مهدی بهمنی - ****شهدا شرمنده ایم**** شهدا شرمنده ایم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : چهارشنبه 103 آذر 28
u ****شهدا شرمنده ایم****

بشنو تا بدانی و ساکت شو تا سالم بمانی . [امام علی علیه السلام]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 236836

:: بازدیدهای امروز :57

:: بازدیدهای دیروز :53

vپیوندهای روزانه

سایت مراجع معظم تقلید و علماء شیعه [154]
بهترین یادگاری [237]
بروبچ قمی حالشو ببرن [209]
فارسی نگار [80]
کانون هادیان امت (مسجد امام هادی قم) [115]
.: جدول لیگ برتر :. [162]
دیکشنری [158]
استقلالیها [542]
ایران ورزشی [159]
روزناما خبرورزشی [227]
به لحظه ترین اخبار فوتبال ایران [164]
هیئت انصارالمهدی [218]
جگر داری بیا تو [482]
[آرشیو(13)]

vدرباره من

****شهدا شرمنده ایم****

مدیر وبلاگ : مهدی بهمنی[186]
نویسندگان وبلاگ :
داداش کوچولو
داداش کوچولو (@)[8]

عبدالله
عبدالله (@)[22]


گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست

vلوگوی وبلاگ

****شهدا شرمنده ایم****

v لینک وبلاگ دوستان

دشت جنون
اس ام اس عاشقانه
بنده ی خدا
یک کلمه حرف حساب
اردبیل شهری برای همه
دوباره سبز می شویم...
نور
جاده خاطره ها
بانک مقالات روانشناسی
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
سوز و گداز
طلبه میلیونر
کشکول
حسن تنهاترین سردار دنیاست
.: شهر عشق :.
پر شکسته
* امام مبین *
منتظر ظهور

v لوگوی وبلاگ دوستان
















vفهرست موضوعی یادداشت ها

فناوری اطلاعات[116] . موبایل و ترفند[5] . فوتبال[3] . عکسها و تصاویر جالب[2] . ترفند[2] . کامپیوتر[2] . ویندوز[2] . کامپیوتر . کلیپ بورد . کفش . مایکروسافت . مجتبی جباری . مرورگر . نرم افزارهای عیب یابی . همجنس‌بازی . واعظی آشتیانی . وسواس . ترفندستان . حافظه . روسپیگری . سکس . سوسک . سیستم عامل . شهادت . شهدا . شیطان . عجیب‌ . عطار . عید غدیر خم . غزه . فاطمه معصومه . فراکسیون . فوق العاده . فیلمهای سکسی . قطبی . SMS . آبی . استقلال و منصوریان و امیر قلعه نویی و داش علی منصوریان . اسقلالی . اعتیاد . اعیاد و عزاداریها . المپیک . المنتظر . امام رضا(ع) . امام صادق . امیر قلعه نوعی . اینترنت . اینترنت اکسپلورر . بسیجی . بیت‌المال . پرسپولیس . تجاوز جنسی .

vمطالب قبلی

فمژناوری اطلاعات
دانشگاه مجازی
ایمیل و اینترنت
عکسها و تصاویر جالب
مذهبی
عاشقانه
اجتماعی
ورزشی
مناسبتها
متفرقه
اس ام اس
داستان و مطالب جالب
علمی
سیاسی

vآهنگ وبلاگ

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! زندگی

چهارشنبه 86/12/8 :: ساعت 4:3 عصر

بهترین دوست اون دوستی که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت
بنشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین
گفتگوی عمرت رو داشتی.

ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی‌دونیم،
ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست
نیاریم، نمی‌دونیم چیزی را از دست دادیم.

اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی، تضمینی بر این نیست که
اون هم همین کارو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته
باش، فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه
و اگه اینطور نشد، خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده.

در یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد، در یک ساعت میشه
کسی را دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر
طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد.

دنبال نگاه‌ها نرو، چون میتونن گولت بزنن، دنبال
دارایی نرو چون کم‌کم افول می‌کنه دنبال کسی برو که
باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز
تیره را روشن کرد. کسی را پیدا کن که تو را شاد کنه.

دقایقی توی زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ
میشه که میخوای اونو را از رویات بیرون بکشی و توی
دنیای واقعی بغلش کنی.

رویایی رو ببین که میخوای. جایی برو که دوست داری.
چیزی باش که میخوای باشی. چون فقط یک جون داری و یک
شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی.

