فناوری اطلاعات - ****شهدا شرمنده ایم**** شهدا شرمنده ایم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : سه شنبه 103 اردیبهشت 18
u ****شهدا شرمنده ایم****

خداوند، هر بدعت گذاری را دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 233510

:: بازدیدهای امروز :3

:: بازدیدهای دیروز :42

vپیوندهای روزانه

سایت مراجع معظم تقلید و علماء شیعه [154]
بهترین یادگاری [237]
بروبچ قمی حالشو ببرن [209]
فارسی نگار [80]
کانون هادیان امت (مسجد امام هادی قم) [115]
.: جدول لیگ برتر :. [162]
دیکشنری [158]
استقلالیها [542]
ایران ورزشی [159]
روزناما خبرورزشی [227]
به لحظه ترین اخبار فوتبال ایران [164]
هیئت انصارالمهدی [218]
جگر داری بیا تو [482]
[آرشیو(13)]

vدرباره من

****شهدا شرمنده ایم****

مدیر وبلاگ : مهدی بهمنی[186]
نویسندگان وبلاگ :
داداش کوچولو
داداش کوچولو (@)[8]

عبدالله
عبدالله (@)[22]


گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست

vلوگوی وبلاگ

****شهدا شرمنده ایم****

v لینک وبلاگ دوستان

دشت جنون
اس ام اس عاشقانه
بنده ی خدا
یک کلمه حرف حساب
اردبیل شهری برای همه
دوباره سبز می شویم...
نور
جاده خاطره ها
بانک مقالات روانشناسی
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
سوز و گداز
طلبه میلیونر
کشکول
حسن تنهاترین سردار دنیاست
.: شهر عشق :.
پر شکسته
* امام مبین *
منتظر ظهور

v لوگوی وبلاگ دوستان
















vفهرست موضوعی یادداشت ها

فناوری اطلاعات[116] . موبایل و ترفند[5] . فوتبال[3] . عکسها و تصاویر جالب[2] . ترفند[2] . کامپیوتر[2] . ویندوز[2] . کامپیوتر . کلیپ بورد . کفش . مایکروسافت . مجتبی جباری . مرورگر . نرم افزارهای عیب یابی . همجنس‌بازی . واعظی آشتیانی . وسواس . ترفندستان . حافظه . روسپیگری . سکس . سوسک . سیستم عامل . شهادت . شهدا . شیطان . عجیب‌ . عطار . عید غدیر خم . غزه . فاطمه معصومه . فراکسیون . فوق العاده . فیلمهای سکسی . قطبی . SMS . آبی . استقلال و منصوریان و امیر قلعه نویی و داش علی منصوریان . اسقلالی . اعتیاد . اعیاد و عزاداریها . المپیک . المنتظر . امام رضا(ع) . امام صادق . امیر قلعه نوعی . اینترنت . اینترنت اکسپلورر . بسیجی . بیت‌المال . پرسپولیس . تجاوز جنسی .

vمطالب قبلی

فمژناوری اطلاعات
دانشگاه مجازی
ایمیل و اینترنت
عکسها و تصاویر جالب
مذهبی
عاشقانه
اجتماعی
ورزشی
مناسبتها
متفرقه
اس ام اس
داستان و مطالب جالب
علمی
سیاسی

vآهنگ وبلاگ

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! شهر الکترنیکی

چهارشنبه 85/8/10 :: ساعت 11:13 صبح

ایران عضو جامعه اطلاعاتی جهانی است و تا کنون مشارکتهای خوبی در تصمیم سازی برای این جامعه هزاره سوم داشته است. هدف از این اجلاسهای تاریخی که تکرار آنها بعید بنظر می‌رسد‌، خلق یک دیدگاه مشترک در مورد عصر اطلاعات تحت عنوان جامعه‌ی اطلاعاتی بوده است. از جمله دستاوردهای مهم این دو اجلاس اعلامه اصول و برنامه عمل آن بوده است که با مشارکت 192 کشور از جمله ایران بدست آمده است. در برنامه اصول به موارد زیادی از جمله فقرزدایی، توانمند سازی زنان، جوانان، محرومان، تحصیلات ابتدایی برای همه، جها‌ن‌شمولی، همبستگی ملل جهان، آزادیهای اساسی، حق توسعه برای همه، آزادی بیان، رعایت آزادی دیگران، دسترسی همه به اطلاعات، حق حاکمیت کشورها، تنوع‌فرهنگی، حفظ و توسعه زبانهای محلی، چند زبانی در محیط‌های مجازی، کاهش شکاف دیجیتالی، رشد سلامت و پیشگیری بیماری‌ها و موارد بسیار دیگر پرداخته شده است. علاوه بر موارد فوق در اعلامیه اصول به مواردی پرداخته شده است که نیاز به مطالعه و مشارکت بیشتر کشورها را دارد تا ابعاد مختلف آن بیشتر مشخص و برای اجرا به اطلاع جامعه جهانی برسد. مثلا در یکی از بندهای اصول اساسی جامعه اطلاعاتی برای همگان به موضوعی تحت عنوان "دسترسی به اطلاعات و دانش" اشاره شده است. در بندهای دیگر به مواردی مانند: ظرفیت‌سازی و توانمند سازی، پرداختن به ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی، تشویق همکاریهای بین‌المللی، بهبود دسترسی ارزان، عمومی، فراگیر و عادلانه به فناوری و زیرساختهای ارتباطی اشاره شده است. اینگونه موارد باید در سطح جهانی معرفی و راهکارهای مناسب برای اجرایی شدن آن تهیه شود. سئوال اساسی آن است که چگونه می‌توان بدون ایجاد یک محیط مناسب و تربیت شهروندان با تفکری بر اساس توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات چنین آرزوهایی بزرگی را تحقق بخشید؟ چگونه می‌توان جوامع کوچکتر اطلاعاتی را شکل داد و از مجموعه این جوامع کوچک به جامعه اطلاعاتی جهانی رسید؟ مطمئنا توسعه شهرهای الکترونیک بهترین ایده برای تمرین ورود به جامعه اطلاعاتی جهانی خواهند بود.

درایران فرهنگ شهرهای الکترونیکی و اینترنتی در حال گسترش ا ست و کم‌کم باور مسئولین در درک نیاز حرکت به سمت و سوی شهرهای الکترونیکی در حال شکل گیری است. شاید در سال 1379 که برای اولین بار بحث شهرهای الکترونیکی مطرح و متاقب آن همایش جهانی شهرهای الکترونیکی و اینترنتی با جضور بیش از 1500 نفر از مسئولین و متخصصین ارشد کشور در حوزه‌های مختلف برگزلر شد موضوع برای کشورمان خنده دار و باور نکردنی بود و یا حداقل باور نداشتیم که فقط 5 سال بعد باید راهکار برون رفت از چالشهای شهر بزرگی مانند تهران را در ایجاد شهر الکترونیک جستجو کنیم. باید در هزاره سوم و شروع قرن 21 تسلیم پدیدههای حاصل تغییرات فناوریهی جدید باشیم و شهر الکترونیک را به عنوان یک نیاز و ضرورت هزاره سوم بپذیریم.

شهر الکترونیک یک اختراع و یا یک پیشنهاد نوآورانه نیست بلکه واقعیتی است که بر اساس نیاز جای خود را باز می‌کند. اگر امروز چشم خود را بر نیاز ببندیم فردا باید با پرداخت هزینه بیشتر قدم در اجرای آن بگذاریم.

شهر الکترونیک عبارت از شهری است که اداره امور شهروندان شامل خدمات و سرویسهاس دولتی و سازمانهای بخش خصوصی بصورت برخط (online) و بطور شبانه‌روزی، در هفت روز هفته با کیفیت و ضریب ایمنی بالا با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای آن انجام می‌شود. شهر الکترونیک ما را از دنیای یک بعدی که شهرهای سنتی و امروزی ما هستند، به دنیای دو بعدی می‌برد که دستاورد فناوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات دنیای اینترنتی می‌باشند. توجه کنیم که فناوری‌ها همچنان به سرعت توسعه می‌یابند و بزودی دنیای سه بعدی را عرضه می‌کنند که در آن‌صورت، ما شاهد شهرهای مجازی سه بعدی خواهیم بود که حتی تصور آن برایمان سخت است. شاید سئوال شود که آیا امکان ایجاد شهر الکترونیک برای کشور مانند ایران که با ساختارهای سنتی عجین شده است و در مقابل تغییر فناوریها همواره دنباله رو بوده است مقدور می‌باشد؟

اگر به خود اعتماد داشته باشیم و علمی فکر کنیم و دانش و علم را در کلیه امور زندگیمان بکار گیریم قطعاً نه تنها ایجاد شهر الکترونیک که پروژه‌های بزرگتر و پیچیده‌تر را که بر اساس توسعه ابزارهای نوین مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات است به راحتی می‌توانیم انجام دهیم. یکی از مشکات اساسی در کشور ما در توسعه اینگونه پدیده‌ها پذیرش مسئولیت افرادی است که هیچ آشنایی به این موضوعات نداشته و گاها مخالف هم هستند و به عمد مسئولیت می‌پذیرند تا جلو آنرا بگیرند. اگر مسئولیت اینگونه خدمات به افراد متخصص، علاقمند و توانمند سپرده شود قطعا مشکل خاصی برای توسعه پدیده‌هایی مانند شهر الکترونیک نداریم.

اجرای شهر الکترونیک در چند مرحله انجام می‌شود، مراحل پیدایش، ا رتقاء، تعامل، تراکنش و یکپارچه‌سازی پنج مرحله توسعه اینگونه شهرها می‌توانند باشند. در اجرای شهر الکترونیکی باید به ارایه سبک زندگی الکترونیک و در خور عصر توجه داشت و باید توجه کرد که سبک زندگی سنتی برای جامعه اطلاعاتی، تضادها و نابهنجاری‌های خاصی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین یک الگوی مناسب زندگی با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه مورد نظر و مناسب در جامعه اطلاعاتی، یکی از برنامه‌های شهرهای الکترونیک است. توسعه شهرهای الکترونیک، دستاوردهای بسیاری را برای شهروندان، سازمان‌های شهری و دیگر ذینفعان شهر به همراه داشته است. بعضی از فعالیتهای شهرهای الکترونیکی عبارتند از:

1. فعالیت‌های بانکی: مثل پرداخت قبوض، برداشت پول از حساب، انتقال پول و غیره

2. فعالیت‌های اداری: مثل ثبت اسناد و املاک، درخواست پاسپورت و امثال آن

3. فعالیت‌های تجاری: مثل خرید و فروش کالا، موسیقی، فیلم و مواد غذایی

4. فعالیت‌های تفریحی: مثل بازیهای رایانه‌ای، بازدید از موزه‌ها و پارک‌ها

5. کسب اطلاعات: اخبار، روزنامه‌ها، نشریات، وضعیت آب‌و‌هوا، ترافیک شهری، ساعات پرواز هواپیماها و...

6. فعالیت‌های علمی: تحقیق در مورد پروژه‌ها، یافتن مقاله‌ها، دسترسی به منابع معتبر، کتابخانه‌‌ها و کتاب‌ها و تالیفات جدید

7. فعالیت‌های آموزشی: مدرسه، دانشگاه و سایر آموزشگاه‌ها

8. فعالیت‌های سیاسی: شرکت در انتخابات، اعلام‌‌ نظر ‌‌به مجلس و بخشهای سیاسی باز

9. فعالیت‌های مسافرتی: رزرو بلیط سفر، رزرو هتل و کرایه اتومبیل

10. کاریابی و درخواست کار: آگاهی یافتن از فرصت‌های کاری، پر‌‌کردن فرم درخواست کار، ارسال و گرفتن نتیجه.

11. فعالیت‌های درمانی: مراجعه به پزشک، دریافت دستورالعمل‌‌های ایمنی و اطلاع از تازه‌های پزشکی

12. فعالیت‌های تصمیم‌گیری: بهترین و‌ ‌خلوت‌ترین مسیر در شهر برای رسیدن به مقصد، بهترین رستوران برای صرف غذا، بهترین اماکن تفریحی و سایر بهترین‌ها

مطمئن هستم در صورتی که در کشور برنامه‌ریزیها بر اساس اولویتهای جهانی و واقعیتهای موجود جهان که حرکت بسوی جامعه اطلاعاتی است انجام شود، اجرای شهر الکترونیک در اولویت قرار می‌گیرد.

دکتر علی‌اکبر جلالی، کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! ارزیابی الگوریتمهای کنترل همروندی در سیستم مدیریت پایگاه داده تو

چهارشنبه 85/8/10 :: ساعت 11:12 صبح

اجرای همروند تراکنش‎ها در یک سیستم مدیریت پایگاه داده توزیع شده ، ممکن است منجر به ناسازگاری‎هایی در پایگاه داده شود . ناسازگاری بر اثر مقادیر نادرستی است که برای داده‎های موجود در پایگاه داده بر اثر تداخل اجراء تراکنشها بوجود می‎آید . الگوریتمهای کنترل همروندی ، جهت تضمین اجراء همروند چندین تراکنش که بصورت موازی با داده‎های مشترک کار می‎کنند طراحی شده‎اند . مسالة کنترل همروندی در پایگاه داده‎های توزیع شده امری ضروری و با اهمیت می‎باشد . در این زمینه مطالعات و تحقیقات فراوانی صورت گرفته است که نتیجة آن الگوریتمهای متنوع کنترل همروندی می‎باشد . با توجه به الگوریتمهای متنوع در این زمینه و این واقعیت که روز به روز بر اهمیت و ارزش پایگاه داده‎های توزیع شده افزوده می‎شود ، اما هنوز کارآیی الگوریتمها در مقایسه با یکدیگر مشخص نیست . یک تقسیم‎بندی بر روی الگوریتمهای مزبور ، صورت می‎گیرد و سه الگوریتم Wound_wait(WW) و Immediate_Restart(IRS) و Optimistic(OPT) از این تقسیم‎بندی بوسیلة شبیه‎سازی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می‎گیرند . یک مدل جامع به عنوان یک مبنا و چهار چوب واحد برای ارزیابی الگوریتمها مورد استفاده قرار می‎گیرد . در این ارزیابی از معیارهای نرخ تکمیل تراکنش ( میزان تراکنش تکمیل شونده در یک مدت زمانی معین ) ، زمان پاسخ ( مدت زمان تکمیل تراکنش ) و نرخ برخورد ( میزان برخورد بین تراکنشها در یک اجراء ) استفاده می‎شود . نتایج حاصل برای طراحان پایگاه داده توزیع شده می‎تواند بسیار مفید باشد. در بار کاری کم ، هر سه الگوریتم دارای نرخ تکمیل تراکنش یکسان می‎باشند . اما با افزایش بار کاری ، الگوریتم OPT ، شدیدا دچار ترشینگ می‎شود . دیرتر از همه ، در الگوریتم IRS ترشینگ رخ می‎دهد. OPT در بار کاری کم از نرخ Abort پایین‎تری نسبت به الگوریتمIRS بر خوردار می‎باشد . اما در بار کاری بالا نرخ Abort الگوریتم OPT بالاتر از IRS قرار می‎گیرد . در بار کاری کم الگوریتم OPT دارای کمترین زمان پاسخ بوده ، اما با افزایش بار کاری ، زمان پاسخ OPT بالاتر از همه قرار می‎گیرد . زمان پاسخ در بار کاری بالا در الگوریتم WW پایین‎تر از دو الگوریتم دیگر می‎باشد . هر سه الگوریتم بر اثر تکرارسازی ، دچار افزایش زمان پاسخ می‎شوند . رفتار سه الگوریتم نسبت به یکدیگر در حالت تکرارسازی مشابه حالت بدون تکرارسازی می‎باشد . الگوریتمOPT در بار کاری کم ، کمترین میزان افزایش زمان پاسخ را بر اثر تکرارسازی دارد . تاثیر پذیری WW از تکرارسازی همواره کمتر از تاثیرپذیری IRS است . برای شروع مجدد تراکنش در الگوریتم IRS ، بهترین زمان برای تاخیر شروع مجدد مقدار Adaptive می‎باشد . این مقدار برابر متوسط زمان پاسخ تراکنشهای موجود در سیستم می‎باشد . استفاده از مقدار Adaptive برای WW در بار کاری کم هیچ تاثیری در میزان نرخ برخورد ندارد ؛اما در بار کاری بالا میزان نرخ برخورد را کاهش می‎دهد.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! درس

چهارشنبه 85/8/10 :: ساعت 11:11 صبح

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! دنیای مجازی

چهارشنبه 85/8/10 :: ساعت 11:8 صبح

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! اصطلاحIT

چهارشنبه 85/8/3 :: ساعت 1:35 عصر

فناورى اطلاعات (Information Technology) به عنوان یکى از سه فناورى نوین متحول کننده در سالیان اخیر است. این فناورى کاربردها و قابلیت هایى دارد که تا حد زیادى از دید ما مغفول مانده و یا حداقل شرایط لازم را فراهم نیاورده ایم تا از این قابلیت ها بهره گیریم. در گفت و گو با دکتر فریدون قاسم زاده، استاد دانشگاه صنعتى شریف به سطح و میزان استفاده جامعه ما از این دستاورد بشرى توجه شده است. گفت و گو با او درپى مى آید.
فناورى اطلاعات به همراه سایر فناورى هاى نوین درتحول و پیشرفت جهان، نقش مهمى ایفا کرده است. در این زمینه، فناورى اطلاعات از ابتدا تاکنون چه روندى را تجربه کرده که هم اینک گفته مى شود، انقلاب اطلاعاتى به وقوع پیوسته است؟
به طور کلى عملکرد سازمان ها اعم از بنگاههاى اقتصادى و دولت ها که وظایف ملى را به عهده دارند، با دو عنصر اثر بخشى (Effectiveness) و کارایى (Efficiency) ارزیابى مى شود. اثربخشى به این معنا است که یک سازمان به اهداف ازپیش تعیین شده دست یابد.

