل عظیم قضات متعهد و کارکنان شریف قوه قضائیه باید اذعان نمایم که برخی معتقدند این رفتار به یک رویه در مسئولین بلند مرتبه قوه قضائیه تبدیل شده است. توجه شما را به برخورد سخنگوی قوه قضائیه با سئوال خبرنگار جلب می نمایم. لازم به ذکر است که آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی اینجانب بوده ولیکن هیچ نسبتی با اینجانب دور یا نزدیک ندارد.
 
سادساً‌ آیا به نظر جنابعالی اجرای اصول قانون اساسی می تواند تحت تاثیر سالهای مختلف مسئولیت یک مسئول متوقف و یا دگرگون شود. آیا باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تاثیر حوادث سیاسی است.
 
سابعاً اتفاقاً‌ رفع ریشه ای مشکلات مزمن اقتصادی کشور ایجاب می نماید که علاوه بر اقدامات صرف اقتصادی، نحوه اعمال عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت خواری های عده ای خاص و ایجاد امنیت عمومی اقتصادی که در تمهید فضای سالم اقتصادی و اثر بخش بودن سیاستها و برنامه های اقتصادی دولت نقش تعیین کننده دارد، نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. اموری که جزء‌وظایف اصلی قوه-قضائیه بوده و از این جهت نقش این قوه را ممتاز کرده است تا جایی که به اعتقاد بسیاری از علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است. متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست.
 
ثامناً در حالیکه به فرموده امام راحل (ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی القاعده درب آن به روی اقشار مختلف از جمله حقوقدانان، روانشناسان، جامعه شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می رفت با استقبال مسئولین قوه قضائیه مواجه شود، شائبه ای ایجاد نمی کند بلکه مخالفت با این امر شائبه های زیادی ایجاد خواهد کرد.
 
تاسعاً آیا قابل قبول است که اینجانب نیز پرداخت بودجه های کلان به قوه قضائیه را به مصلحت ندانم.
 
5- ضمن تذکر اصول 61 ، 113 ، 121 ، 161 و بند 2 اصل 156 اعلام می دارم که به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم و مطمئناً با سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد. انشاء‌الله .
 
در انجام این وظیفه سنگین یاری همه قوا و دلسوزان و لطف خدای متعال را می طلبم.
 
محمود احمدی نژاد
 
رئیس جمهور روز شنبه در نامه ای به رئیس قوه قضائیه برای بازدید از زندان اوین درخواست هماهنگی کرده بود.

متن نامه دکتر احمدی نژاد بدین شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
آیت‌الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
 
اطلاع دارید که بازدید اینجانب از زندان اوین برای روز دوشنبه 17-07-91 برنامه‌ ریزی و روز یکشنبه 16-07-91 از طریق وزیر محترم دادگستری به آن قوه محترم اعلام گردید. پس از ساعتی ایشان اعلام کردند که مسئولین قوه قضائیه می‌خواهند که این بازدید به روزهای آینده موکول گردد.
 
مقتضی است دستور فرمایید در اسرع وقت هماهنگی لازم جهت این بازدید معمول گردد.

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

! لیست کل یادداشت های این وبلاگ