آرزو می‌کنم به اندازه کافی شادی داشته باشی تا خوش
باشی، به اندازه کافی بکوشی تا قوی باشی، به اندازه
کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به
اندازه کافی امید تا خوشحال بمونی.

همیشه خودتو جای دیگران بگذار، اگر حس میکنی چیزی
ناراحتت میکنه، احتمالاً دیگران را آزار میده.

شادترین افراد لزوماً بهترین چیزها رو ندارن، اونا فقط
از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو میبرن.

شادی برای اونایی که گریه می‌کنن و یا صدمه می‌بینن
زنده است. برای اونایی که دنبالش میگردن و اونایی که
امتحانش کردن. چون فقط اینها هستن که اهمیت دیگران رو
تو زندگیشون میفهمن.

عشق با یک لبخند شروع میشه، با یک بوسه رشد میکنه و با
یک اشک تموم میشه. روشنترین آینده همیشه روی گذشته
فراموش شده، شکل میگیره. نمیشه تا وقتی که دردها و
رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری.

وقتی به دنیا اومدی، تو تنها کسی بودی که گریه می‌کردی
و بقیه می‌خندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی
رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن.

لطفاً این متن رو به اونایی که براتون ارزش دارن
بفرستین. برای اونایی که زندگی شما رو لمس کردن.
اونایی که وقتی احتیاج داشتین، باعث شدن بخندین.
اونایی که باعث شدن وقتی ناراحت بودین، سمت روشن
واقعیتها رو ببینین. اونایی که شما میخواید بدونن که
شما قدر دوستی با اونا رو میدونین. اگه این کار را
نکنین، خوب براتون اتفاقی بدی نمی‌افته ولی تنها شانس
روشن کردن روز یک دوست با یک نامه رو از خودتون
گرفتین.

بازتاب


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! عکس جالب

پنج شنبه 86/12/2 :: ساعت 3:24 عصر

 

خیلی جالبه

                      حتما ببین

                                        امتحان کن

                                                               نظر بده

                                                                                     ادامه مطلب...

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! داستانهای اخلاقی(قسمت سوم) همه چهار تا همسر دارن

پنج شنبه 86/12/2 :: ساعت 3:14 عصر

روزی ، روزگاری پادشاهی 4 همسر داشت. ...

او عاشق و شیفته همسر چهارمش بود. با دقت و ظرافت خاصی با او رفتار می کرد و او را با جامه های گران قیمت و فاخر می آراست و به او از بهترین ها هدیه میکرد. همسر سومش را نیز بسیار دوست می داشت و به خاطر داشتنش به پادشاه همسایه فخر فروشی می کرد. اما همیشه می ترسید که مبادا او را ترک کند و نزد دیگری رود. همسر دومش زنی قابل اعتماد، مهربان، صبور و محتاط بود. هر گاه که این پادشاه با مشکلی مواجه می شد، فقط به او اعتماد می کرد و او نیز همسرش را در این مورد کمک می کرد. همسر اول پادشاه، شریکی وفادار و صادق بود که سهم بزرگی در حفظ و نگهداری ثروت و حکومت همسرش داشت. او پادشاه را از صمیم قلب دوست می داشت، اما پادشاه به ندرت متوجه این موضوع می شد .
روزی پادشاه احساس بیماری کرد و خیلی زود دریافت که فرصت زیادی ندارد. او به زندگی پر تجملش می اندیشید و در عجب بود و با خود میگفت " من 4 همسر دارم ، اما الان که در حال مرگ هستم ، تنها مانده ام ."
بنابراین به همسر چهارمش رجوع کرد و به او گفت" من از همه بیشتر عاشق تو بوده ام. تو را صاحب لباسهای فاخر کرده ام و بیشترین توجه من نسبت به تو بوده است. اکنون من در حال مرگ هستم، آیا با من همراه میشوی؟ " او جواب داد "به هیچ وجه !" و در حالی که چیز دیگری میگفت از کنار او گذشت. جوابش همچون کاردی در قلب پادشاه فرو رفت. پادشاه غمگین، از همسر سوم سئوال کرد و به او گفت "در تمام طول زندگی به تو عشق ورزیده ام، اما حالا در حال مرگ هستم. آیا تو با من همراه میشوی؟" او جواب داد " نه، زندگی خیلی خوب است و من بعد از مرگ تو دوباره ازدواج خواهم کرد ." قلب پادشاه فرو ریخت و بدنش سرد شد. بعد به سوی همسر دومش رفت و گفت " من همیشه برای کمک نزد تو می آمدم و تو همیشه کنارم بودی. اکنون در حال مرگ هستم. آیا تو همراه من می آیی؟ او گفت " متأ سفم! در این مورد نمیتوانم کمکی به تو بکنم، حداکثر کاری که بتوانم انجام دهم این است که تا سر مزار همراهت بیایم ". جواب او همچون گلوله هایی از آتش پادشاه را ویران کرد. ناگهان صدایی او را خواند، "من با تو خواهم آمد، همراهت هستم، فرقی نمی کند به کجا روی، با تو می آیم ." پادشاه نگاهی انداخت، همسر اولش بود ! او به علت عدم توجه پادشاه و سوءتغذیه، بسیار نحیف شده بود. پادشاه با اندوهی فراوان گفت: ای کاش زمانی که فرصت بود به تو بیشتر توجه می کردم .
در حقیقت، همه ما در زندگی کاری خویش 4 همسر داریم . همسر چهارم ما سازمان ما است. بدون توجه به این که تا چه حد برایش زمان و امکانات صرف کرده ایم و به او پرداخته ایم، هنگام ترک سازمان و یا محل خدمت، ما را تنها می گذارد . همسر سوم ما، موقعیت ما است که بعد از ما به دیگران انتقال می یابد . همسر دوم ما، همکاران هستند . فرقی نمی کند چقدر با هم بوده ایم، بیشترین کاری که می توانند انجام دهند این است که ما را تا محل بعدی همراهی کنند . همسر اول ما عملکرد ما است. اغلب به دنبال ثروت، قدرت و خوشی از آن غفلت مینماییم. در صورتی که تنها کسی است که همه جا همراهمان است .
همین حالا احیاءش کنید، بهبودش ببخشید و مراقبش باشید