براى مثال ممکن است هدف یک شرکت خودروسازى تولید ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو در سال باشد. اگر این شرکت به این سطح از تولید برسد، اثربخشى آن صددرصد است. تحقق آن هدف، شرط لازم است ولى شرط کافى نیست. شرط کافى این است که این شرکت بتواند محصولاتش را با قیمت مناسب به بازار عرضه کند. اگر دراین زمینه هم شرکت مذکور موفق عمل کند از کارایى لازم برخوردار است.

جالب است بدانید تئورى هاى نوین مدیریت صرفاً به این دو عنصر اکتفا نمى کنند.

بنابراین بعد سومى هم مطرح مى شود که با استفاده از متدولوژى علمى جدیدى طراحى شده و به آن کارت امتیازى متوازن یا B.S.C (Balanced Score Card) مى گویند. اگر ما براى تحقیق و توسعه بودجه اختصاص ندهیم، آموزش و رفاه افراد سازمان را نادیده بگیریم، به دلیل کاهش هزینه در کوتاه مدت، کارایى خود را افزایش داده ایم ولى در درازمدت رقبایى که به آن موارد توجه کرده اند، محصولات جدیدى عرضه کرده و محصول ما را منسوخ مى کنند.

از این رو، امروزه مدیران با استفاده از کارت امتیازى متوازن که در دانشگاه هاروارد توسعه داده شده، سعى مى کنند بین اهداف فردى، گروهى و سازمانى و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت سازگارى ایجاد کنند.

در اینجا باید پرسید، فناورى اطلاعات چه نقشى دراین میان دارد. اولین بار در اواسط قرن بیستم فناورى اطلاعات توسط شرکت هاى بزرگى مثل «آى.بى.ام» مطرح شد و تولید نرم افزارهایى که کارایى سازمان را بالا ببرد در دستور کار قرار داشت.

به همین دلیل نرم افزارهایى مانند سیستم انباردارى و سیستم پرداخت حقوق و دستمزد و یا سیستم حسابدارى عرضه شد. با استفاده از این نرم افزارها هزینه سازمان کاهش یافته و درنتیجه کارایى آن افزایش مى یافت.

در مرحله دوم حیات فناورى اطلاعات موضوع اثربخشى موردتوجه قرارگرفته و استفاده از این فناورى براى افزایش احتمال دسترسى به اهداف مطرح مى شود و سیستم هاى اطلاعاتى جدیدى مثل سیستم هاى پشتیبانى تصمیم (DSS) و سیستم هاى خبره (ES) براى کمک به مدیران و تحلیلگران ارائه مى شود. یک پزشک با استفاده از یک سیستم خبره مطمئن مى شود که درجریان مداواى بیمار موردمهمى از قلم نمى افتد.

در سالهاى آخر قرن بیستم فناورى اطلاعات وارد مرحله سوم عمر خود شده و با ورود سیستم هاى اطلاعاتى استراتژیک، تحولى عظیم به وقوع پیوست.

در این مقطع، وضعیت به گونه اى شده که سازمان ها بدون استفاده از این نوع سیستم ها قادر به رقابت نیستند و درنتیجه بى توجهى به آن، بعضاً دچار اضمحلال مى شوند.

دراجلاس سران کشورهاى جهان که به ابتکار سازمان ملل و به مناسبت آغاز هزاره سوم برگزارشد، «اعلامیه هزاره» به تصویب رسید و بر نقش سازنده توسعه و ریشه کنى فقر تأکید شد. در سال ۲۰۰۱ مجمع عمومى سازمان ملل در اعلامیه اى، خواستار برگزارى اجلاس سران درمورد جامعه اطلاعاتى شد و براستفاده از فناورى اطلاعات در تحقق اهداف یادشده تأکیدکرد. درعرصه عمومى فناورى اطلاعات چه سیرى را پیمود که رسیدن به معیارهاى جامعه اطلاعاتى تبدیل به دغدغه همه کشورها شد؟

استفاده از محاسن فناورى اطلاعات در گذشته به دلیل هزینه بسیار بالاى کامپیوترها عمدتاً مورداستفاده شرکت هاى بزرگ و متوسط بود. پروژه اینترنت هم ابتدا با مقاصد نظامى شروع شده و سپس مورداستفاده دانشگاهها قرارگرفت و در ابتدا هیچگونه مصرف تجارى درنظرنبود. درآن زمان کسانى قادر به استفاده از اینترنت بودند که تحصیلات کامپیوترى داشته و اصولاً براى جلوگیرى از فروپاشى شبکه به دلیل کمبود عرضه پهناى باند، استفاده از اینترنت در کار تجارى ممنوع بود. اما وقتى که «وب» ابداع شد و اینترنت کاربرد عمومى پیداکرد تحول عظیمى به وقوع پیوست. با این ابداع که اواسط دهه ۱۹۹۰ توسط آقاى تیم برنرز لى (Tim Berners-Lee) صورت گرفت، استفاده از اینترنت به دلیل سهولت به تجارت و مدارس و مهدکودک ها سرایت کرد.

این ورود به عصر جدید را بشدت افزایش داد. عصرى که به آن عصر اطلاعاتى یا جامعه اطلاعاتى مى گوییم. قبل ازاختراع آقاى گوتنبرگ هم، تکثیر کتاب ازطریق دست نویسى صورت مى گرفت ولى با اختراع صنعت چاپ، دیگر نیازى به تکثیر ازطریق دست نویسى نبود. ما در عصر اطلاعات مى توانیم یک فایل الکترونیکى از محتواى موردنظر درست کنیم و میلیون ها نفر از آن در آن واحد استفاده کنند، بدون اینکه نیازى به تکثیر داشته باشیم و یا با قطع درختان به محیط زیست صدمه واردکنیم. ما وارد عصرى شده ایم که هرکسى از هرجایى، در هر زمانى مى تواند اکثر کارهایى را که قبلاً باید در عالم فیزیکى با دشوارى انجام دهد در عالم مجازى به سهولت همان کار را انجام دهد. این تغییر ناگهانى و درواقع یک انقلاب در زندگى بشر است. زیرا به سرعت، شکل زندگى بشر را تغییر داده است.

در جامعه اطلاعاتى، ما مى توانیم وقتى درخانه مان هستیم ازطریق اینترنت از حساب خودمان در بانک پولى برداریم، قبض آب و برق و تلفن خود را پرداخت کنیم و نیازى به مراجعه به بانک نداشته باشیم. حتى مى توانیم در هر ساعت از شبانه روز و حتى روزهاى تعطیل اقدام به دریافت خدمات از دولت ازجمله اخذ ویزا کنیم و یا در هر زمان که بخواهیم از بازار بورس، سهام دلخواه را بخریم.

در سال ۱۹۹۵ درکل جهان فقط چندهزار سایت وجودداشت و کلمه تجارت الکترونیکى - E _Commerce)) به مفهوم امروزى آن ابداع نشده بود. اصطلاح تجارت الکترونیکى امروزه به این دلیل رایج شده که اینترنت تجارت از این طریق را دراختیار عموم مردم قرارداده است.

اصطلاح دولت الکترونیکى ( E _Government) حدوداً در سال ۲۰۰۰ ابداع شد. برخى از کشورهاى توسعه نیافته تصور مى کردند دولت الکترونیکى دولت آلترناتیوى است که باید با آن مقابله کنند اما بعدها فهمیدند دولت الکترونیکى به مفهوم ارائه اطلاعات و خدمات به مردم ازطریق فناورى اطلاعات است. کشورهایى که زمینه فرهنگى، فنى و زیرساختى لازم را به وجود آورده بودند به سرعت پیشرفت کردند ولى متأسفانه این اتفاق در بسیارى ازکشورها همچون کشور ما رخ نداد.

به اعتقاد من اگر مى توانستیم با امکانات موجود به اندازه صد واحد پیشرفت کنیم، امروز کمتر از ۱۰ واحد پیشرفت کرده ایم و درنتیجه هرچند در بعد زیرساخت ها ضعف هاى جدى وجوددارد ولى عدم پیشرفت ما بیشتر به مسائل مدیریتى برمى گردد تا زیرساخت ها.

مسأله مهم دیگر درخصوص اینترنت این است که امروزه در کشورهاى توسعه یافته موضوع شکاف دیجیتالى پیش آمده است. زیرا کسانى که دسترسى به اینترنت دارند، بیشتر از آن سود برده اند و درنتیجه فاصله بین فقیر و غنى افزایش پیداکرده است.

هیچ کشورى مایل نیست فاصله فقیر و غنى زیاد بشود چون این معضل باعث بى ثباتى حکومت مى شود. براین اساس کشورهاى توسعه یافته تدابیرى اندیشیدند تا فقرا و اقشار کم درآمد نیز بتوانند به اینترنت دسترسى پیدا کنند. در دهه گذشته عرصه جهانى و بین المللى هم شکاف دیجیتالى میان کشورهاى مختلف تشخیص داده شد. این شکاف دیجیتالى موضوع بسیارى از سمینارها و کنفرانس ها در سراسر جهان شد. ماحصل این مباحث این بود همانطور که شکاف بین فقیر و غنى عامل بى ثباتى حکومت ها و کشورها مى شود، به همین ترتیب، شکاف بین کشورهاى فقیر و غنى در جهان باعث بى ثباتى در عرصه جهانى مى شود و باید براى رفع آن تدابیرى اتخاذ شود. به مصلحت نظام بین المللى هم نیست که یک کشور، بسیار فقیر و کشورى دیگر بسیار غنى باشد.

زیرا اگر افراد به شدت فقیر شوند ممکن است سعى کنند از طریقى به دیگران ضربه بزنند. به همین دلیل خیرخواهى براى فقرا به نفع کشورهاى غنى هم خواهد بود.

به هر حال اغنیا مى خواهند زندگى با ثباتى داشته باشند. در نتیجه سازمان ملل هم به عنوان یک نهاد بین المللى تلاش کرد با تخصیص بودجه هاى مختلف به کمک کشورهاى توسعه نیافته بشتابد و آنها را تحت پوشش قرار دهد.

ما در کشورمان در این زمینه کارهاى محدودى انجام داده ایم ولى در سطح کشور برنامه اى جدى و منسجم براى اینکه فقرا به اینترنت دسترسى پیدا کنند و شکاف دیجیتالى در کشور شکل نگیرد نداشته ایم. در چند سال گذشته هم که طرح توسعه کاربرى فناورى ارتباطات و اطلاعات (تکفا) به اجرا درآمد، چنین اتفاقى نیفتاد و حتى هدفگذارى مشخصى نیز در این طرح براى کاهش شکاف دیجیتالى در کشور انجام نشده بود.

از آن پس در اسناد سازمان ملل از فناورى اطلاعات به عنوان ابزارى براى ساختن دنیایى صلح آمیز، عادلانه تر و بهتر یاد شده است. به اعتقاد شما این فناورى به چه شکل مى تواند در توسعه و فقر زدایى مؤثر باشد؟

با توجه به اینکه یکى از عوامل مؤثر بر فقرزدایى ایجاد اشتغال است، در چنین وضعیتى این سؤال مطرح مى شود که آیا فناورى اطلاعات، اشتغال زا است یا اشتغال زدا! براى پاسخ دادن به این سؤال باید تحولات مشابه در انقلاب صنعتى را بررسى کنیم. در عصر صنعتى وقتى بیل مکانیکى درست شد، آیا ساخت آن اشتغال زدا بود و یا اینکه اشتغال ایجاد کرد. تا وقتى که بیل مکانیکى نبود امکان داشت دهها کارگر محدوده اى از زمین را ظرف یک روز حفر کنند و غذاى بخور و نمیرى براى خانواده شان تهیه کنند.

اما با اختراع بیل مکانیکى، نیازى به آن همه کارگر نداشتیم. در آن وقت نیاز به یک راننده بیل مکانیکى پیدا کردیم. بنابراین یک شغل ایجاد کردیم و دهها شغل را از بین بردیم. با ساده نگرى مى توان گفت بیل مکانیکى اشتغال زدا است و نباید آن را درست کنیم.تا کارگران از نان خوردن نیفتند.اما آدمها عاقل تر از این بودند که دچار چنین اشتباهى شوند. چون ساختن بیل مکانیکى فرصت هاى جدیدى را ایجاد مى کند. اگر دیروز به کارگر بیل زن نیاز بود، امروز به راننده بیل مکانیکى و لودور نیاز است و به کسانى نیاز داریم که در خط تولید و پشتیبانى و تعمیرات چنین ماشین آلاتى کار بکنند و در ضمن از معرفت و دانش انسانى بالاترى برخوردار باشند. کار حفارى را یک ماشین مى تواند انجام دهد و ما هم باید بپذیریم که شأن و منزلت انسانى در بیل زدن نیست.

پس تا این مرحله این فناورى اشتغال زدا است و اشتغال هاى کاذب و غیرلازم را از بین مى برد. در عوض در جامعه اطلاعاتى نیازمند تخصص هاى جدید هستیم. راه اندازى یک وب سایت نیازمند انواع و اقسام تخصص هاى مرتبط با فناورى اطلاعات است. بنابراین برایند کار مثبت است و شغل هاى کم ارزش تر را از بین مى برد و در عوض نیاز به شغل هاى ارزشمند ایجاد مى شود. در جامعه جدید شغل هایى که هوش و ذکاوت انسانى لازم دارند بیشتر مورد نیاز هستند. نمونه عملى اشتغال زدایى جدى ایجاد شده کشورهاى هند، ایرلند، ایالات متحده، کانادا و امارات متحده عربى هستند. در این کشورها توسعه فناورى اطلاعات علاوه بر درآمدزایى بالا موجب ایجاد اشتغال زیاد شده است.


گفته مى شود، شرکت زیبل در سالیان اخیر، هر ساله ۱۰ درصد از غیرکاراترین کارمندانش را اخراج کرده است. این همان چیزى است که اشتغال زدایى اش مى نامند؟

این اتفاق در هر شرکتى و حتى در یک شرکت نوشابه سازى هم مى تواند رخ بدهد. فرض کنید اگر یک شرکت بتواند با قیمت ۱۰۰ تومان خودکار تولید کند، مى تواند بقاى خود را در بازار تضمین کند. اما اگر این شرکت نتواند آن خودکار را با آن قیمت تولید کند در نهایت از رقبا شکست مى خورد و ممکن است ورشکست شود. دراین اوضاع، دو راه حل وجود دارد. یکى اینکه درصد کمترى از افراد که کارایى و انگیزه لازم را ندارند و یا دانش لازم را کسب نکرده اند از کار برکنار کنید و در عوض اکثر کارکنان بیکار نشوند و یا اینکه کسى برکنار نشود و محصول گرانترى تولید کنید. که در این حالت مشترى هم نخواهید داشت و کل کارکنان با هم بیکار مى شوند. مثال عینى این بحث را ما در ایران مى بینیم. بسیارى از کالا و اجناس تولید کشور چین از کالاهاى ایرانى مشابه آنها ارزانتر است. چطور است که کالایى که در چین تولید مى شود و بعد از حمل و نقل زیاد در بازارهاى ایران به فروش مى رسد، ارزانتر از کالاى ایرانى است. چون چینى ها کارایى تولیدشان در سطح بالایى است و توانایى رقابت با رقبا را دارند از یک طرف هم دولت باید به فکر کسانى که بیکار مى شوند نیز باشد. در کشورهاى توسعه یافته نظام تأمین اجتماعى کارآمد وجود دارد و درصدى از حقوق کارمندان و شاغلان به صندوق تأمین اجتماعى واریز مى شود.

با چنین ابزارى مى توان تا حدى شکاف فقیر وغنى را پر کرد و وقتى تعدادى از کار برکنار شوند تا دوره مشخصى که کار پیدا کنند از منابع نظام تأمین اجتماعى بهره مند مى شوند. در عین حال باید بگویم آدمهایى که شخصیت و منزلت انسانى دارند، نمى توانند کار نکنند و سربار دیگران باشند. لذا این پول فقط مشکلات مادى آنها را حل مى کند. در نتیجه ایجاد اشتغال حتى در جوامعى که بیکاران مستمرى دریافت مى کنند موضوع مهمى است.

چند سالى است مطابق طرح و توسعه و کاربرى فناورى ارتباطات و اطلاعات (تکفا) مقرر شد ایران به سمت و سوى جامعه دانایى محور سوق داده شود.

برخى از فعالان و صاحب نظران حوزه فناورى اطلاعات بر این باورند که این طرح عمدتاً بر جنبه سخت افزارى تأکیدداشته و تا حدود زیادى جنبه نرم افزارى را نادیده گرفته است. با توجه به اینکه شما هم در عرصه نظرى و تدریس فعال هستید و هم در عرصه عملى و حرفه اى این فناورى، نحو ارائه و اجراى طرح مذکور را چگونه ارزیابى مى کنید؟

براى اینکه ما بتوانیم راجع به موفق بودن یا نبودن یک طرح قضاوت کنیم باید ببینیم چه اهداف کیفى و کمى براى آن مشخص شده و چه مقدار از اهداف طرح مذکور تحقق یافته است.

یکى از ویژگى هاى یک طرح خوب این است که معیار اندازه گیرى و ارزیابى به دست مجریان و دیگران بدهد تا بتوانند پیشرفت آن را مدیریت و در مورد آن قضاوت کرد. باید مشخص باشد که در یک طرح در چه زمانى و به کجا باید برسیم. یکى از اشکالات اصلى طرح تکفا و شاید بتوانیم بگوییم مهمترین اشکال این طرح این بود که اصلاً هیچ هدف زمان بندى شده اى در آن مطرح نشده بود. انواع کلمات پرجاذبه مثل تجارت الکترونیکى و پول الکترونیکى در این طرح مطرح مى شد ولى هیچ وقت مشخص نشد، قرار است به چه مقاصدى و در چه زمانى نایل شویم. براى مثال باید گفته مى شد که تا چه زمانى پرداخت الکترونیکى در کشور راه اندازى مى شود و یا تا چه زمانى مثلاً ۳۰ درصد خدماتى که دولت ارائه مى کند از طریق اینترنت ارائه شود. هیچ وقت گفته نشد که چند درصد ازمدارس ما قرار است در چه سالى به اینترنت دسترسى پیدا کنندو یا مشخص نشد که میزان شکاف دیجیتالى میان افراد فقیر و غنى در ایران چقدر است و چه برنامه اى با چه زمان بندى مشخصى براى کاهش آن پیش بینى شده است. این موارد معیارهایى هستند که مى توانیم مطابق آنها در مورد عملکرد یک طرح قضاوت کنیم. چون هیچ کدام از این معیارها مشخص نشده نمى توانیم اصولاً در این باره قضاوت صحیحى داشته باشیم و بگوییم میزان موفقیت طرح چقدر است. فقط مى توانیم در مورد میزان هزینه اى که این طرح به کشور تحمیل کرده و بدون هر گونه قضاوتى در مورد محصولات آن در مقایسه با اهداف طرح صحبت کنیم. چندى پیش چند شرکت آمریکایى، چندین هزار سایت ایرانى را مسدود کردندو قرار است «گوگل» و «یاهو» هم دسترسى ایرانیان را به اینترنت مسدود کنند که این نگرانى هاى جدى ایجاد کرده است.

بنابراین مى توانیم بفهمیم طرح تکفا چقدر موفق بوده است. چون با این همه بودجه اى که در سالهاى گذشته در این طرح هزینه شد ما حداقل باید محتوا و پست الکترونیکى ملى را به دست مى آوردیم. سؤال این است که چرا چنین اتفاقى نیفتاده است. سؤال این است که چند درصد از مدارس کشور و به ویژه در مناطق محروم به اینترنت وصل شده اند؟ اگر بتوانیم جواب این سؤالات را بدهیم آن وقت مى توانیم در مورد میزان موفقیت طرح تکفا قضاوت کنیم.

طرح تکفا بحث فناورى اطلاعات را در جامعه برجسته کرد و تا حدى در مردم، هیجان و شور و نشاط اولیه به وجود آورد. امامردم منتظر ماندند و مى خواستند ببینند چه تحولى رخ مى دهد ولى وقتى در عمل، برنامه ریزى و اقدامات سنجیده اى انجام نشد به شکلى سرخورده مى شوند. پس چه بهتر وقتى مى خواهیم در مردم توقع و هیجانى ایجاد کنیم، قبلش طرح و برنامه مشخصى داشته باشیم. دولت جدید هم اگر براى توسعه فناورى اطلاعات در کشور برنامه مشخصى نداشته باشد، مشکلات ما با صرف زمان و هزینه زیاد تعمیق پیدا مى کند. یک نوع بدبینى هم وجود دارد که برخى ضمن اشاره به قدیمى بودن سیستم هاى ادارى و بانکى، مى گویند شرایط و وضعیت جامعه و دستگاه ها و نهادها براى استفاده از فناورى هاى جدید آماده نیست و ابتدا باید آن شرایط را به طور کامل فراهم کنیم.

برخى مى گویند استفاده از فناورى اطلاعات در وضعیت فعلى جامعه ما مانند این است که موتورجت را روى گارى سوار کنیم. سیستم ادارى ما مانند کشورهاى توسعه نیافته از کارایى لازم برخوردار نیست و سازمانها و ادارات و شرکتهاى دولتى در مقایسه با استانداردهاى بین المللى به صورت کارآمد عمل نمى کنند و یا محصولات و کالاهایى با قیمت گران تر از بازار جهانى را تولید مى کنند. اما این مشکلات نباید باعث شود، در مورد این موضوع یک حکم کلى صادر کنیم و بگوییم تا بسترهاى لازم فراهم نشود، در زمینه استفاده از فناورى اطلاعات هیچ موفقیتى را نمى توانیم کسب کنیم.

براى مثال اگر من در مورد یک موضوع خاص آمارى را مى خواهم چه ضرورتى دارد حتماً به اداره آمار مراجعه کنم. اگر اداره آمار کلیه اطلاعاتش را روى سایت خود داشته باشد، مردم حتى در روزهاى تعطیل و یا ساعات غیرادارى هم مى توانند از طریق اینترنت به سایت آن مرکز رجوع کنند و اطلاعات مورد نیاز را به دست آورند. همین دولت با همین سطح از کارایى مى تواند خدماتى را به صورت اینترنتى به مردم ارائه و رفاه و رضایتمندى جامعه را ارتقا دهد. مردم اگر مى خواهند اوضاع جوى و وضع آب و هواى کشور را در هفته آینده بدانند، باید بتوانند به وب سایت اداره هواشناسى مراجعه و اطلاعات موردنظر را دریافت کنند. من الآن برخى از جونان ایرانى را مى شناسم که از طریق اینترنت کسب درآمد مى کنند. اصولاً چه عیبى داردکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به جاى برگزارى نمایشگاه کتاب در یک مقطع خاص از سال کارى کند که در همه ایام سال مردم بتوانند کتابهاى خود را از طریق اینترنت خریدارى کنند. اگر خرید کتاب به صورت اینترنتى رایج شود، هر کسى مى تواند در هر ساعت و هر روز سال و حتى در ایام تعطیلات هم کتاب بخرد و براى خرید کتابهاى جدید به قیمت مناسب یک سال منتظر برگزارى نمایشگاه بین المللى کتاب نشود. اگر مردم بتوانند هر زمان که احتیاج دارند، کتاب بخرند مجبور نمى شوند تمام سهمیه ارزى خرید کتاب خود را ظرف چند روز خرج کنند و براى مصرف آن یک سال فرصت دارند. ناشرین هم آخرین کتابهاى منتشرشده خود را روى سایت عرضه مى کنند و از این رهگذر همه منفعت مى برند.

دست اندرکاران طرح تکفا اعلام مى کردند تا سال ۱۳۸۳ در کشور حدود ۱۵ میلیون نفر کاربر اینترنتى خواهیم داشت. چرا چنین موضوعى تحقق پیدا نکرد؟

در خوشبینانه ترین حالت گفته مى شود که ما الآن ۷ تا ۸ میلیون نفر کاربر اینترنتى داریم. باید توجه داشت یک وقت ما برنامه هاى عملیاتى براى رسیدن به یک هدف را مشخص کرده ایم و مى دانیم مى خواهیم به کجا برسیم. اما وقتى برنامه مشخصى وجود نداشته است نمى توان ارزیابى دقیقى به عمل آورد. در طرح تکفا هم چنین هدفى در نظر گرفته نشد و اهداف کمى طرح ارائه نشد.

این بحث مطرح است که در جامعه ما کاربردهاى استفاه از فناورى اطلاعات و اینترنت عمدتاً از حد لایه هاى سطحى و ابتدایى فراتر نمى رود...

بله؛ مطابق ارزیابى هایى که ما داشته ایم حدود دو میلیون نفر در ایران افراد چت کننده داریم. اما اصلاً اینترنت براى چت درست نشده است. چت، یکى از پیش پا افتاده ترین امکانات اینترنت است. چون ما وقتى براى استفاده از اینترنت برنامه ریزى و هدفگذارى درستى نداریم، آن وقت معایب فناورى جدید سراغ ما مى آید و یا کاربردهاى کم ارزش تر آن در کشور رایج مى شودو نمى توانیم مانند دیگران از حسن هایش استفاده کنیم. یکى از بزرگترین محاسن و مزیت هایش تجارت الکترونیکى است و از این طریق، با هزینه کمتر و در عین حال راحتى بیشتر کسب درآمد کنیم. دولت ازاین طریق مى تواند دولت الکترونیکى خدمات و اطلاعات لازم را به سادگى و به سرعت به مردم عرضه کند. در ایالات متحده، هدفگذارى شده که تا سال ۲۰۰۸ میلادى صددرصد خدمات دولتى از طریق اینترنت ارائه گردد و در حال حاضر نیز سطح خدمات دولتى ارائه شده از راه اینترنت بیش از ۵۰ درصد است. بانکدارى الکترونیکى مى توانیم داشته باشیم و بسیارى از خدمات بانکى امکان اینترنتى شدنش وجود دارد و در این صورت بسیارى از رفت و آمدها و مراجعات فیزیکى افراد به بانکها مى تواند کاهش پیدا کند. ما حتى مى توانیم پزشکى الکترونیکى داشته باشیم. بالاخره بسیارى از پزشکان متخصص نمى توانند در مناطق دور افتاده کشور کار کنند. اگر پرستارى باشد که از یک بیمار در آن مناطق مراقبت کند یک پزشک از طریق اینترنت مى تواند اطلاعات لازم را دریافت کند و از راه دور جان بیمارى را نجات بدهد.

در حال حاضر دروس دانشگاه هاى مهمى مثل استانفورد و تورنتو از طریق اینترنت ارائه مى شود و هرکسى امکان دستیابى به آنها را دارد. حتى مى توان به صورت رایگان از برخى منابع مذکور استفاده کرد. اینها بخشى از خوبى ها و مزیت هاى اینترنت است. اما شاید در حد پنج درصد هم در ایران از این قابلیت ها استفاده نمى شود و کاربردهاى کم ارزشى مثل چت در ایران مورد توجه قرار مى گیرد. در حالى که ما مى توانیم با ارائه آموزش هاى مناسب کارى کنیم که جوان ما از طریق اینترنت براى خودش شغل ایجاد و کسب درآمد از راه مولد و مفید کند.

نکته اى که باید متذکر شد این است که در ایران، شرکت ها هنوز به بارورى نرسیده اند انواع مالیات هاى مختلف به آنها تحمیل مى شود و موجب ورشکستگى آنها را از همان ابتدا فراهم مى کند. الآن علاوه بر مالیات بر درآمد شرکت ها، از آنها عوارض تجمیعى هم اخذ مى شود. این کار باعث شده بسیارى از شرکت هاى اینترنتى در آستانه ورشکستگى قرار بگیرند.


_________________
تلاشی مضاعف برای سر بلندی IT

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! IT

چهارشنبه 85/8/3 :: ساعت 1:32 عصر

دمیان رشته های جدیدترین و سوال برانگیزترین رشته، رشته ای است به نام مهندسی فناوری اطلاعات. ایام انتخاب رشتهء داوطلبان ورود به دانشگاهها فرصت مناسبی است برای معرفی صحیح این علم به علاقمندان و احیانا زدودن استنباطهای نادرست از فناوری اطلاعات.

رشتهء مهندسی فناوری اطلاعات زیر مجموعهء رشته های صنعتی طبقه بندی می شود. چرا که هدف یک رشتهء صنعتی مانند مهندسی برق و یا مکانیک ارائهء راه حلهای مناسب برای حل مشکلات جوامع انسانی و در عین حال کاهش هزینه ها، صرفه جویی در وقت، افزایش بهره وری و در یک کلام آسایش انسان. IT نیز در جهت نیل به این هدف از ابزاری کارامد به نام اطلاعات استفاده می کند. IT دانشی است که روشهای جمع آوری، استفاده و انتقال اطلاعات را برای نیل به اهداف فوق ارائه می دهد.

آنچه که باعث اهمیت و ارزش زیاد این دانش شده است، تحولات سه دههء اخیر در فناوری کامپیوتر است. اکنون بر خلاف دو دهه پیش کامپیوتر از حالت یک ابزار تخصصی با کاربردهای خاص و منحصر به طبقه ای خاص درآمده و تبدیل به یک وسیلهء عمومی و کاربردهای زیاد شده است که در منازل، ادارات،  شرکتها، صنایع و ... حضور موثری دارد. فرصتی که این حجم زیاد اطلاعات دیجیتالی موجود در کامپیوترها و حضور کامپیوتر در همه جا به بشر می دهد استفاده سریع و ارزان از اطلاعات برای تصمیم گیری ها است.می توان در این فضای دیجیتالی تحقیق کرد، می توان گفتگو کرد، می توان تجارت کرد، می توان آموزش داد، می توان محیط را کنترل کرد، می توان اطلاعات را ذخیره کرد، می توان محاسبات پیچیده و شرایط مجازی را مدل کرد و ... با کمک ابزارهای دیجیتالی می توان کارهای مختلف انسان را خودکار کرد، می توان برای آینده تصمیم های صحیح گرفت، می توان به علوم دیگر کمک کرد، می توان اطلاعات را به نقاط دیگر منتقل کرد و از نقاط دوردست اطلاعات دریافت کرد، می توان انتخابات برگزار کرد، می توان دیگران را در اطلاعات سهیم کرد و ... . همهء این خدمات در سایهء حضور اطلاعات به اشکال مختلف به وجود آمده است.

هدف رشتهء مهندسی فناوری اطلاعات در ایران تربیت افرادی متخصص برای ایجاد سامانه هایی (Systems) است که این خدمات را برای سایر قسمتهای جامعه فراهم آورد. به عنوان مثال فرض کنید یک شرکت تجاری قصد دارد طی 10 سال به سود خالص مشخصی برسد. یک متخصص یک متخصص IT ابتدا به تحلیل و آنالیز شرایط این شرکت می پردازد و با توجه به شرایط بازار و اهداف مدیریت شرکت، به شکل راهبردی (strategic) برنامه ریزی کرده و در طول اجرای برنامه به شکل راهبردی پروژه را مدیریت می کند. برای پیاده سازی برنامهء تدوین شده، نیازها (requirements)  را تعیین می کند و با استفاده از روشهای بهینه، اقدام به پیاده سازی سخت افزاری و نرم افزاری برنامه می کند. مثلا یک شبکه بین قسمتهای مختلف طراحی می کند که اطلاعات قسمتهای مختلف را به سرعت جمع آوری و پردازش کند. اطلاعات بازار را جمع آوری کند و معاملات شرکت را بصورت الکترونیکی انجام دهد و از حجم بروکراسی بکاهد. با مدل کردن شرکت در کامپیوتر، شرایط شرکت را به طور مرتب کنترل کند و در عین حال مراقب باشد که اطلاعات محرمانه و متن مذاکرات و قراردادهای الکتریکی در شبکه محرمانه باقی بماند. به عنوان مثال دیگر فرض کنید زلزله ای در بم رخ داده و قرار است امکانات به سرعت به بم منتقل شود. احتمال بروز ترافیک زیاد است. می توان یک سیستم کنترلی الکترونیکی یا دیجیتالی در جاده ها نصب کرد که وضعیت جاده ها را خودکار به مرکز مخابره کرده و کامپیوتر مرکزی با استفاده از الگوریتمهای بهینه سازی (Optimization) مناسب ترین مسیر را برای محموله های بعدی معرفی کند.

بنابراین رشته مهندسی فناوری اطلاعات ترکیبی از مخابرات( سیگنال سیستم و ...)، صنایع(تحلیل سیستمها و ...)، مهندسی کامپیوتر(مهندسی نرم افزار، پایگاه داده، معماری و ...) و علوم کامپیوتر(ساختمان گسسته، ساختمان داده و ...) می باشد به اضافهء تکنولوژیهای جدیدی مانند راه حلهای الکترونیکی (E-Solutions: e-commerce, e-learning, etc.) ،محیطهای مجازی و سیستمهای چند رسانه ای (Multi-Media)  می باشد. بدیهی است توان ریاضی در هر کدام از قسمتها نقش پایه را ایفا می کند.

IT  حلقهء تکمیل کنندهء زنجیرهء برق-کامپیوتر-صنایع-MBA-مدیریت است. در این زنجیره هر چه به مدیریت نزدیک می شویم سهم فنی کم شده و بر جنبهء بهره برداری افزوده می شود. IT حلقهء اتصال این رشته هاست.   امروزه رشد فناوریهای دیگر مانند فناوری هسته ای، پزشکی، مکانیک و ... بدون استفاده از IT و ابزارهای اطلاعاتی مانند کامپیوتر قابل انجام نیست.

به مانند هر پدیدهء دیگر، فناوری اطلاعات در ایران و فضای اجتماعی جامعهء ایرانی، مانند موج وارد شده و فضای ایران را تحت تاثیر قرار داده است. استفادهء برخی از کشورهای جهان سوم (مانند مالزی) از IT و پیشرفتهای چشمگیر این کشورها از یک سو و نفوذ شبکه های اینترنتی و اطلاع رسانی به داخل مرزهای ایران در شکل گیری این موج موثر بوده است. این موج بسیاری از مفاهیم را دستخوش تغییر کرده است. مفاهیمی مانند بانکداری، تجارت، ارتباطات و گفتگوهای انسانی، ادبیات الکترونیکی و حکومتداری. تاثیر وبلاگها و سایتهای خبری امروز کمتر مورد تردید قرار می گیرد و کارایی شبکه های ارتباطی (مانند موبایل)، تجارت و آموزش الکترونیکی گویای حضور گستردهء IT در ایران است.