یا ابا صالح

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! هنر میخواد کتاب را برعکس بگیری بتونی بخونی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پنج شنبه 86/12/2 :: ساعت 2:50 عصر

بوش

 

چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.».....استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند....آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود: « کدام لاستیک پنچر شده بود؟»....!!!!


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! اس ام اس دونی(قسمت دوم)

دوشنبه 86/11/29 :: ساعت 10:53 صبح

بچه: مامان، من چه جوری به دنیا اومدم؟ مادر: بابات خر شد اومد خواستگاری من، من هم خر شدم باهاش ازدواج کردم، بعد خرتوخر شد و تو به دنیا اومدی

************ **

دخترا به پنج گروه اصلی تقسیم میشن :
‌گروه اول دخترائی هستند که پسرا رو بدبخت میکنن!
گروه دوم دخترائی هستند که اشک پسرا رو در میارن!
گروه سوم دخترائی هستند که جوون پسرا رو به لبشون میرسونن!
گروه چهارم دخترائی هستند که کاری میکنن پسرا روزی 18 بار‌آرزوی مرگ کنن!
گروه 5 دخترائی هستند که به اشتباه فکر میکنن جزو هیچکدوم از گروههای بالا نیستن

************ **

مذیت مذکر بودن 1 - دختر نیستید 2 - همیشه خودتون هستید(100 مدل آرایش نمی کنید) 3 - فقط شما می تونید رئیس جمهور بشید 4 - فقط شما می تونید برید ورزشگاه آزادی و فوتبال ببینید 5 - برای دعوا کردن به بابا یا داداش بزرگتر احتیاج ندارید 6 - توی اتوبوس جای بیشتری نسبت به دخترا دارید 7 - در کمتر از 10 دقیقه می تونید دوش بگیرید 8 - هر جور که حال کنید لباس می پوشید 9 - در کمتر از 2 دقیقه لباس می پوشید و آماده می شید

************ **

به خدا میگن چرا اول مرد رو آفریدی بعد زن رو ؟
میگه شما هم اگه بخواهید چیزی بنویسید اول چکنویس میکنید بعد پاکنویس !
************ **

اگه یه روز دلت گرفت و ندونستی چه کار کنی... اینو یادت باشه که اگه منو داشتی هرگز دلت نمی گرفت
امضا: محلول لوله باز کن گلرنگ!

************ **

 

فرارسیدن سال 2008 میلادی، تولد حضرت عیسی مسیح و آغاز تعطیلات کریسمس به شما وخانواده تان هیج ربطی ندارد
شاید بعدا نوروز رو بهت تبریک گفتم!