"IT آمده است که بماند" این تعبیر ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی است که با کمک این صنعت تحولی شگرفی در اقتصاد مالزی ایجاد کرد. اما نگرانی صاحبنظران ر ایرانی آن است که این موج ماندگار نباشد و جنبه های دیگرش مورد غفلت واقع شوند


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! مقدمه ای برفن اوری

چهارشنبه 85/8/3 :: ساعت 1:15 عصر

چکیده: 
از ابتدای دهه 1380 با اوج گرفتن مباحث مربوط به سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در ایران، دانشگاههای کشور در صدد برآمدند تا دوره های مختلف تحصیلی را در این رشته ها برگزار نمایند. این خواسته با تصویب رشته مهندسی فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و رشته مدیریت فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی ارشد به تحقق پیوست. در این مقاله سعی بر آن خواهیم داشت تا با مراجعه به سرفصلهای یکی از این رشته ها و نگاهی به گذشت حدود دو سال از شروع این رشته ها در ایران و همچنین اهداف فناوری اطلاعات در ایران بررسی کنیم که آیا این رشته ها با دروس خود و همچنین توانایی های دانشگاهی ما چه محصولاتی را پدید خواهند آورد؟ و آیا این محصولات مشکلات جامعه ما را حل خواهند نمود؟

کلمات کلیدی : فناوری اطلاعات_ دوره کارشناسی _ دانشگاه 



۱ـ مقدمه :
از ابتدای دهه 1380 با اوج گرفتن مباحث مربوط به سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در ایران، دانشگاههای کشور در صدد برآمدند تا دوره های مختلف تحصیلی را در این رشته ها برگزار نمایند. این خواسته با تصویب رشته مهندسی فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و رشته مدیریت فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی ارشد به تحقق پیوست. در این مقاله سعی بر آن خواهیم داشت تا با مراجعه به سرفصلهای یکی از این رشته ها و نگاهی به گذشت دو سال از شروع این رشته ها در ایران و همچنین اهداف فناوری اطلاعات در ایران بررسی کنیم که آیا این رشته ها با دروس خود و همچنین توانایی های دانشگاهی ما چه محصولاتی را پدید خواهند آورد؟ و آیا این محصولات مشکلات جامعه ما را حل خواهند نمود؟ 
۲-فناوری اطلاعات چیست؟
Information Technology یک واژه نسبتاً جدید است و شاید جایگزین مناسب و خوبی نباشد که به زبان انگلیسی اضافه شده است. مترادف آن در فرانسه Informatique و در روسی Informatika می باشد.
برای بسیاری از مردم، فناوری اطلاعات مترادف با یک فناوری جدید است که از وسایل دارای ریز پردازنده استفاده می کند. مانند: ریزکامپیوترها، تجهیزات اتوماتیک، واژه پردازها و غیره . اما استفاده از دست ساخته های بشر برای گردآوری، تولید، ارتباطات، ثبت و ضبط، بازآرایی و استخراج اطلاعات به زمانی فراتر از زمان حاضر باز می گردد. برای حرفه ای ها، به معنای معرفی یک دوره جدید است. فناوری اطلاعات، اندیشه ای است برای آنکه اصول، رویه و واژگان کار با اطلاعات می تواند در یک الگوی سیستماتیک متحد رفتار کنند. بدبینان ممکن است بگویند که واژه فناوری اطلاعات فقط تلاش می کند که برخی از پیشرفتهای هدفمند تجاری الکترونیک و حرکات هدفمند سیاسی برای کنترل دستیابی به اطلاعات را ارزشمند سازد.
حقیقت پشت این رفتار هر چه باشد، برای آنکه فناوری اطلاعات بتواند به عنوان یک فناوری یعنی کاربرد یک علم کاربردی باشد، باید دانش شناخته شده ای از اطلاعات وجود داشته باشد. البته واژه علم اطلاعات بکار رفته و مورد استفاده قرار گرفته است و به شاخه ای از تقسیمات کتابداری با بازیابی اتوماتیک اسناد چاپی اطلاق شده است. اما با توجه به کلیه جوانب کار با اطلاعات، محدودیت های بسیار زیادی در این شاخه نوظهور از فناوری موجود است. بیان مناسب آن است که شخص باید به دانش فراوری سیستمهای الکترونیکی و علوم کامپیوتر چنان بنگرد که به تولیدات همگرای آنها صورت مشخصی بدهد.
در هر دو علم بدبینانی وجود دارند و این بدبینی هنگامی از بین خواهد رفت که علم اطلاعات به یک بلوغی برسد که بتوان آن را فناوری اطلاعات نامید. ما نباید برای این منظور در این مرحله فرمول دقیق و جامعی ارائه کنیم بلکه باید بیشتر تلاش شود که با مثالها توضیح داده شود و در بخشهای اصلی و اساسی شرح و بسط داده شود. مباحثی که بطور جاری، در زیر چتر فناوری اطلاعات قالب بندی می شوند. 

۳- رشته مهندسی فناوری اطلاعات:
در مقدمه سرفصل دروس رشته مهندسی فناوری اطلاعات چنین آمده است که :
" در اجرای اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نظر به حجم عظیم اطلاعات از طرفی و نقش بلا انکار آن در کیفیت مدیریت و اداره امور و همچنین نقش ابزاری تکنولوژی کامپیوتر در کیفیت جمع آوری و سازماندهی اطلاعات از طرفی و نقش امکانات در نشر و انتقال سریع آن، پس از بررسی و مطالعه مباحث فنون کامپیوتر و شبکه های اطلاعاتی و همچنین مدیریت، دوره کارشناسی فناوری اطلاعات تدوین می گردد."
همچنین در همان جزوه اهداف دوره، تربیت کارشناسانی ذکر شده است که در زمینه مطالعه، طراحی، ساخت، راه اندازی و نگهداری سیستمهای سخت افزاری و نرم افزاری، جمع آوری، سازمان دهی، طبقه بندی، استفاده و انتقال اطلاعات تبحر لازم را داشته باشند و نقش و توانایی آنها به شرح زیر خواهد بود: 
۱- مطالعه، بررسی و امکان سنجی سخت افزار، شبکه و نرم افزار مورد نیاز 
۲- جمع آوری، سازماندهی و طبقه بندی اطلاعات
۳-ایجاد و نگهداری نرم افزارهای مورد نیاز مانند: پست فارسی، ابزار جستجوی اطلاعات فارسی، گفتگوی فارسی و ...
۴-طراحی و پیاده سازی شبکه های محلی
۵-مطالعه و بررسی ابزار مخابراتی مناسب برای انتقال اطلاعات
۶-مطالعه و بررسی سیستمهای نرم افزاری مناسب برای سازماندهی و استفاده اطلاعات مانند: سیستمهای عامل، سیستمهای بانک اطلاعاتی و ...
۷-مطالعه و شناسایی شیوه های جدید برای اطلاع رسانی

در ضرورت و اهمیت دوره نیز چنین آمده است :
۱-حجم عظیم اطلاعات و عدم امکان جمع آوری ، سازماندهی، انتقال و استفاده آنها به شیوه های سنتی
۲-نقش سرعت، دقت و صحت اطلاعات در مدیریت و عدم امکان تامین آنها بدون استفاده از تکنولوژی کامپیوتر و اینترنت.
۳-نفوذ روزافزون تجهیزات کامپیوتری و مخابراتی در جوامع بشری و لزوم ارتباط آنها به منظور اطلاع رسانی سریع.
۴-لزوم همگامی با جوامع بشری و استفاده از امکانات روز
در یک نگاه کلی به عناوین زیبای فوق و همچنین دروس طراحی شده برای دوره براحتی خواهیم فهمید که محصولات این دوره، اقیانوسهایی به عمق یک سانتی متر خواهند بود که حتی توانایی حداقل در بعضی موارد بالا را ندارند. تناقض فوق از آنجا ناشی می شود که طراحان رشته بر خلاف تعریف جهانی و استاندارد فناوری اطلاعات به عنوان یک اندیشه و باور، آن را ابزار اندیشیده و آنهم فقط یک ابزار بنام کامپیوتر.

جدا از دروس عمومی که طبق قوانین باید در تمامی رشته ها باشد، در دروس پایه این رشته: دروس ریاضی عمومی ۱ و۲ ـمعادلات دیفرانسیل _ آمار و احتمالات کاربردی _ کار گاه عمومی و فیزیک ۱ و۲به چشم می خورد.
ما چه حد ریاضیات از دانشجویان این رشته انتظار داریم. دید سنتی به وجود دروس ریاضی عمومی در تمامی رشته های مهندسی بدون توجه به نیاز آن رشته به این دروس نشأت گرفته از تفکر دهه ۱۹۶۰ آمریکاست که ما را بر آن داشته است که در تدوین رشته های جدید در سال ۲۰۰۰ نیز همان تفکر را پیگیری کنیم. در سر فصلهای بسیاری از دانشگاههای دنیا می بینیم که در کل سه یا چهار سال تحصیل دوره کارشناسی ، یک یا دو درس با نام " ریاضی کاربرد در مهندسی فناوری اطلاعات" که شامل : توابع یک و چند متغیره، حد، مشتق، انتگرال، جبر خطی، منطق، گراف، درخت، آمار و احتمال و ... است دارد. به عقیده نگارنده چنین درس ۴ یا ۶ واحدی به مراتب کاربردی تر و مورد استفاده تر از ۱۵ واحد از ۵ درس ریاضی است که دانشجو را در سال اول به خود مشغول می دارد. یا در رشته مهندسی فناوری اطلاعات چه لزومی به ارائه درس فیزیک ۱ که به مباحث مکانیک می پردازد وجود دارد و بدون ارتباط با درس فیزیک ۲ که به مباحث الکتریسیته می پردازد و برای این رشته موردنیاز، پیش نیاز است. بدیهی است که این دروس نه چندان مورد نیاز باعث می شود که مانند تمامی رشته های مهندسی که طراحی آنها به اوایل دهه ۱۳۶۰ بر می گردد، دانشجویان به جای پرداختن به مباحث اصلی رشته خود به دنبال خواندن دروسی باشند که به آنها نیاز جدی در ادامه نخواهند داشت و از رشته و دانشگاه زده می شوند که خود جای بحث مفصل دیگری خواهد داشت. البته جای خوشبختی است که نسبت به درس مهندسی نرم افزار، درس ریاضی مهندسی حذف شده است.
در بخش دروس اصلی، ۹۰% درس ها را دروس رشته مهندسی نرم افزار تشکیل می دهد با این تصور که کار اصلی فارغ التحصیلان با کامپیوتر است و این نشات گرفته از همان تفکر ابزاری به فناوری اطلاعات است نه اندیشه ای. به کامپیوتر به عنوان یک ابزار فناوری اطلاعات نگاه نشده بلکه به عنوان خود فناوری اطلاعات نگاه شده است. جالب آنست که در موضوعات درس مبانی کامپیوتر و برنامه سازی به تدریس زبان پاسکال اشاره شده است که سالهاست از رده خارج شده است. و جالبتر آنکه خود دانشگاههای طراح، در این درس زبان جاوا که یک زبان oop است و بسیار برای این رشته مفید است را تدریس می کنند. اگر بپذیریم نقش سخت افزار نیز در فناوری اطلاعات مهم است، از مجموع ۶۱ واحد دروس اصلی رشته، فقط۱۵  واحد را دروس سخت افزاری تشکیل می دهند و در بین آنها درسی بنام مبانی الکترونیک دیجیتال دیده می شود که به عقیده اهل فن، مباحثی که در این درس گنجانیده شده است ( از مشخصات عملی مدارات دیجیتال تا cmos) حدود ۱۲ واحد رشته مهندسی الکترونیک و ۸ واحد رشته مهندسی نرم افزار است که طبیعتاً تدریس همه این مباحث در یک نیمسال اولاً امکان پذیر نیست ثانیاً در صورت تدریس این موارد به مانند نک زدن گنجشک خواهد بود و به همان مبحث اقیانوسی به عمق یک سانتی متر باز می گردیم.
در دروس اصلی به درس اصول و مبانی مدیریت و همچنین درس رفتار سازمانی برخورد می کنیم که باز شامل حدود ۱۵ واحد رشته های مدیریت است ( سازمان_ منابع انسانی_ مالی_ بازاریابی_ رفتارسازمانی) که باز هم بدیهی است که استاد و دانشجو در این دروس، در کلاف سردر گمی گرفتار خواهند آمد که هر مبحث را آغاز و بدون پایان به مبحث دیگر خواهند پرداخت. جالب است در کلیه درس های این رشته به درسی مانند تجزیه و تحلیل سیستمهای اطلاعاتی یا سیستمهای اطلاعاتی مدیریت (MIS) که موضوعیت اصلی رشته می باشد بر نمی خوریم.دانشجو در این رشته یاد نمی گیرد که اگر در سیستمی می خواهد اندیشه فناوری اطلاعات را پیاده سازد باید آن را بشناسد و سپس دسترسی به اطلاعات را آسان سازد.
در دروس تخصصی رشته بدون آنکه دانشجو مفاهیم سیستمهای اطلاعاتی را بداند، یک راست به سراغ بحث کنترل پروژه فناوری اطلاعات رفته و بدون دانستن مفاهیم مدیریت استراتژیک یک راست به بحث مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات می پردازد که البته با مراجعه به مباحث و کتب مرجع معرفی شده ، متوجه می شویم که منظور استراتژیها در فناوری اطلاعات بوده که به مدیریت استراتیک تغییر نام داده است. در ذیل درسی بنام مهندسی فناوری اطلاعات 2 به بحث اخلاق کامپیوتری می پردازد که گرچه لازم است اما دانشجو با این نام درس و مباحث ذیل آن چه تعبیری خواهد داشت، بماند. در کل رشته از آشنایی دانشجویان با سیستم عامل XML ,UNIX,LINUX که احتیاج روزمره آنانست خبری نیست. گذشته از آنکه جای دروسی مانند e-Learning وGovernment e- و ... در این مباحث خالیست که البته درسی بدون سرفصل و مرجع به نام مباحث نو در فناوری اطلاعات صفحه سفیدی را در سرفصل به خود اختصاص داده است.

۴- وضعیت دانشگاهها:
با نگاهی به دانشگاههای مجری رشته متوجه خواهیم شد که رشته معمولاً در دانشکده های کامپیوتر ارائه می گردد و دانشکده خاص یا حتی درون دانشکده، دپارتمان خاص خود را ندارد. و جدا از کمبودهای مکانی، این از آنجا ناشی می شود که به این تصور نرسیده ایم که رشته ترکیبی از کامپیوتر، مدیریت و اطلاع رسانی است و این رشته، یک رشته نیست.
گذشته از این، وضعیت اساتید در این رشته نیزجای بحث دارد. همانطور که اشاره شد، رشته فناوری اطلاعات میان رشته ای بوده و یک رشته خالص نیست. متاسفانه قبل از راه اندازی رشته، به این حقیقت که لازمست ما در این رشته، اساتیدی میان رشته ای داشته ای داشته باشیم توجهی نشده است. مثلاً در درس تجارت الکترونیک لازمست استادی داشته باشیم که اقتصاد بداند، بازاریابی بداند، کامپیوتر بداند، با پروتکل های اینترنت و امنیت آشنا باشد. حال در کل جامعه ایران چند نفر برای تدریس چنین درسی داریم؟ ما همیشه در طراحی رشته های میان رشته ای، ترکیب موضوعات را به دانشجو واگذاشته ایم. درس های متنوع از رشته های مختلف را طراحی کرده ایم و اساتیدی متبحر در هریک از رشته ها را به کلاس فرستاده ایم و از دانشجو خواسته ایم خودش مباحث را ترکیب کند و رشته اش را بدست آورد که این مطلب در رشته فناوری اطلاعات ما را به ترکستان خواهد برد. در طراحی دروس هم همین امر مشاهده می شود. درس های گسسته از سه رشته طراحی کرده ایم اما از دروس ترکیبی به ندرت استفاده کرده ایم، چون استاد ترکیبی نداریم . جالب آنست که بر حسب دانسته های استادمان درس طراحی کرده ایم نه بر حسب نیاز دانشجویمان. و با این طراحی انتظار هم نداریم تا دانشجویان ترکیبی هم داشته باشیم. دانشجویان از هر مطلب چیزی می دانند اما در حقیقت خاصیتی کاربردی ندارند چون ترکیبی درس نخوانده اند. بجای آنکه ابتدا تعدادی از اساتید را برای دوره های تخصصی ترکیبی مانند: تجارت الکترونیک_ آموزش الکترونیک و ... به خارج اعزام کرده و سپس رشته را راه اندازی کنیم، خیال خود را راحت کرده و دروس گسسته طراحی کرده ایم و در واقع صورت مساله را پاک کرده ایم.
متاسفانه در کشورمان همیشه برنامه ای را اجرا کرده ایم و سپس به دنبال نیازهای اجرایی آن گشته ایم. برای رشته ، استاد، کتاب، مقاله و ... تهیه نکرده ایم و رشته را راه اندازی کرده ایم.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! ضرورت و اهمیت و دانشگاهها

چهارشنبه 85/8/3 :: ساعت 1:6 عصر


از ابتدای دهه 1380 با اوج گرفتن مباحث مربوط به سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در ایران، دانشگاههای کشور در صدد برآمدند تا دوره های مختلف تحصیلی را در این رشته ها برگزار نمایند. این خواسته با تصویب رشته مهندسی فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و رشته مدیریت فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی ارشد به تحقق پیوست. در این مقاله سعی بر آن خواهیم داشت تا با مراجعه به سرفصلهای یکی از این رشته ها و نگاهی به گذشت دو سال از شروع این رشته ها در ایران و همچنین اهداف فناوری اطلاعات در ایران بررسی کنیم که آیا این رشته ها با دروس خود و همچنین توانایی های دانشگاهی ما چه محصولاتی را پدید خواهند آورد؟ و آیا این محصولات مشکلات جامعه ما را حل خواهند نمود؟

2- فناوری اطلاعات چیست؟
Information Technology یک واژه نسبتاً جدید است و شاید جایگزین مناسب و خوبی نباشد که به زبان انگلیسی اضافه شده است. مترادف آن در فرانسه Informatique و در روسی Informatika می باشد.