************ **

& _&&&&&
اگه گفتی اینا چی هستن؟
زحمت نکش! این خانواده اردک هاست. اون هم تویی که تنها موندی! (جوجه اردک زشت)

************ **

الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم ... بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم!

************ **

اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی!
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!
اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!
اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد.
************ **

به غصه ها سنگ بزن
تو صورتش رنگ بزن
هر وقت دلت تنگ میشه
فقط به من زنگ بزن
************ **

الهى تاآموختن راآموختم، آموخته راجمله بسوختم.
اندوخته رابرانداختم وانداخته رابیندوختم.
نیست رابفروختم تا هست رابیفروختم!
************ **

 

سحرگاهان که شبنم آیتى از پاک بودن را به گلها هدیه مى بخشد.
به آن محراب پاکش آرزو کردم,
برایت خوب دیدن؛
خوب بودن؛
خوب ماندن را
************ **

یک نفس یاد خدا
یک سبد خاطر آسوده و شاد
یک بغل شبنم آرامش صبح
یک هزار آینه از جنس دعا.
همه تقدیم شما.
************ **

همیشه رفتن رسیدن نیست
ولی برای رسیدن باید رفت .......
همیشه بهاری بمونی
************ **

یارو داشته نوار خالی گوش میکرده
گریه میکرده
میگن چرا گریه میکنی؟
میگه دلم واسه خوانندش میسوزه لال بوده
************ **

سرهنگه داشته امتحان رانندگی می‌گرفته.
از یارو می‌پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟
طرف میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ!
سرهنگه کف می‌کنه می‌پرسه: یعنی چی؟
یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
************ **

هر وقت دلت گرفته گریه کن
می دونی چرا وقتی گریه می کنی آروم می شی؟!
چون ا شکهای سردت قبل از اینکه از مجرای چشم سرازیر بشه
یه سری به قلبت می زنه .
بعد قلبت که خیلی داغه حرارتشو می ده به اشکات
و اشکات گرم می شن.
اونوقت اشکات هم سرما شو نو می دن به قلبت.
اینجوریه که اشکات گرم می شن و قلبت سرد
************ **

 

زمستان را دوست دارم چون فصل غم است
غم را دوست دارم چون گواه دل است
دل را دوست دارم چون تو را به من نشان داد
اما تو را دوست دارم بدون انکه بدانم چرا؟
************ **

اول به نام عشق،
دوم به نام تو،
سوم به یاد مرگ.
************ **

بر لوح شیشه ای قلبت بنویس: یا تو و عشق،
یا من و مرگ
************ **

جاده عشق تا اطلاع ثانوی لیز و لغزنده می باشد
از عاشقانی که قصد سفر در این جاده را دارند
خود را به زنجیر محبت و صمیمیت مجهز کنند. ?? پلیس راه عاشقان
************ **

به یارو میگن اگه بخوای دوست دخترت رو ببری بیرون کجا می بری ؟؟
یارو میگه:میبرم سینما فیلم ترسناک میگن حالا چرا فیلم ترسناک؟؟
میگه آخه هی بترسه بیاد تو بغل من
************ **

 اگر روزی به یادت گریه کردم ... بدان آن روز پیازی رنده کردم
************ **

 (پس لرزه عید قربان): هنوز زنده ای؟ اگه سرتو نبریدن یه بار بع بع بکن مطمئن بشم!
************ **

به مجنون زد شبی لیلی اس ام اس
که آخر تا به کی تاخیر و فس فس؟
اگر عقدم نخوانی سال جاری
روم تهران، شوم دختر فراری!
************ **

: به یارو می گن...
...
...
...
...
...
به تو چه که به یارو
  چی می گن؟ اگه بگن آشغالارو ببر پایین حال نداری! اما برای فضولی این همه راه میای پایین!

************ **


حالا ما تلفن نداریم، تو نباید یه زنگی به ما بزنی؟

************ **

به یارومی گن: بابات به رحمت ایزدی پیوست.
می گه: رحمت ایزدی کیه؟
میگن: نه... منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت.
می گه: دیار باقی دیگه کجاست؟
میگن: یعنی دار فانی را وداع گفت.
می گه: دار فانی دیگه چه جور داریه؟
می گن: یعنی رخت از این دنیا بر بست.
می گه: منظورتون رو نمی فهمم.
می گن: الاغ! بابای خرت مُرد!
می گه: خر من که بابا نداشت!
************ **

از یکی می‌پرسن: تولدت چه روزیه؟ جواب میده:9 دی .
می‌پرسن: چه سالی؟ میگه: هر سال!
************ **

پسره میره خواستگاری، پدر عروس میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزِینه!
پدر داماد میگه پسرم! پاشو بریم یک دختر گازِسوز پیدا کنیم!