برای بسیاری از مردم، فناوری اطلاعات مترادف با یک فناوری جدید است که از وسایل دارای ریز پردازنده استفاده می کند. مانند: ریزکامپیوترها، تجهیزات اتوماتیک، واژه پردازها و غیره . اما استفاده از دست ساخته های بشر برای گردآوری، تولید، ارتباطات، ثبت و ضبط، بازآرایی و استخراج اطلاعات به زمانی فراتر از زمان حاضر باز می گردد. برای حرفه ای ها، به معنای معرفی یک دوره جدید است. فناوری اطلاعات، اندیشه ای است برای آنکه اصول، رویه و واژگان کار با اطلاعات می تواند در یک الگوی سیستماتیک متحد رفتار کنند. بدبینان ممکن است بگویند که واژه فناوری اطلاعات فقط تلاش می کند که برخی از پیشرفتهای هدفمند تجاری الکترونیک و حرکات هدفمند سیاسی برای کنترل دستیابی به اطلاعات را ارزشمند سازد.

حقیقت پشت این رفتار هر چه باشد، برای آنکه فناوری اطلاعات بتواند به عنوان یک فناوری یعنی کاربرد یک علم کاربردی باشد، باید دانش شناخته شده ای از اطلاعات وجود داشته باشد. البته واژه علم اطلاعات بکار رفته و مورد استفاده قرار گرفته است و به شاخه ای از تقسیمات کتابداری با بازیابی اتوماتیک اسناد چاپی اطلاق شده است. اما با توجه به کلیه جوانب کار با اطلاعات، محدودیت های بسیار زیادی در این شاخه نوظهور از فناوری موجود است. بیان مناسب آن است که شخص باید به دانش فراوری سیستمهای الکترونیکی و علوم کامپیوتر چنان بنگرد که به تولیدات همگرای آنها صورت مشخصی بدهد.

در هر دو علم بدبینانی وجود دارند و این بدبینی هنگامی از بین خواهد رفت که علم اطلاعات به یک بلوغی برسد که بتوان آن را فناوری اطلاعات نامید. ما نباید برای این منظور در این مرحله فرمول دقیق و جامعی ارائه کنیم بلکه باید بیشتر تلاش شود که با مثالها توضیح داده شود و در بخشهای اصلی و اساسی شرح و بسط داده شود. مباحثی که بطور جاری، در زیر چتر فناوری اطلاعات قالب بندی می شوند.

3- رشته مهندسی فناوری اطلاعات:
در مقدمه سرفصل دروس رشته مهندسی فناوری اطلاعات چنین آمده است که : " در اجرای اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نظر به حجم عظیم اطلاعات از طرفی و نقش بلا انکار آن در کیفیت مدیریت و اداره امور و همچنین نقش ابزاری تکنولوژی کامپیوتر در کیفیت جمع آوری و سازماندهی اطلاعات از طرفی و نقش امکانات در نشر و انتقال سریع آن، پس از بررسی و مطالعه مباحث فنون کامپیوتر و شبکه های اطلاعاتی و همچنین مدیریت، دوره کارشناسی فناوری اطلاعات تدوین می گردد."

همچنین در همان جزوه اهداف دوره، تربیت کارشناسانی ذکر شده است که در زمینه مطالعه، طراحی، ساخت، راه اندازی و نگهداری سیستمهای سخت افزاری و نرم افزاری، جمع آوری، سازمان دهی، طبقه بندی، استفاده و انتقال اطلاعات تبحر لازم را داشته باشند و نقش و توانایی آنها به شرح زیر خواهد بود:

1- مطالعه، بررسی و امکان سنجی سخت افزار، شبکه و نرم افزار مورد نیاز
2- جمع آوری، سازماندهی و طبقه بندی اطلاعات
3- ایجاد و نگهداری نرم افزارهای مورد نیاز مانند: پست فارسی، ابزار جستجوی اطلاعات فارسی، گفتگوی فارسی و ...
4- طراحی و پیاده سازی شبکه های محلی
5- مطالعه و بررسی ابزار مخابراتی مناسب برای انتقال اطلاعات
6- مطالعه و بررسی سیستمهای نرم افزاری مناسب برای سازماندهی و استفاده اطلاعات مانند: سیستمهای عامل، سیستمهای بانک اطلاعاتی و ...
7- مطالعه و شناسایی شیوه های جدید برای اطلاع رسانی

در ضرورت و اهمیت دوره نیز چنین آمده است :
1- حجم عظیم اطلاعات و عدم امکان جمع آوری ، سازماندهی، انتقال و استفاده آنها به شیوه های سنتی
2- نقش سرعت، دقت و صحت اطلاعات در مدیریت و عدم امکان تامین آنها بدون استفاده از تکنولوژی کامپیوتر و اینترنت.
3- نفوذ روزافزون تجهیزات کامپیوتری و مخابراتی در جوامع بشری و لزوم ارتباط آنها به منظور اطلاع رسانی سریع.
4- لزوم همگامی با جوامع بشری و استفاده از امکانات روز
در یک نگاه کلی به عناوین زیبای فوق و همچنین دروس طراحی شده برای دوره براحتی خواهیم فهمید که محصولات این دوره، اقیانوسهایی به عمق یک سانتی متر خواهند بود که حتی توانایی حداقل در بعضی موارد بالا را ندارند. تناقض فوق از آنجا ناشی می شود که طراحان رشته بر خلاف تعریف جهانی و استاندارد فناوری اطلاعات به عنوان یک اندیشه و باور، آن را ابزار اندیشیده و آنهم فقط یک ابزار بنام کامپیوتر.
جدا از دروس عمومی که طبق قوانین باید در تمامی رشته ها باشد، در دروس پایه این رشته: دروس ریاضی عمومی 1 و2_ معادلات دیفرانسیل _ آمار و احتمالات کاربردی _ کار گاه عمومی و فیزیک 1 و2 به چشم می خورد.
ما چه حد ریاضیات از دانشجویان این رشته انتظار داریم. دید سنتی به وجود دروس ریاضی عمومی در تمامی رشته های مهندسی بدون توجه به نیاز آن رشته به این دروس نشأت گرفته از تفکر دهه 1960 آمریکاست که ما را بر آن داشته است که در تدوین رشته های جدید در سال 2000 نیز همان تفکر را پیگیری کنیم. در سر فصلهای بسیاری از دانشگاههای دنیا می بینیم که در کل سه یا چهار سال تحصیل دوره کارشناسی ، یک یا دو درس با نام " ریاضی کاربرد در مهندسی فناوری اطلاعات" که شامل : توابع یک و چند متغیره، حد، مشتق، انتگرال، جبر خطی، منطق، گراف، درخت، آمار و احتمال و ... است دارد. به عقیده نگارنده چنین درس 4 یا 6 واحدی به مراتب کاربردی تر و مورد استفاده تر از 15 واحد از 5 درس ریاضی است که دانشجو را در سال اول به خود مشغول می دارد. یا در رشته مهندسی فناوری اطلاعات چه لزومی به ارائه درس فیزیک 1 که به مباحث مکانیک می پردازد وجود دارد و بدون ارتباط با درس فیزیک 2 که به مباحث الکتریسیته می پردازد و برای این رشته موردنیاز، پیش نیاز است. بدیهی است که این دروس نه چندان مورد نیاز باعث می شود که مانند تمامی رشته های مهندسی که طراحی آنها به اوایل دهه 1360 بر می گردد، دانشجویان به جای پرداختن به مباحث اصلی رشته خود به دنبال خواندن دروسی باشند که به آنها نیاز جدی در ادامه نخواهند داشت و از رشته و دانشگاه زده می شوند که خود جای بحث مفصل دیگری خواهد داشت. البته جای خوشبختی است که نسبت به درس مهندسی نرم افزار، درس ریاضی مهندسی حذف شده است.
در بخش دروس اصلی، 90% درس ها را دروس رشته مهندسی نرم افزار تشکیل می دهد با این تصور که کار اصلی فارغ التحصیلان با کامپیوتر است و این نشات گرفته از همان تفکر ابزاری به فناوری اطلاعات است نه اندیشه ای. به کامپیوتر به عنوان یک ابزار فناوری اطلاعات نگاه نشده بلکه به عنوان خود فناوری اطلاعات نگاه شده است. جالب آنست که در موضوعات درس مبانی کامپیوتر و برنامه سازی به تدریس زبان پاسکال اشاره شده است که سالهاست از رده خارج شده است. و جالبتر آنکه خود دانشگاههای طراح، در این درس زبان جاوا که یک زبان oop است و بسیار برای این رشته مفید است را تدریس می کنند. اگر بپذیریم نقش سخت افزار نیز در فناوری اطلاعات مهم است، از مجموع 61 واحد دروس اصلی رشته، فقط 15 واحد را دروس سخت افزاری تشکیل می دهند و در بین آنها درسی بنام مبانی الکترونیک دیجیتال دیده می شود که به عقیده اهل فن، مباحثی که در این درس گنجانیده شده است ( از مشخصات عملی مدارات دیجیتال تا cmos) حدود 12 واحد رشته مهندسی الکترونیک و 8 واحد رشته مهندسی نرم افزار است که طبیعتاً تدریس همه این مباحث در یک نیمسال اولاً امکان پذیر نیست ثانیاً در صورت تدریس این موارد به مانند نک زدن گنجشک خواهد بود و به همان مبحث اقیانوسی به عمق یک سانتی متر باز می گردیم.
در دروس اصلی به درس اصول و مبانی مدیریت و همچنین درس رفتار سازمانی برخورد می کنیم که باز شامل حدود 15 واحد رشته های مدیریت است ( سازمان_ منابع انسانی_ مالی_ بازاریابی_ رفتارسازمانی) که باز هم بدیهی است که استاد و دانشجو در این دروس، در کلاف سردر گمی گرفتار خواهند آمد که هر مبحث را آغاز و بدون پایان به مبحث دیگر خواهند پرداخت. جالب است در کلیه درس های این رشته به درسی مانند تجزیه و تحلیل سیستمهای اطلاعاتی یا سیستمهای اطلاعاتی مدیریت (MIS) که موضوعیت اصلی رشته می باشد بر نمی خوریم.دانشجو در این رشته یاد نمی گیرد که اگر در سیستمی می خواهد اندیشه فناوری اطلاعات را پیاده سازد باید آن را بشناسد و سپس دسترسی به اطلاعات را آسان سازد.
در دروس تخصصی رشته بدون آنکه دانشجو مفاهیم سیستمهای اطلاعاتی را بداند، یک راست به سراغ بحث کنترل پروژه فناوری اطلاعات رفته و بدون دانستن مفاهیم مدیریت استراتژیک یک راست به بحث مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات می پردازد که البته با مراجعه به مباحث و کتب مرجع معرفی شده ، متوجه می شویم که منظور استراتژیها در فناوری اطلاعات بوده که به مدیریت استراتیک تغییر نام داده است. در ذیل درسی بنام مهندسی فناوری اطلاعات 2 به بحث اخلاق کامپیوتری می پردازد که گرچه لازم است اما دانشجو با این نام درس و مباحث ذیل آن چه تعبیری خواهد داشت، بماند. در کل رشته از آشنایی دانشجویان با سیستم عامل XML ,UNIX,LINUX که احتیاج روزمره آنانست خبری نیست. گذشته از آنکه جای دروسی مانند e-Learning وGovernment e- و ... در این مباحث خالیست که البته درسی بدون سرفصل و مرجع به نام مباحث نو در فناوری اطلاعات صفحه سفیدی را در سرفصل به خود اختصاص داده است.
در دروس تخصصی رشته بدون آنکه دانشجو مفاهیم سیستمهای اطلاعاتی را بداند، یک راست به سراغ بحث کنترل پروژه فناوری اطلاعات رفته و بدون دانستن مفاهیم مدیریت استراتژیک یک راست به بحث مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات می پردازد که البته با مراجعه به مباحث و کتب مرجع معرفی شده ، متوجه می شویم که منظور استراتژیها در فناوری اطلاعات بوده که به مدیریت استراتیک تغییر نام داده است. در ذیل درسی بنام مهندسی فناوری اطلاعات 2 به بحث اخلاق کامپیوتری می پردازد که گرچه لازم است اما دانشجو با این نام درس و مباحث ذیل آن چه تعبیری خواهد داشت، بماند. در کل رشته از آشنایی دانشجویان با سیستم عامل XML ,UNIX,LINUX که احتیاج روزمره آنانست خبری نیست. گذشته از آنکه جای دروسی مانند e-Learning وGovernment e- و ... در این مباحث خالیست که البته درسی بدون سرفصل و مرجع به نام مباحث نو در فناوری اطلاعات صفحه سفیدی را در سرفصل به خود اختصاص داده است.

4- وضعیت دانشگاهها:
با نگاهی به دانشگاههای مجری رشته متوجه خواهیم شد که رشته معمولاً در دانشکده های کامپیوتر ارائه می گردد و دانشکده خاص یا حتی درون دانشکده، دپارتمان خاص خود را ندارد. و جدا از کمبودهای مکانی، این از آنجا ناشی می شود که به این تصور نرسیده ایم که رشته ترکیبی از کامپیوتر، مدیریت و اطلاع رسانی است و این رشته، یک رشته نیست.
گذشته از این، وضعیت اساتید در این رشته نیزجای بحث دارد. همانطور که اشاره شد، رشته فناوری اطلاعات میان رشته ای بوده و یک رشته خالص نیست. متاسفانه قبل از راه اندازی رشته، به این حقیقت که لازمست ما در این رشته، اساتیدی میان رشته ای داشته ای داشته باشیم توجهی نشده است. مثلاً در درس تجارت الکترونیک لازمست استادی داشته باشیم که اقتصاد بداند، بازاریابی بداند، کامپیوتر بداند، با پروتکل های اینترنت و امنیت آشنا باشد. حال در کل جامعه ایران چند نفر برای تدریس چنین درسی داریم؟ ما همیشه در طراحی رشته های میان رشته ای، ترکیب موضوعات را به دانشجو واگذاشته ایم. درس های متنوع از رشته های مختلف را طراحی کرده ایم و اساتیدی متبحر در هریک از رشته ها را به کلاس فرستاده ایم و از دانشجو خواسته ایم خودش مباحث را ترکیب کند و رشته اش را بدست آورد که این مطلب در رشته فناوری اطلاعات ما را به ترکستان خواهد برد. در طراحی دروس هم همین امر مشاهده می شود. درس های گسسته از سه رشته طراحی کرده ایم اما از دروس ترکیبی به ندرت استفاده کرده ایم، چون استاد ترکیبی نداریم . جالب آنست که بر حسب دانسته های استادمان درس طراحی کرده ایم نه بر حسب نیاز دانشجویمان. و با این طراحی انتظار هم نداریم تا دانشجویان ترکیبی هم داشته باشیم. دانشجویان از هر مطلب چیزی می دانند اما در حقیقت خاصیتی کاربردی ندارند چون ترکیبی درس نخوانده اند. بجای آنکه ابتدا تعدادی از اساتید را برای دوره های تخصصی ترکیبی مانند: تجارت الکترونیک_ آموزش الکترونیک و ... به خارج اعزام کرده و سپس رشته را راه اندازی کنیم، خیال خود را راحت کرده و دروس گسسته طراحی کرده ایم و در واقع صورت مساله را پاک کرده ایم.
متاسفانه در کشورمان همیشه برنامه ای را اجرا کرده ایم و سپس به دنبال نیازهای اجرایی آن گشته ایم. برای رشته ، استاد، کتاب، مقاله و ... تهیه نکرده ایم و رشته را راه اندازی کرده ایم.

5- سخن آخر:
ممکن است بسیاری از صاحبنظران با عقاید نگارنده موافق نباشند، که نظر همگان محترم می باشد. اما در کشور ما پروژه های فناوری اطلاعات به زودی غیر قابل شمارش خواهند شد و توانایی متخصصان داخلی برای انجام آنها لازم است.امروزه اکثر پروژه های فناوری توسط مهندسین کامپیوتر و در بعضی موارد مهندسین برق و همچنین متخصصان رشته های دیگر که به طور تجربی مباحث مربوط به شبکه را فرا گرفته اند انجام می شود. هیچکدام از این گروهها، سیستم را نمی شناسند، بهینه سازی نمی دانند، از علوم اطلاع رسانی و تکنیکهای اطلاعاتی ، تجزیه و تحلیل سیستمهای اطلاع رسانی خبر ندارند. و چون در کشور ما هم فرهنگ کار تیمی جا نیافتاده و تیمی از متخصصین مختلف را برای یک پروژه گردهم جمع نمی کنیم و اگر جمع کنیم، آنها باهم نمی توانند کار کنند، ما به متخصصین ترکیبی نیاز داریم. متخصصینی که از پس پروژه های سنگین فناوری اطلاعات برآمده و نیاز ما به بیگانگان را قطع کنند. اما به عقیده نگارنده متاسفانه رشته ای طراحی کرده ایم که نیازهای جامعه را برآورده نساخته و نیمه مهندسان کامپیوتری تحویل می دهد که از مدیریت چیزهایی شنیده اند. علاقمندان بجای آنکه در دانشگاه مباحث را فرا گیرند و در کلاسهای آموزشی خارج از دانشگاه تدریس کنند، مطالب را از کلاسهای آموزشگاههای خارج از دانشگاه فرا گرفته و در پروژه های دانشگاهی بکار می بندند، که جای بسی تاسف دارد.
شاید لازم باشد دانشگاهیان با توجه به نیازهای آتی جامعه و با مراجعه به رشته های مرتبط در خارج کشور، بدون توجه به آنکه استاد آن درس موجود است یانه، برنامه جامعی را بریزند سپس اساتید موردنیاز را تهیه کنند. که در صورت موجود نبودن، با بورس و اعزام به دوره های تخصصی کوتاه و بلند مدت این امر را امکان پذیر سازند.
ما احتیاج به متخصصانی داریم که فناوری را در سیستمهای اطلاعاتی طراحی کنند و لزوماً این فناوری، کامپیوتری کردن سیستم نیست.

منابع :
1- مقدمه ای بر فناوری اطلاعات _ پیتر زورکوسزی، نیکولاس هیپ_ ترجمه : امیرحسین آشنا_1383_ در دست چاپ
2- جزوه مشخصات کلی برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی مهندسی فناوری اطلاعات _ شورای عالی برنامه ریزی_ 1381


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! دانشکده‏هاى مجازى و مدارس هوشمند

سه شنبه 85/8/2 :: ساعت 4:27 صبح


 

نویسنده : دکتر عباس زارع

1382

 

فن‏آورى‏هاى اینترنتى، با سرعت چشمگیرى در حال گسترش است و پدیده «آموزش با تکیه بر فن‏آورى‏هاى اینترنتى‏» اکنون موضوع توجه و رقابت فزاینده بیشتر دانشکده‏ها و مدارس دنیا قرار گرفته است . بنا به پیش‏بینى «سازمان جهانى داده‏» ، در سال 2004، آموزش سنتى نسبت‏به آموزش نوین درصدى معادل 25 به 75 را خواهد یافت . از سوى دیگر، دولت جمهورى اسلامى ایران، در حال حاضر توجه فراوانى به لزوم توسعه زیرساخت‏هاى ارتباطى - اطلاعاتى خود نموده و مایل است گسترش استفاده از فن‏آورى‏هاى اطلاعاتى را به طور جدى پى‏گیرد . بر این اساس، به نظر مى‏رسد آن دسته از سازمان‏ها و موسسات حوزوى که به نحوى به امر آموزش، اشتغال دارند و نیز رسالت عرضه آموزه‏هاى دینى در سطح فراگیران جهانى را براى خود قائل مى‏باشند، نظیر دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، سازمان حوزه‏ها و مدارس علمیه خارج از کشور، مرکز جهانى علوم اسلامى، جامعه الزهرا، مجمع جهانى اهل بیت و . . . لازم است تاملى اساسى در موضوع تحولات آموزشى سال‏هاى اخیر و امکان آموزش در قالب‏هاى نوین بنمایند . مقاله حاضر در شش بخش به معرفى پدیده «آموزش از طریق اینترنت‏» مى‏پردازد . الف . مقدمه; ب . آناتومى دوره‏هاى آموزشى رومى شبکه، ج . مزایاى آموزش از طریق اینترنت; د . عوامل و زمینه‏هاى محدود کننده آموزش از طریق اینترنت، ه . رهیافت استفاده از کامپیوتر در آموزش از طریق اینترنت; و . عناصر اصلى یک برنامه آموزشى فوق . الف: مقدمه آموزش از طریق اینترنت، تحول یافته‏ترین نوع از انواع «آموزش از راه دور» است . «آموزش از راه دور» ، (Distance education) هر نوع آموزشى است که میان استاد و دانشجویى که به لحاظ جغرافیایى از یکدیگر دور هستند، رخ مى‏دهد . این نوع آموزش که از دهه 60 در شکل آموزش از طریق پست و ارسال بسته‏هاى آموزشى نوشتارى و صوتى شروع شد، در دهه‏هاى بعد، از طریق فن‏اورى ویدئو، تلویزیون‏هاى کابلى و پخش ماهواره‏اى تکامل یافت . اکنون این آموزش با بکارگیرى فن آورى‏هاى اینترنت، نظیر صفحات پیام، (Message boards) اتاق‏هاى چت، (Chat rooms) ، میز ویدئو، (Desktop - video) یا کنفرانس کامپیوترى (1، ((conferencing Computer) فضاى مجازى، (Virtual) آموزش را بسیار کارآمدتر از فضاى واقعى آموزش بازسازى نموده و پیشرفته‏ترین فناورى‏هاى اطلاعات و ارتباطات را در خدمت آموزش قرار داده است آموزش از طریق اینترنت، بیش از یک دهه از عمر آن مى‏گذرد و در این مدت کوتاه نیز، تحولات بسیارى به خود دیده است . در سال‏هاى اخیر انفجارى از تمایل به آموزش از طریق اینترنت پدیدار گشته است . در سطح مراکز دانشگاهى، این اظهار تمایل، مرهون پدید آمدن دو عقیده است: نخست، باور هیات علمى دانشگاه‏ها مبنى بر توانایى تکنولوژى بر اصلاح آموزش; و دوم، درک ناگهانى مدیران دانشگاه‏ها مبنى بر اینکه آموزش از طریق اینترنت تولید کننده حجم بالایى از ثروت (سود بازگشتى) است و ظرفیت‏بالقوه تولید بیشتر ثروت را نیز دارد .(2) امروزه، وب سایت‏هاى بسیارى، قالب‏هاى جذاب، نظیر گزینه‏هاى تعاملى، انیمیشن، ویدئو، ناراتیو و متن نوشتارى را به کار گرفته‏اند تا دانشجویان را با یک منبع خودآموز، ( Self - helplearning) که مکمل کتاب‏هاى درسى سنتى است، تدارک کنند . اکنون برخى از سازمان‏هاى آموزشى اطلاع رسانى و تبلیغى کشور، مایل‏اند نگاهى تامل‏آمیز به وضعیت جدید انداخته و با نظر به حجم رقیبانى که وارد عرصه آموزش جهانى شده‏اند و نیز نوع فعالیت‏هاى آموزشى نو و میزان بهره‏ورى در این نوع فعالیت‏هاى آموزشى، در کارنامه فعالیت‏خود بازبینى کنند . در حال حاضر، سازمان‏هاى یاد شده، تقریبا در بیشتر نقاط کشور و نیز کشورهاى مختلف جهان، حضور داشته و در همه این مناطق، تاسیس مدرسه یا مرکز تبلیغى و تجهیز آن، ارسال ماموران اعزامى - به عنوان مدیر، استاد و یا کارگزار - جذب دانشجو و طلبه، نگهدارى و مراقبت از مکان‏ها و ساختمان‏هاى ذیربط، تامین و حمایت دانشجویان و طلاب و . . . ، از وظایف اجتناب‏ناپذیر این سازمان‏ها تلقى مى‏شود . انجام این وظایف، هزینه‏هاى ریالى و ارزى سرسام آورى را نیز به سازمان‏هاى مزبور تحمیل مى‏نماید . ضمن اینکه ضریب آسیب پذیرى فعالیت این گونه مراکز در مناطق مختلف، قابل اعتنا و هشدار دهنده است . اکنون این پرسش به وضوح هویدا مى‏شود که آیا در مقایسه با فراگیران شرکت‏کننده در این نوع مراکز، انجام هزینه‏هاى مربوط داراى توجیه جدى است ؟ آیا فراگیران و دانش‏پژوهان این مراکز، فراگیران واقعى آموزش‏هاى مربوطه و یا معارف اسلامى‏اند یا انگیزه‏هاى ثانوى دیگرى آنها را جذب این مراکز نموده است ؟ پس از گذراندن دوره آموزش، چه نوع کاربرى و بهره‏ورى از آموزش‏ها و برنامه‏هاى ارائه شده، متوجه فراگیران مزبور مى‏باشد ؟ آیا کشورى که مدرسه در آن تاسیس شده و نوع آموزشى که براى فراگیران آن کشور در نظر گرفته شده، بر پایه مطالعات کارشناسى و مقدماتى دقیقى انتخاب شده است ؟ به نظر مى‏رسد پاسخ بسیارى از پرسش‏ها، نظیر آنچه در محورهاى پیش‏گفته اشاره شد، در تغییر شیوه‏ها و الگوهاى آموزشى و حرکت‏به سوى راه‏اندازى «آموزش از طریق اینترنت‏» میسر خواهد بود . آغاز این نوع آموزش، مستلزم تنها هزینه‏اى معادل یک سال اداره و نگهدارى یکى از مدارس و یا مراکز فرهنگى و اطلاع‏رسانى حاضر در خارج از کشور است; حال آنکه اولا موانع جغرافیایى، سیاسى، امنیتى، فرهنگى و . . . اصولا موضوعیت‏خود را از دست مى‏دهد و فراگیرانى که پیش از این دچار هر گونه موانع یاد شده بودند، اکنون مى‏توانند به جمع دانشجویان آموزش از طریق اینترنت‏به پیوندند . از سوى دیگر، در این نوع آموزش تعداد فراگیرانى که با انگیزه‏هاى غیر آموزشى جذب مى‏شوند، به حداقل مى‏رسد و صفحه وب، در حداکثر ظرفیت، با فراگیران واقعى خود ارتباط مى‏یابد . همچنین، افزایش دامنه کمى فراگیران نیز، با وضعیت موجود آموزش، تبلیغ و یا اطلاع رسانى حضورى در مدارس و مراکز فرهنگى قابل مقایسه نیست . در وضعیت فعلى، برخى مراکز خارج از کشور به رغم هزینه سنگینى که بر سازمان‏هاى ذیربط تحمیل مى‏کنند، با مخاطبانى کمتر از مجموع انگشتان دو دست اداره مى‏شوند، حال آنکه شاید که در مناطق مربوط به این مراکز، فراگیران بسیار بیش‏ترى وجود دارند که به دلیل وجود موانع نامبرده، قادر به بهره‏گیرى دوره‏هاى آموزش حضورى نمى‏باشند . همه دلایل پیش گفته و دلایل دیگرى که شرح آن در اینجا میسر نیست، شاهد این نکته است که رویکرد سازمان‏هاى یاد شده به ارائه دوره‏هاى آموزش از طریق اینترنت در شرایط فعلى، امرى کاملا موجه و قابل دفاع به نظر مى‏رسد . ب . آناتومى دوره‏هاى آموزشى روى شبکه، (On-line) 1 . محتواى این دوره‏هاى آموزشى، همانند کلاس‏هاى حضورى، (On - campus) است که در محل دانشگاه ارائه مى‏شود; اما شیوه ارائه مطالب متفاوت است . به جاى حضور هفتگى دانشجو در جلسات کلاس دانشگاه، فراگیر، دوره را به عنوان یک تجربه - learning Asynchronous مى‏گذراند; یعنى یادگیرى از هر جا در هر زمان، با به کارگیرى کامپیوتر خود . 2 . فراگیران در یک فضاى یادگیرى فعال، (Active learning) کار مى‏کنند که به مثابه یک محیط یادگیرى مبتنى بر همکارى و تشریک مساعى متقابل، (Collaborative) شناخته مى‏شود; به گونه‏اى که یک فراگیر با فراگیر دیگر جفت مى‏شود تا عنداللزوم حمایت‏هاى آنى را دریافت کند . بنابراین، ارتباطات یک جنبه حیاتى براى برنامه آموزش است و فرد نباید حس کند که در انزوا قرار دارد . 3 . وجود یک استاد زنده و پاسخگو، امرى ضرورى است . از آنجا که انسان‏ها در صحبت چهره به چهره تکامل یافته‏اند، انطباق با اشکال نوین ارتباطى، مستلزم صرف کار ذهنى بسیار است . در استفاده تلفن ما مى‏توانیم بشنویم اما نمى‏بینیم، پس مغز ما براى ارتباط بیش‏تر تلاش مى‏کند . در پست الکترونیکى، (E-mail) وضعیت‏یک رتبه خراب‏تر است; زیرا نه مى‏بینیم و نه مى‏شنویم . مطالعات اخیر نشان مى‏دهد که در پست الکترونیکى 5 تا 15 بار بیش‏تر طول مى‏کشد تا پیام مشابهى در مقایسه با صحبت چهره به چهره منتقل شود . بنابراین، داشتن یک شخص زنده که فراگیران بتوانند در طول ساعات کارى، با او صحبت کنند در یادگیرى بسیار مؤثر است . 4 . با احتمال بسیار بالا، فراگیران تریبون بحث و مناظره، (Discussionforum) را براى ارتباطات کلاسى به کار مى‏برند . آنها تشویق مى‏شوند پرسش‏هایى را برانگیزانند و پاسخهایى به یکدیگر دهند . استادان نیز ساعت‏هاى کارى روى شبکه، ( online) دارند که در طول آن در دفاتر خود هستند و از طریق تلفن، فاکس و بحث «زنده‏» در تریبون، در دسترس‏اند . 5 . استادان همچنین یک جلسه مشاوره و راهنمایى براى فراگیر، (orientation Student) تنظیم مى‏کنند که در طول آن فراگیر قبل از اینکه دوره خود را آغاز کند، یاد مى‏گیرد چگونه از طریق دوره‏هاى مبتنى بر وب، مطالعه کند که «اثر بخش‏» ، ( Effective) و «کارآمد» ، (Efficient) باشد . 6 . براى موفقیت در یک دوره مبتنى بر وب، فراگیر باید «انگیزه‏مند» ، (Motivated) و «خودجهت‏یاب‏» ، (Selfdirected) باشد . موارد زیر حداقل آیتم‏هایى است که براى این امر لازم است: براى کودن‏ها، (Goof - offs) نیست که در صدد به دست آوردن آسان مدرک‏اند . فراگیران مجازى باید آماده باشند که دست کم زمان انجام تکالیف را به اندازه دوره‏هاى سنتى، صرف کنند . 2- 6 . «خودنظم‏بخشى‏» ، ; (Self - disciplined) بر عهده فراگیر است که زمان خود را براى انجام بسامان تکالیف، تنظیم کند . فراگیر باید خلاق باشد و با برنامه‏هاى خود، خوب سازگار شود . 3- 6 . «خوداتکایى‏» ;reliance) _ (Self توانا بودن فراگیر براى حل مسئله یا پژوهش در اطلاعات، به طور مستقل، یک ضرورت است . پرسش‏ها از طریق پست الکترونیکى مى‏تواند پاسخ گیرد، اما وقت گیر است . 4- 6 . «مهارت‏هاى دقیق خواندن‏» ، ; (Careful reading skills) از آنجا که سخنرانى‏هاى کلاسى عمدتا با کلمات مکتوب جایگزین مى‏شود، فراگیران نیازمند آنند که خوانندگانى دقیق باشند و در حین خواندن به آرامى تفکر کنند . 5- 6 . «مهارت‏هاى کامپیوترى‏» ، ; (Computer skills) فراگیران باید در به کارگیرى کامپیوتر و اینترنت راحت‏باشند . این امر، شامل استفاده از E-mail Word processing downloading, web browsing مى‏شود . 7 . یادگیرى روى شبکه، شخص را قادر مى‏سازد اطلاعات را از منابع مختلف، در هر زمانى و در هر جا استخراج کند . کسى لازم نیست‏شرم کند از اینکه چیزى را نمى‏داند یا اینکه مدت زمانى طول مى‏کشد تا بر اطلاعات جدید تسلط یابد . یادگیرى از طریق وب، زیر چشم قضاوت و داورى دیگران قرار نمى گیرد و فرد به تنهایى مسیر خود را مى‏جوید . به کارگیرى مزایاى این فن‏آورى براى گسترش فرصت‏هاى یادگیرى به ویژه مهم است; زیرا ما در زمانى زندگى مى‏کنیم که یادگیرى یک ضرورت است، نه یک امر لوکس .(3) ج . مزایاى آموزش از طریق اینترنت آموزش از طریق شبکه اینترنت، به سرعت رشد تحولات اینترنت، در حال گسترش است، و دانشگاه‏هاى بسیارى در این راه سرمایه‏گذارى اساسى کرده‏اند . بزرگ‏ترین مزیت آموزش روى شبکه، (on-line) ، تعاملى بودن، (Interactive) آن است; خواه به لحاظ سطح تعامل و یا به لحاظ شرایط و وضعیت آن . براى مثال، برخى، ایده‏هاى خود را از طریق اتاق چت مجازى، ( Virtualchatroom) عرضه مى‏کنند، برخى دیگر پرسش خود را پست الکترونیکى، (E-mail) مى‏کنند و . . . . به علاوه، هزینه فن‏آورى آموزشى technology) (Learning به شدت کاهش یافته، هزینه عمده فن‏آورى آموزشى به هزینه‏هاى اولیه سخت‏افزارى (کامپیوتر، ویدئو، دوربین‏ها، امکانات ماهواره‏اى و) . . . و نرم‏افزارى (برنامه‏هاى کامپیوترى) محدود مى‏شود که در مقایسه با هزینه‏هاى آموزش چهره به چهره، (facetoface) ناچیز است . هزینه‏هاى حفظ و نگهدارى و حتى هزینه‏هاى توسعه‏اى نیز با هزینه‏هاى موجود در آموزش مستقیم، قابل مقایسه نیست . مزیت دیگر این نوع آموزش جلب مخاطبان خارجى و مخاطبان دور از مراکز آموزشى (4) است . موانع جغرافیایى، سیاسى، ملیت، نژاد و دیگر عوامل محدود کننده در آموزش‏هاى مستقیم، در این نوع آموزش رنگ مى‏بازد و اصولا استاد و دانشجو، از هر فاصله جغرافیایى و به رغم هر گونه محدودیت‏هاى سیاسى، ملیتى، نژادى و . . . مى‏توانند در یک کلاس مجازى شرکت جویند . از دیگر مزایاى این نوع آموزش، امکان ارائه پاسخ سریع‏تر به لحاظ زمان پاسخگویى است (5). در این آموزش، فن‏آورى چنان رابطه میان دانشجو و استاد یا بخش‏هاى طراحى شده پاسخگو را تنگاتنگ مى‏سازد که گویا همواره دانشجو و استاد در کلاس درس حاضرند . به کارگیرى بهتر کارشناسان و متخصصان، مزیت دیگر این نوع آموزش است; به گونه‏اى که مى‏توان از کارشناسان محدود و البته متنوع با بهره‏ورى و بازدهى بالا بهره گرفت . سرانجام، معیارهاى اندازه‏گیرى و سنجش عملکرد در این نوع آموزش با شفافیت و معنادارى بالایى وجود دارد و به نحو شایسته‏اى مى‏توان عملکرد آموزش را مورد سنجش قرار داد .(6) مزایایى که برشمرده شد، برخى مزایاى کلى این نوع آموزش بود . مى‏توان برخى مزایاى ویژه فراگیران را نیز مورد اشاره قرار داد: نخست اینکه لازم نیست استاد، محتواى آموزشى را به دست فراگیر برساند و یا فرایند یادگیرى را اعتبار بخشد; استاد ارائه دهنده مجموعه‏اى از امکانات آموزشى است و این فراگیر است که خود اقدام به شرکت در هر یک از بخش‏هاى مورد علاقه مى‏کند . دوم، فراگیر خودجهت‏یاب، (Self - directed) است و از طریق تعامل با سیستم آموزشى، مسیر خود را باز مى‏یابد . سوم، یک مشاور راهنما همواره به عنوان یک منبع در دسترس است و فراگیر مى‏تواند به او مراجعه کند و از او راه جوید . چهارم، فرصت و امکان یادگیرى، در طول 24 ساعت در روز و 365 روز در سال در دسترس مى‏باشد . پنجم، توانایى یادگیرى در محل کار یا منزل، بنابر اینکه فراگیر در سلوک شخصى خود کدامیک را ترجیح دهد، مى‏تواند متغیر باشد . ششم، آموزش از راه دور، فراگیر را قادر مى‏سازد تا از ابتدا آموزش ببیند یا صرفا آن بخش از دانش خود را که مایل است، از طریق مرور کردن تازه کند . در این نوع آموزش، هزینه سفر و دیگر هزینه‏هاى ملزوم، حذف مى‏شود .