************ **

گاوه کارت سوِخت می خوره، شیرش سهِمیه بندی می شه!

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! داستانهای اخلاقی(قسمت دوم)

دوشنبه 86/11/29 :: ساعت 10:51 صبح

لبخند بر لبهای کمرنگ مرد نشست:«اکنون من و توایم و همان خنده و

 

نگاه.حرف بزن.دلم واسه صدات تنگ شده.دو ساله نشنیدمش!»

 

قطره اشک از صورت زن روی بالش مردچکید.مرد گفت:«میدونی سحر!؟

 

می خواستم جبران کنم!اما دیگه دیره...میگن قلبم دیگه نمی خواد کار

 

کنه، بی معرفت رفیق نیمه راه شده»

 

لبهای زن از فرط بغض لرزید.آرام سر بلند کرد.اشک پهنه صورتش را پر

 

کرده بود.

-حمید!به خاطر من زنده بمون!می خوام همه چی رو از نو بسازم.بهم یه

 

فرصت دیگه بده.»و آرام خواند:«ما گرچه در کنار هم نشسته ایم...بار دگر

 

به چشم هم چشم بسته ایم...دوریم هر دو دور...»

پرستار سرم را از دست مرد خارج کرد:«متأسفم!تموم کرد...»


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! داستانهای اخلاقی(قسمت اول)

سه شنبه 86/11/23 :: ساعت 1:23 عصر

مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوائیش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد.
بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت. دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش ساده اى وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ?ابتدا در فاصله 4 مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو. اگر نشنید همین کار را در فاصله 3 مترى تکرار کن. بعد در 2 مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد.؟

آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق تلویزیون نشسته بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ جوابى نشنید. بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم پاسخى نیامد. باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً 2 متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم جوابى نشنید . باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید . سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نیامد. این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزیزم شام چى داریم؟
زنش گفت: مگه کرى؟ براى پنجمین بار میگم: خوراک مرغ !!!

نتیجه اخلاقى:

مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر میکنیم در دیگران نباشد و شاید در خود ما باشد.

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! اس ام اس دونی(قسمت اول)

سه شنبه 86/11/23 :: ساعت 1:16 عصر

·        مجموعه قطعات عاشقانه

 

 

·        بازی روزگار را نمیفهمم! من تو را دوست می دارم، تو دیگری را، دیگری مرا... و ما همه تنهاییم

 

·          -+-+-+-+-+-+ -+-+-

·        روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کزد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی

 

·          -+-+-+-+ -+-+-+-

 

·        برای کشتن یک پرنده یک قیچی کافی ست. لازم نیست آن را در قلبش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی. پرهایش را بزن... خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بحررنج است اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        چرا غمگینی؟عاشق شدم!!!! آیا عشق شیرین است؟بله....شیرین تر از زندگی!!!! چرا تنهایی؟ویژگی عاشق هاست!!!! لذت تنهایی چیست؟فکر به او و خاطرات و!!!! چرا می روی؟برای اینکه او رفت!!!! دلت کجاست؟پیش او!!!! قلبت کجاست؟او برده!!!! پس حتما بی رحم بوده؟نه...اصلا!!!! چرا؟چون باز هم او را می پرستم

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آن روز که لحظه وداع من و توست آن شوم ترین لحظه پایان من است

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        وقتی که من دارم فکر می کنم وتو داری فکر می کنی که من دارم به چی فکر می کنم دوست دارم که فکر کنی که دارم به تو فکر می کنم

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        کاری نکنیم که روزی حتی خودمان هم باور نکنیم که داریم دروغ می گوییم آن هم به خودمان و کاری نکنیم که روزی به خدا هم دروغ بگوییم و ای کاش روزی مردم با صداقتی همچون صداقت چشمهاشان با هم سخن بگویند پروانه سوخت شمع فرو مرد شب گذشت ای وای من که قصه دل نا تمام ماند

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        اگر ان شب نگاهم نمی کردی اگر در ان شب تاریک بر این تنهاتر از تنهایی چشمک نمی زدی اگر در اولین حرفم باورم نمی کردی اگر نمی ماندی و می رفتی من دیگر این که هستم نبودم

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        ای آفتاب خوبان، می‏جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت غلام همت آن رند عاقبت سوزم که در گدا صفتی کیمیاگری داند

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هست که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        هیچ کس ویرانیم را حس نکرد... وسعت تنهائیم را حس نکرد... در میان خنده های تلخ من.. گریه پنهانیم را حس نکرد... در هجوم لحظه های بی کسی... درد بی کس ماندنم را حس نکرد... آن که با آغاز من مانوس بود... لحظه پایانیم را حس نکرد

 

·          -+-+-+-+-+ -+-+-+-

·        سکوتم را به باران هدیه کردم/ تمام زندگی را گریه کردم/ نبودی در فراق شانه‌هایت / به هر خاکی رسیدم تکیه کردم


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! ماشین چهره های مشهور ایران !

سه شنبه 86/11/23 :: ساعت 12:14 صبح

مشهورترین چهره های ایران سوار چه ماشینی می شوند؟!
هنوز
پیش از آن که این گزارش را بخوانید باید اعتراف کنیم که مطالعه آن جز سرگرم شدن هیچ خاصیت دیگری ندارد!

براساس مطالعات یکی از خبرنگاران بیکار «هنوز» جمعی از چهره های مشهور کشورمان سوار این ماشین ها می شوند.