(7) این نوع آموزش براى بازار کار و استخدام کنندگان نیز مزایایى در بر دارد که در این نوشتار از آن صرف‏نظر مى‏شود . کسانى که با توجه بسیار به موضوع آموزش از طریق وب مخالفت نموده‏اند، جدیدترین اشکال خود را معطوف بدین امر مى‏دانند که این آموزش، نمى‏تواند جایگزین آموزش مستقیم، (face - to - face) شود و قادر نیست‏به طور شایسته، آن‏گونه که در آموزش مستقیم ممکن است، خدمت کند . آقاى استول به گفته پروفسور آرشام استدلال مى‏کند: مدارس باید راه‏هایى را براى اصلاح آموزش واقعى به کار ببرند، به جاى آنکه بر فن آورى کامپیوتر سرمایه گذارى کنند و یا بر ارتباطات از راه دور در آموزش تکیه کنند . به علاوه به عقیده استول، کامپیوتر همانند یک عصاى زیر بغل، (Crutch) است که زمان و منابع را، آنگونه که در برنامه‏ها آمده، تغییر مى‏دهد و به فراگیر تعلیم مى‏دهد که فکر کند و اطلاعات را ارزیابى و آن‏گونه که مى‏خواهد دست چین کند . این آموزش با دانش، همان رفتارى را مى‏کند که با فرآیند تولید کرده است; یعنى ابزار درست و بخش‏هاى درست را وقتى که نیاز دارید، به شما تحویل مى‏دهد . همچنین این آموزش، نوعى فرآیند فشرده است که باید وقت زیادى از زمان توسعه‏یافته دانشکده را بدان اختصاص داد . ایرادات آقاى استول و دیگر اشکالات مشابه، روند سریع گسترش آموزش مبتنى بر وب را کند نکرده است . پروفسور حسین از طریق Web در دانشگاه بالتیمور (8)، حاصل سال‏ها آموزش خود از طریق وب را در جهت توضیح و دفاع از این نوع آموزش به کار مى‏گیرد . به گفته آرشام، در طول قرن بیستم تحولات بسیارى با ظهور پدیده‏هایى همچون فیلم، رادیو، صفحات مغناطیسى، پخش تلویزیونى، نوار صوتى، نوار تصویرى، دستگاه‏هاى آموزشى برنامه‏ریزى شده و . . . رخ داد; به نحوى که علاقه‏مندان این پدیده‏ها در هر مرحله اعلام مى‏کردند پایان عمر مدرسه، کالج و دانشگاه فرا رسیده است; اما در حقیقت تاثیر اینها بر فرآیند تعلیم و یادگیرى کم بوده است . در عین حال، تحولات در عرصه فن آورى کاغذ و چاپ، تاثیر بسیارى داشته است; به گونه‏اى که بحث چهره به چهره و منابع کاغذى هنوز بر تعلیمات عمومى سلطه دارد . نیز رسانه صوتى - تصویرى تا حدى در امر آموزش مورد توجه واقع شده است، اما این بحث در ادبیات طراحى آموزشى پابرجاست که آیا ویژگى‏هاى رسانه‏اى منحصر به فردى وجود دارد که بتواند یادگیرى را ارتقا دهد؟ آرشام، پاسخ این پرسش را در ویژگى‏هاى خیره کننده و تحول‏آفرین امکانات وب جستجو مى‏کند . وى به طور خلاصه چنین اذعان مى‏کند که یک کلاس آموزشى مبتنى بر وب، یک تجربه آموزشى بسیار مؤثر، (More effective) است; زیرا فراگیر از فرآیند یادگیرى مشارکت مى‏کند و حاصل توجه شخصى خود را دریافت مى‏کند، گرچه استاد و فراگیر در مناطق مختلف هستند . این مشارکت در یادگیرى، به خودى خود، یک تجربه یادگیرى مثبت است . فضاى یادگیرى مبتنى بر وب، امکان تعامل بسیار مؤثرترى را میان فراگیران و استاد فراهم مى‏آورد .(9) بنابراین، مى‏تواند همانند محیط کلاس درس سنتى مؤثر باشد; جایى که فضا، نشستن و غیره مى‏توانست ناکافى باشد . در عین حال، پروفسور آرشام هشدار مى‏دهد که رفتن به سوى آموزش مبتنى بر وب، با کمرویى و ترس سازگار نیست; اینکه صرفا مواد به دست آمده از طریق وب در تعلیم به کار رود، چه ثمرى خواهد داشت؟ باید بپرسیم چگونه تلاش‏هایمان در این راستا مى‏تواند مؤثر باشد؟ اگر نمى‏توانید با استفاده از فن آورى، بهتر تعلیم دهید، آن را به کار نبرید! باید پیشاپیش یک طرح دقیق داشت تا این نوع آموزش، یک تجربه معنادار براى تعلیم دهنده و فراگیر گردد . در آموزش سنتى، تاکید اساسى بر فراگیرى محتوا یعنى «یادگیرى چه‏» ، (What) بود; اما عصر اطلاعات به مردمانى نیاز دارد که رقباى یکدیگر در امر یادگیرى‏اند، و از این رو فرآیند یادگیرى، یعنى «چگونه یاد گرفتن‏» ، (How) را مى‏آموزند . گرچه یادگیرى در یک محیط و بستر اجتماعى رخ مى‏دهد، ولى در آینده نزدیک ما یک جامعه آموزشى خواهیم بود که در آن تعلیم یک امر قابل دسترس جهانى است . بدینسان، مواد آموزشى باید تغییرات مستمر را در دنیا در درون خود باز تاباند . در حالى که مى‏بینیم برخى اساتید، متن سخنرانى‏هاى ده سال پیش خود را هنوز ارائه مى‏دهند، برخى، وقت کلاس را به ارائه کارى از سوى دانشجو سپرى مى‏کنند و برخى نیز با دادن نمرات خوب، تکرار موفقیت‏خود را به نمایش مى‏گذارند; بدون اینکه آزمون واقعى به عمل آید یا پروژه‏اى به دانشجو واگذار شود . در آموزش از طریق اینترنت مى‏توان معیارها و سنجه‏هاى بهترى را براى اندازه‏گیرى و سنجش عملکرد به کار برد، همان گونه که مى‏توان عملکرد بهترى را، نسبت‏به کلاس‏هاى درس سنتى، از اساتید انتظار داشت; چنانکه پروفسور آرشام مؤثرترین و بهترین شیوه را بر پایه تجربیات خود learn_to_ Learning معرفى مى‏کند; یعنى از دانشجویان مى‏خواهد تکالیف خود را بر مبناى برنامه منظم هفتگى انجام دهند; سپس از روى اشتباهات خود را، وقتى استاد بازخورد و نتایج کار آنها را مى‏فرستد، یاد بگیرند و بیاموزند .(10) بنابراین در این نوع آموزش، باید اهداف و بازخورد کاملا آشکار باشند تا بتوان دوره آموزشى را مدیریت کرد . باید تعهد و وفادارى نسبت‏به تمامیت تعامل از راه دور وجود داشته باشد و استاد استراتژى مؤثرى را به کار برد تا دیالوگ و گفتگو میان طرفین را ارتقا دهد و در عوض، درگیر شدن به مسائل شخصى افراد را به حداقل برساند . به جاى ارزیابى متون در دسترس و انتخاب بهترین (که نقش سنتى استادان بود)، استاد باید حجم عظیم امکانات را بررسى نموده، منطقى‏ترین آنها را به فراگیر پیشنهاد دهد; یعنى مواد ارزشمند را از مواد غیر مفید جدا سازد; حتى بسیارى محققان هم قادر نیستند از قسمت کوچکى از مواد تخصصى در دسترس خود، استفاده نمایند . در عین حال باید به فراگیران، امکان انتخاب‏هاى مختلف را داد; بیش‏تر دانشجویان این نوع آموزش، سخت‏ترین تکالیف را بر مى‏گزینند تا هماوردى، ( Challenge) کنند، که این نوع واکنش، در آموزش سنتى اصولا دیده نمى‏شد . د . عوامل و زمینه‏هاى محدودکننده آموزش از طریق اینترنت 1 . باید اشاره کرد که آموزش از طریق وب، زمان بسیارى از استاد را صرف مى‏کند . در واقع استاد مربوط، همواره باید در دسترس باشد . دانشجو در این فرآیند، انتظار پاسخ مستمر دارد . استاد در این نوع آموزش نیازمند دو یا سه برابر وقت در مقایسه با آموزش چهره به چهره، (face - to - face) است . 2 . وقتى آموزش به طریق چهره به چهره صورت نمى‏گیرد، باید توانائى‏هاى فراگیر را با وظیفه مربوطه سازگار و منطبق کرد . استاد در این فرآیند، از میزان هوشیارى فراگیر و حرکت چشمان او آگاه نیست و براى او معلوم نیست که فراگیر، موضوع را مى‏گیرد یا نه . بنابراین اگر انگیزه کافى به فراگیر ندهد، بزودى خسته مى‏شود و اگر انگیزه بیش از حد به او بدهد، وى در زیر بار آن غرق مى‏شود . پس باید طیف گسترده‏اى از گزینه‏ها را در اختیار فراگیر بگذارد . 3 . آگاهى از فهمیدن فراگیر امرى بسیار مهم و البته دشوار است . صرف پست الکترونیکى، (E-mail) احساسات و دغدغه‏ها را به استاد منتقل نمى‏کند . پاسخ به پرسش‏هاى فراگیر، دست کم توجه استاد به فراگیر را نشان مى‏دهد . تجویز یک قالب و یک اندازه براى همه فراگیران، روش نامطلوبى است; زیرا تفاوت‏هاى فردى در میان افراد، فراوان است . مشکل این است که بتوان فهمید تعامل، (interaction) چه زمانى در ذهن فراگیر رخ مى‏دهد . آیا مى‏توان اولین لحظه درگیر شدن ذهنى فراگیر را شناسایى کرد؟ 4 . آموزش روى وب به مشارکت محتاج است و بدون آن امکان‏پذیر نیست . مشارکت میان استاد و فراگیر، مشارکت میان دوره آموزشى و واقعیات امرى ضرورى است . از آنجا که استاد نمى‏تواند فراگیران را ببیند، ناگزیر است‏سطح بالایى از مشارکت را حفظ کند (11). وقتى یک سخنرانى، (lecture) یا اشکال دیگر اطلاعات ارائه مى‏شود، تشویق نمودن فراگیر به اینکه واکنش نشان دهد و تجربه ویژه خود را تولید کند، در توفیق دوره آموزشى بسیار مؤثر است . سایت‏هایى که صرفا موادى را تهیه کرده و روى شبکه ریخته‏اند و قادر به طراحى و ارائه مشارکت‏آمیز مواد خود نیستند، نمى‏توانند از مؤثر بودن ارائه مطالب خود سخنى به میان آورند! داشتن مواد دوره‏هاى آموزشى روى شبکه، جوهره اساسى دوره‏هاى روى شبکه را شکل نمى‏دهد، بلکه اشتیاق استاد به مواظبت کردن، انگیزه بخشیدن و تحریک نمودن و اطمینان از اینکه دانشجویان مواد آموزشى را دریافته‏اند، انرژى واقعى را به این دوره‏ها مى‏دهد . 5 . احتمال دور افتادن از فرآیند آموزش و شخصى شدن آموزش بسیار جدى است . ضمن اینکه تعامل، (interaction) در این نوع آموزش یک اصل اجتناب‏ناپذیر و بلکه یک الزام است و باید تعهد و وفادارى نسبت‏به تمامیت تعامل از راه دور وجود داشته باشد و نیز استاد استراتژى‏هاى مؤثرى را براى ارتقاى دیالوگ متقابل به کار برد . در عین حال، استاد باید در گیر شدن با مسائل و موضوعات شخصى فراگیر را به حداقل برساند و به گونه‏اى روند امر را سامان دهد که در دام گفتگو در باب موضوعات مورد نظر شخص فراگیر نیفتد . خطر اصلى این است که اهداف اصلى آموزش، مورد مصالحه قرار گیرد و مغفول واقع شود . مشکل دیگر در همین زمینه این است که ممکن است چند دانشجوى معدود، دیالوگ را به دست گیرند و نهایتا دیالوگ تبدیل به مونولوگ و سخنرانى یک‏طرفه شود . 6 . تا اهداف آموزش و باز خوردهاى آن آشکار و شفاف نشوند (12)، سخت مى‏توان دوره آموزشى را مدیریت کرد . 7 . نمى‏توان انتظار داشت فراگیران مجازى، آنچه را که استاد مى‏خواهد انجام دهند، بدون اینکه قول ارائه مدرک، (Credit) براى آنچه انجام مى‏دهند، به آنان داده شود . در همین زمینه باید اضافه کرد که انسانى کردن و صفت انسانى بخشیدن به موضوعات آموزشى، امر بسیار مهمى است . فرآیند آموزش باید براى فراگیران، ارزش خاصى داشته باشد; در غیر این صورت کار روى شبکه به یک کار فرعى و اضافى یا حتى یک سرگرمى بدل مى‏شود . 8 . دانشجویان شرکت کننده در این دوره‏ها، دانشجویان ویژه‏اى هستند . در واقع، اینگونه دوره‏ها، مشتریان خاص خود را دارد . لزوم داشتن عناصرى نظیر جدیت، خود نظم بخشى، خود اتکایى، مهارت‏هاى دقیق خواندن و مهارت‏هاى کامپیوترى، فراگیران این دوره‏ها را محدود به افراد ویژه‏اى مى‏کند .(13) ه . رهیافت استفاده از کامپیوتر در آموزش از طریق اینترنت کاربرد کامپیوتر در آموزش از راه دور را مى‏توان در یکى از چهار مقوله زیر طبقه بندى نمود: 1، . (CAI) آموزش با معاونت کامپیوتر (14) ; در این وضعیت کامپیوتر به عنوان یک ماشین آموزشى خود در برگیرنده، (Self - contained) به منظور ارائه دروس ناپیوسته و مجزا و در جهت نیل به اهداف آموزشى ویژه اما محدود به کار مى‏رود . چندین وضعیت‏براى CAI وجود دارد که عبارت‏اند از: تمرین و تکرار، مشاوره و نظارت، شبیه‏سازى، بازى و حل مسئله . 2، . (CMI) آموزش با مدیریت کامپیوتر (15) ; در این وضعیت، شاخه بندى کامپیوتر، ذخیره سازى آن و توانایى‏هاى بازیابى آن به منظور سازماندهى آموزش و ثبت و ضبط سوابق و پیشرفت فراگیران مورد استفاده قرار مى‏گیرد . 3، . (CMC) ارتباطات با میانجى کامپیوتر (16) ; این وضعیت آن دسته از کاربردهاى کامپیوتر را توصیف مى‏کند که ارتباطات را تسهیل مى‏کند; نظیر پست الکترونیکى، کنفرانس کامپیوترى و تابلوهاى الکترونیکى . 4، . (CBM) چند رسانه‏اى مبتنى بر کامپیوتر (17) ; هایپر کارد و هایپر مدیا و ابزار کامپیوترى قدرتمند، و انعطاف پذیرى که در حال توسعه نیز هستند، در سالهاى اخیر توجه تعلیم دهندگان از راه دور را به خود جلب نموده است . و هدف اصلى در این وضعیت، درهم کردن صداها و تصاویر مختلف و فن‏آورى‏هاى کامپیوترى در یک پدیده واحد، به گونه‏اى است که به سهولت قابل دسترسى باشد .(18) به نظر مى‏رسد آنچه در فرآیند آموزش در این نوشتار مورد نظر است، بهره‏گیرى از رهیافت دوم و سوم در زمینه استفاده از کامپیوتر مى‏باشد . و مدل آموزشى ارائه شونده، ضمن بهره بردارى از مدیریت کامپیوتر، امکان استفاده از مواد آموزشى، بخش‏هاى تصویرى و صوتى، دسترسى به استاد از طریق تلفن و کامپیوتر، کنفرانس کامپیوترى و . . . را براى فراگیران فراهم مى‏آورد . در عین حال، اگر استفاده از رهیافت اول و چهارم نیز مورد نظر مدیران ارشد سازمان باشد، با رهیافت‏هاى پیشین قابل جمع است و سطح کیفى و کمى آموزش‏هاى ارائه شونده را به مراتب پیچیده‏تر و گسترده‏تر خواهد ساخت . و . عناصر اصلى یک برنامه آموزشى موفق (19) 1 . نخستین عنصر یک برنامه آموزشى موفق این است که برنامه مزبور، داراى یک طرح روشن باشد . در این طرح، اهداف برنامه معین شده است . همچنین طرح مزبور با توصیف مخاطبان بالقوه آغاز مى‏نماید; براى مثال اینکه برنامه در صدد است چه سطح آموزشى را ارائه دهد، و کدام گروه سنى را مد نظر گرفته و آیا برنامه مرحله بندى شده و دامنه جغرافیایى فراگیران چیست و . . . اینها همگى بر مهم‏ترین ملاحظات طراحى که عبارت‏اند از خود دوره‏هاى آموزشى، شیوه ارائه دوره‏ها، و پلات فورم ارائه، تاثیر خواهند گذاشت . 2 . عنصر دوم اینکه پلات فورم ارائه دوره آموزشى، تحقق اهداف دوره و ساختار آن را عملى سازد . در واقع . پلات فورم باید ارائه محتوا و روش دوره را تدارک نماید: چگونه استاد عرضه دوره را طراحى مى‏کند؟ آیا مباحثات و پروژه‏هاى کلاسى، نقش مهمى در دوره بازى مى‏کنند؟ اگر چنین است، پلات فورم باید کنفرانس نمودن را تدارک نماید و نه صرفا مبادله اطلاعات را . پلات فورم باید به اندازه‏اى قوى باشد که چند رسانه‏اى بودن را تدارک کند و ترجیحا سیستم‏هاى اجرایى چندگانه را در نظر گیرد . 3 . تجهیزات و زیر ساخت، قابل اعتماد و نیرومند باشند . از آنجا که آموزش مزبور به شدت بر تکنولوژى تکیه مى‏کند، تجهیزات یعنى ایستگاه‏هاى کارى، سرورها و تجهیزات کنفرانس از طریق ویدئو باید قابل اعتماد باشند و زیر ساخت، یعنى شبکه، اتصال اینترنتى و خطوط تلفن باید نیرومند باشند . 4 . آنگاه که مشکلى رخ مى‏دهد، تدارک تکنولوژیک به فوریت انجام گیرد . از آنجا که وقوع مشکلات فنى اجتناب‏ناپذیر است، برنامه باید یک تیم فنى تدارک کننده با وظیفه حفظ سطح بالاى زیر ساخت و فعال بودن آن، در اختیار داشته باشد . 5 . استادان وقف مفهوم آموزش مزبور شوند و در تعلیم و تربیت این نوع آموزش خبره گردند . استادان، بازیگران کلیدى در برنامه آموزش از راه دور هستند . آنها باید حقیقتا وقف موفقیت‏برنامه شوند، زیرا ناگزیر آنها ساعات طولانى از عمر خود را صرف پاسخ به فراگیران مى‏کنند; ارائه دروس و ویدئو را طراحى مى‏کنند و در مورد بهترین روش‏هاى ارائه دوره تحقیق مى‏کنند . 6 . استادها با تکنولوژى مشکلى نداشته باشند . استادها باید در طول دوره و در میان مراحل مختلف، آموزش مرحله‏اى ببینند; به گونه‏اى که با تکنولوژى احساس راحتى کنند . 7 . مدل آموزشى، طیفى از تکنیک‏ها را مشارکت دهد . بدینسان، آموزش مبتنى بر منابع است; به گونه‏اى که فراگیران در ایت‏خود هر آنچه را که براى موفق شدن بدان نیازمندند، در اختیار دارند; اعم از مواد، سرفصل‏هاى دوره، دسترسى به تکنولوژى و دسترسى به استاد از طریق کامپیوتر یا تلفن . 8 . کارکنان محلى از طریق تسهیل برنامه‏ها و ارائه خدمات و تدارکات سایت، معاونت و همکارى در فرآیند مزبور را تحقق بخشند . براى مثال مدیران و مشاوران راهنما به طور کلى مسئولیت تبلیغ دوره‏ها و جذب فراگیران را به انجام رسانند . 9 . برنامه آموزشى، به طور مستمر از جهت اثر بخشى مورد مراقبت و ارزیابى قرار گیرد . پی ‏نوشت‏ها: در دفتر مجله موجود می‏ باشد .




¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! مقاله نویسی

سه شنبه 85/8/2 :: ساعت 3:14 صبح

نکات دیگری که بایدبه خاطر بسپارید :
* زیر عنوانها
زیر عنوانها مقاله را به بخشهای کوچک تری  تقسیم میکنند . هر چند ارائه مطالب مختلف  در یک مسیر واحد دشوار است  اما یک مقاله خوب  در واقع نثری  متشکل از جند مطلب است  که در امتداد یکدیگر می ایند.بنابر این  از بکار بردن فهرست  در مقاله  خودداری کنید. بعنوان مثال  به جای  اینکه سه مطلب  مربوط به هم  را  با شماره  1 2 3 بیاورید  بهتر است بنویسید :  " در اینجا سه نکته مرتبط وجود دارد: اولا ..   ثانیا....  و در در نهایت  اینکه....."

* نمودارها یا تصاویر
نمودارها یا تصاویر در صورت وجود به شما کمک میکند تا علاوه بر اینکه  مستقیما به بحث  اصلی بپردازید  وبر ان متمرکز  شوید  اطلاعات زیادی را به خواننده بدهید بدون انکه بخواهید چیزی بنویسید.با این وجود  نمودارها  وتصاویر  هم مانند  فهرست  جریان  منسجم  مقاله را از هم  می پاشد و مقاله را به بخشهای مختلف  تبدیل میکند.لذا  از انها فقط زمانی استفاده کنید  که مطمئن باشید جهت فهم خواننده ضروری است.

*علائم اختصاری
علائم اختصاری  را زمانی به کار ببرید که قبلا فرم کامل انها را استفاده کرده باشید ویا اگر انها رابرای اولین با ر بصورت اختصاری  یا عبارات فنی می نویسید   حتما در پاورقی  یا پی نویس  مقاله  در مورد انها  توضیحات لازم را ارائه دهید.

*منابع
اگر مطالب  را از شخص دیگری گرفته اید  و یا این که  بحث اصلی  مقاله  نظریه شخص دیگری  است  حتما به ان اشاره کنید و قید کنید که نظریه شما نیست. این کار را با قرار دادن  نام شخص  نام اثر  و سال انتشار  در یک پرانتز  و یا بصورت  زیر نویس انجام دهید.در پایان مقاله  باید  کتاب نامه  یا فهرست مراجع اورده  شود که در ان اسامی تمامی کسانیکه در مقاله  امده  یا ارجائع داده شده است  امده باشد.

*دزدی علمی
از اوردن عبارات یا نظریات دیگران  بعنوان گفته ها  یا نظریه های  سایرین بدون نام ذکر نام انها  و یا  با نام خودتان مجاز نیست.در هنگام یادداشت بر داری  از کتب  و مجلات  حتما  نام افراد  یا نویسنده مقاله  را یادداشت کنید.کپی جمله  از مقالات یا کتابها نیز دزدی علمی محسوب میشود.لذا باید مطالب  کتاب  یا مقاله مورد  نیاز را  بخوانید  وبرداشت خود را  بنویسید.اگر احتیاج به عین جمله باشد  حتما انرا در علامت نقل قول بگذارید.

*نقل قولها
هر چقدر که از نقل قولها  کمتر استفاده شود  بهتر است . نقل قولها باید موید استدلالها بوده و از انها حمایت کنند.علاوه بر اینکه کاملا  به موضوع   مربوط باشد   نه اینکه به خاطر زیبایی جمله  یا نام نویسنده  ان مورد استفاده قرار گیرد.در صورتیکه  در جایگاه واقعی از نقل قول  استفاده کنید  هیچ جمله ای زیبا تر از خمله اصلی نخواهد بود.
اگر از نقل قول مستقیم استفاده می کنید  حتما از علامت گیومه  علاوه بر نام نویسنده  نام اثر  و سال انتشار  ان نیز  استفاده کنید. نام منبعی که  نقل قول از ان  اتخاذ شده است  باید در پاورقی  به شکل زیر نویس  اورده شود .
 بعنوان مثال: ((اموزش یعنی  زنده نگه داشتن  هر انچه که فرد یاد  گرفته و فراموش کرده است.))    (اسکینر1964)

*محدودیت لغات
بسیاری از مقالات از نظر تعداد لغت به کار  رفته محدودیت دارند. به عنوان مثال قید میشود  که تعداد لغات نباید از  .....   تجاوز کند.گاهی نیز از شما خواسته میشود تا مقاله ای  را بدون  محدودیت لغتی  بنویسید.مورد اخیر این مشکل را ایجاد میکند  که  چقدر  بنویسید  و چه زمانی دست از نوشتن بردارید.برای این سوال پاسخ مناسبی وجود ندارد.زیرا اندازه مقاله  به سبک حاصی  که مطابق ان  مقاله می نویسید بستگی دارد.تصمیم گیری در مورد این که چه موقع مقاله تمام شود  جزئی از روند یادگیری است ومهارتی است  که باید انرا  در خود تقویت  کنید.با این حال زمان ختم مقاله  بستگی  به تصمیم شما دارد.

* مرور کردن مقاله
پس از تهیه پیش نویس مقاله انرا بطور کامل  بخوانید  و به خود باز خورد دهید.لذا باید نوشته های خود را بخوانید  و انها را ارزیابی کنید.بهتر است چند روز یا یک هفته پس از تهیه  پیش نویس  انرا بخوانید . چند روز صبر کردن سبب میشود که با نگرشی متفاوت تر   فکری بازتر  وقضاوتی بی طرفانه تر  ان را مرور کنید.
خواندن مقاله با صدای رسا  فکر خوبی است تا مطمئن شوید که سبک نگارش شما ضعیف نبوده  ومتن از روایی  خوبی برخوردار است.


در زمان مرور مقاله سوالات زیر را بعنوان راهنما مد نظر داشته باشید:

1.حس گرفتن: ایا همان حسی است که شما نسبت به مقاله دارید  خواننده هم دارد؟ وهمان معنا را دریافت میکند؟

2.کمبود:  ایا مقاله شامل همه مطالب لازم هست؟ ایا کمبودی احساس میشود؟

3.تفصیل:  ایا مقاله شامل توضیحات اضافی و غیر ضروری است؟

4.منطق:  ایا مطالب از یک سیر منطقی برخوردار هستند؟

5.شواهد:  ایا از شواهد به اندازه کافی برای اثبات  مطلب استفاده شده است؟

6.محتوا:  ایا محتوا به موضوع مربوط است؟

7.توازن:  ایا تاکید روی بعضی قسمت ها به جاست؟ ایا بخشهایی وجود دارد که نیاز به توضیح بیشتر  یا خلاصه کردن داشته باشد؟

8.روایی:  ایا مطلب تکراری  غلط املایی   نگارشی  ویا دستوری وجود دارد؟

9.مثال ها:  ایا از مثال  در روشن شدن مطلب استفاده شده است؟

10.نقل قولها:  ایا دقیقا به منبع ارجا  داده شده است؟

11.سوالات:  ایا دقیقا پاسخ داده شدهاند؟

12.منابع:  ایا همه منابع مورد استفاده  در انتهای مقاله امده است؟

13.ایا بطور کلی مقاله از یک انسجام مطلوب برخوردار است؟


انتقادات  وایرادهای  متداول  که از مقالات گرفته میشود:
معمولا کسانیکه مقالات را ارزشیابی  میکنند ویا به انها امتیاز میدهند ایراداتی می گیرند که متداولترین انها در زیر اورده شده است:

***(انتقاد)  مقاله بسیار طولانی  یا غیر منسجم :
 _ساختار وطرح اولیه  را طوری  تدوین کنید که مطالب شما در قالب محدود تری بیان شوند.
_اطلاعات نامربوط را حذف کنید.
_در جهت محور مقاله حرکت کنید.


***بسیار کوتاه یا کمبود محتوا :
_به توضیحاتی که لازم است اورده سود تا موضوع را روشن کند توجه کنید.
_از مثالهای بیشتری استفاده کنید.
_جستجوی بیشتری انجام دهید.
_زمینه موضوع را از جنبه های مختلف بررسی کنید.

*** سازماندهی بد_نامفهوم بودن :
_برای طراحی ساختار مقاله بیشتر تمرین کنید.
_از وجود ساختار مناسب و منطقی مطمئن شوید.
_مطالب  تکراری و غیر ضروری را حذف کنید.

***عدم بلاغت _ضعف در بیان مطلب :
_مطالب و پاراگراف ها را مرتبط بنویسید.
_لغات را از نظر املایی و دستوری چک کنید.
_قبل از تحویل به استاد زمانی را برای مرور کردن در نظر بگیرید.

***پاسخ نا مربوط :
_بررسی کنید که مطالب شما سو گیری نداشته باشد  بلکه متوازن باشد.

***نتیجه گیری بدون شاهد :
_اطمینان حاصل کنید  که برای هر نتیجه ای که میگیرید شاهد یا مدرک مستند ارائه میدهید.
_تنها بیان نتیجه کافی نیست باید انرا اثبات کنید.
 
***پاسخ های صرفا شخصی :
_از بکار بردن اول شخص (من) بپرهیزید.جملات را بصورت مجهول واز زبان سوم شخص بنویسید.
_نظرات شخصی خود را ارائه ندهید مگر این که در سوال نظر شما را خواسته باشند.

***نتیجه گیری ضغیف :
_از نتیجه ای که میگیرید اطمینان حاصل کنید.از صحت پاسخها به سئوالات مطمئن شوید.

***مقدمه ضعیف :
_از اینکه بطور کامل و مختصر موضوع  وبخش های مقاله را معرفی کرده اید مطمئن شوید.برای خواننده  هدف و روش خود را توضیح دهید.

***اطلاعات نا مربوط :
_اگر سوال یا موضوع را فهمیده اید  و میدانید  که از شما چه میخواهند  تنها به پاسخ ان فکر کنید و مطالب مربوط را بنویسید نه انچه به انها علاقمندید.

***خسته کننده :
_سبک نگارش خود را تغییر دهید.مطالب و مثالهای جدید و جذاب اضافه کنید.ابتکار به خرج دهید.

***بسیار توصیفی :
_منتقدانه وارزیابانه به اطلاعاتی که جمع اوری کرده اید نگاه کنید.یک نظریه یا قالب متن را ارائه  دهید واطلاعات    تجارب ومثال ها را در راستای حمایت از ان بکار برید.

***غیر نظری :
_بحث های بیشتری  از رویکردهای تئوری اورده و از نظریه های بیشتری استفاده کنید.

***اتخاذ سبک تاریخی :
_از توصیف یک بخش  از تاریخ ویا ترتیب زمانی وقایع  بپر هیزید.بلکه بررسی و تجزیه  و تحلیل  کنید که چرا این وقایع اتفاق افتاده اند نه این که  انها را توصیف کنید.

***عدم موفقیت در پاسخ به سوالات :
_از اینکه سوال را درست فهمیده یا تفسیر کرده اید مطمئن شوید.به لغات هادی در اتخاذ سبک مقاله نویسی دقت کنید.همزمان با نوشتن هر پارا گراف  با مراجعه به موضوع از محور سوال دور نشوید.



اجزای یک مقاله خوب :
_ تمرکز روی موضوع
_ استدلال نظریه به کمک شواهدی که جمع اوری شده اند.
_ پاسخ دادن به سوالات
_ تجزیه وتحلیل با استدلالهای  متقاعد کننده  منسجم و روشن
_ ذکر منابع  و مراجع در یک قالب صحیح
_ درک صحیح مفاهیم  ایده ها و نظریه ها از سوی خواننده
_ جمع اوری شواهد و مدارک مستند  در حمایت از نظریه طرح  شده
_ رویکرد ارزیابانه و تدوین ساختار
_ سیر منطقی


خلاصه: یک مقاله خوب به برنامه ریزی   تدوین ساختار و تهیه مطالب نیازمند است و این کار وقت می گیرد.قبل از پرداختن  به مقاله لازم است که بطور کامل و عمیق موضوع مقاله را درک کنید  کلمات هادی را که نشان میدهد با چه رویکرد و سبکی باید مقاله نوشت  تشخیص دهید. همزمان با دقت و توجه به سوال یا عنوان مقاله  به جستجو  مطالعه و جمع اوری اطلاعات  بپردازید. پس از جمع اوری اطلاعات  مورد نیاز  و تدوین  ساختار  پیش نویس مقاله را تهیه کنید.پس از نوشتن مقاله  نیز انرا بخوانید و مرور کنید  تا به ایرادات احتمال  ان پی برده  وانها را اصلاح کنید.
متن مقاله را  از نظر نگارشی    دستوری     سیر منطقی  و روان بودن  جملات  وسهولت  ان از سوی خواننده چک کنید.
[/font:c4b3d4afae]


_________________
I BELIVE YOU

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

<   <<   11   12      >

! لیست کل یادداشت های این وبلاگ