1- محمدرضا گلزار --- BMW

2- محمدرضا شریفی نیا --- زانتیا و سیناد

3- تهمینه میلانی -- پرادو

4- مسعود ده نمکی -- پژو 206

5- پرویز پرستویی -- پرشیا

6- بهرام رادان -- لندکروزر

7- پوریا پورسرخ -- پاترول

8- علی لهراسبی -- پرادو

9- کامبیز دیرباز -- کوراندو

10- محمد اصفهانی -- تویوتا کمری و سوناتا و پژو 405

11- سید جواد هاشمی -- آزرا

12- فیروز کریمی -- آزرا

13- امین حیایی -- رنج رور

14- نفیسه روشن -- رنو PK

15- حسین رضازاده -- ماکسیما

16-رضا رشیدپور -- تویوتا کمری

17- محمدرضا فروتن -- پژو 206

18- نیکی کریمی -- پاترول

19- شهاب حسینی -- ریو

20- محمود شهریاری -- ماکیسما و ماتیز

21- طناز طباطبایی -- اپل کورسا

22- امین تارخ -- پرادو

23- مهدی سلوکی -- پرشیا

24- حمید گودرزی -- سانتافه

25- حسن پورشیرازی -- مگان

26- حامد کمیلی -- پاترول

27- حمیدرضا پگاه -- پژو 206

28- حسین رفیعی -- رونیز

29- رضا صادقی --- پژو 206

30- سعید راد --- کوراندو

31- زیبا بروفه --- پژو 206

32- حسن جوهرچی --- پژو 206

34- علی نصیریان -- ورنا

35- پانته آ بهرام --- پراید

36- مریلا زارعی --- سمند

37- رضا کیانیان --- پاترول

38- کاوه سماک باشی --- پرشیا

39- امیر نوری --- پرشیا

40- ابوالفضل پورعرب --- پرشیا

41- امیر تاجیک --- زانتیا

42- جواد رضویان --- سوزوکی و پژو 206

43- رامتین خداپناهی --- پژو 206

44- امیر جعفری --- پرادو

45- مجتبی کبیری --- پرشیا

46- علیرضا دبیر --- پژو 206

47- علی دایی --- بنز و پرادو

48- نیوشا ضیغمی --- پژو 206

49- باران کوثری --- سمند

50- احسان خواجه امیری --- مزدا 323

51- شاهین آرین -- سوناتا

52- اشکان خطیبی --- پژو 206

53- حمید لولایی --- دوو سی یلو

54- مهران مدیری --- پرادو

55- حمید عسگری --- GEN2


56- بروز ارجمند --- مزدا 323

57- مسعود روشن پژوه --- پرادو

58- حسام الدین سراج --- پژو 206

59- بهروز افخمی -- پژو 405

60- احمدرضادرویش --- پژو 405

61- محمد سلوکی --- پژو 405

62- احسان علیخانی --- پژو 405

63- مسعود کیمیایی --- پاترول

64- مجید اخشابی --- پرشیا

65- قاسم اقشار --- ماکسیما

66- جمشید مشایخی --- پژو 405

67- رضا عطاران --- پژو 206

68- مجید صالحی -- پرشیا

69- محمد نصرتی -- ماکسیما

70- ایرج نوذری -- پژو 206

71- مریم کاویانی --- پژو 206

72- علیرضا نیکبخت واحدی --- BMW

73- نگار فروزنده --- دوو سی یلو

74- شیث رضایی --- بنز

75- سپند امیرسلیمانی --- پژو 206

76- عاطفه نوری --- ماتیز

77- مهسا کرامتی --- پراید

78- مهدی مقدم--- دوو سی یلو

79- عبدالرضا اکبری --- پژو 206

80- علیرضا خمسه --- مزدا 323

81- عادل فردوسی پور --- زانتیا

82- گلشیفته فراهانی --- پرادو

83- بهزاد فراهانی --- پژو 405

84- جهانگیر کوثری --- پرشیا

85- رخشان بنی اعتماد --- ماتیز

86- مهتاب کرامتی --- پژو 206

87- اکبر عبدی --- گل

88- سیروس مقدم --- پژو 206

89- حسین یاری --- تویوتا کمری

90- خسرو شکیبایی --- پژو 206

91- آرام جعفری --- پژو 206

92- یکتا ناصر --- پژو 206

93- حسام نواب صفوی --- مگان

94- مهدی امینی خواه --- پژو 206

95- فرزانه کابلی --- پژو 206

96- لیلا اوتادی --- دوو سی یلو

97- حمید ماهی صفت --- اپل کورسا

98- فرزاد حسنی --- ماشین ندارد

99- افشین قطبی --- سوزوکی

100- ناصر حجازی --- سوزوکی

101- علی پروین --- ماکسیما

102- امیر قلعه نوعی --- بنز و پژو 405


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! قاتل فراری اصفهان (کاظم شفیعی) و مادرش در قم

جمعه 86/11/19 :: ساعت 3:46 عصر

قاتل فراری اصفهان (کاظم شفیعی) همراه مادرش به قم آمد.

کاظم شفیعی جانی خطرناکی که در آخرین جنایات خود یک توریست فرانسوی و یک مامور نیروی انتظامی اصفهان را کشته و در شهر های اراک و شیراز هم افرادی را کشته و تهدید کرده 300 مامور دیگر را هم خواهد کشت هم اکنون در قم می باشد.

بعد از ظهر روز چهارشنبه وقتی نیروی انتظامی از شواهد بدست آمده از یکی از بانک های قم مطمئن شد که قاتل فراری اصفهان به قم آمده برنامه های امنیتی را در سطح شهر اجرا کرد. به علت سابقه فراری در سرقت طلا از طلافروشی و شهرت وی به سارقان مرودشتی پاساژ طلافروشان قم با حضور تعداد زیادی مامورین نیروی انتظامی بلافاصله تحت حفاظت قرار گرفت و تمامی مغازه های آن تعطیل شد. اواخر شب نیروی انتظامی قاتل فراری را همراه مادرش در یک وانت مشاهده کرده و وی را تعقیب کردند که متاسفانه در خیابان 20 متری امام حسین واقع در محله زنبیل آباد متواری شدند. از صبح روز پنجشنبه مامورین نیروی انتظامی بی سیم بدست در تمامی خیابان ها و میادین شهر مستقر شدند. از ظهر روز پنجشنبه هلی کوپتر ها نیروزی انتظامی در ارتفاع پایین به پرواز در آمدند. تاکنون خبر جدیدی از این مادر و سه فرزندش در دست نیست و متاسفانه به مردم این شهر اطلاع رسانی نشده. با توجه به نزدیکی 22 بهمن و شلوغی نسبی شهر قم و خبری که می گفتند رییس جمهور آقای محمود احمدی نژاد به قم می آید و کینه ای که کاظم از دولت به علت اعدام برادرش پیدا کرده اوضاع امنیتی ویژه در قم برقرار است.

لینک های مربوط به خبر  در اصفهان :

http://www.jahannews.com/pages/view.php?id=19349

http://www.sajjad.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&printertopic=1&t=2411&start=0&postdays=0&postorder=asc&vote=viewresult&popup=1


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

! لیست کل یادداشت های این وبلاگ