مهدی بهمنی - ****شهدا شرمنده ایم**** شهدا شرمنده ایم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : چهارشنبه 103 آذر 28
u ****شهدا شرمنده ایم****

از آن هنگام که حق را به من نمودند در آن دو دل نگردیدم . [نهج البلاغه]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 236851

:: بازدیدهای امروز :72

:: بازدیدهای دیروز :53

vپیوندهای روزانه

سایت مراجع معظم تقلید و علماء شیعه [154]
بهترین یادگاری [237]
بروبچ قمی حالشو ببرن [209]
فارسی نگار [80]
کانون هادیان امت (مسجد امام هادی قم) [115]
.: جدول لیگ برتر :. [162]
دیکشنری [158]
استقلالیها [542]
ایران ورزشی [159]
روزناما خبرورزشی [227]
به لحظه ترین اخبار فوتبال ایران [164]
هیئت انصارالمهدی [218]
جگر داری بیا تو [482]
[آرشیو(13)]

vدرباره من

****شهدا شرمنده ایم****

مدیر وبلاگ : مهدی بهمنی[186]
نویسندگان وبلاگ :
داداش کوچولو
داداش کوچولو (@)[8]

عبدالله
عبدالله (@)[22]


گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست

vلوگوی وبلاگ

****شهدا شرمنده ایم****

v لینک وبلاگ دوستان

دشت جنون
اس ام اس عاشقانه
بنده ی خدا
یک کلمه حرف حساب
اردبیل شهری برای همه
دوباره سبز می شویم...
نور
جاده خاطره ها
بانک مقالات روانشناسی
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
سوز و گداز
طلبه میلیونر
کشکول
حسن تنهاترین سردار دنیاست
.: شهر عشق :.
پر شکسته
* امام مبین *
منتظر ظهور

v لوگوی وبلاگ دوستان
















vفهرست موضوعی یادداشت ها

فناوری اطلاعات[116] . موبایل و ترفند[5] . فوتبال[3] . عکسها و تصاویر جالب[2] . ترفند[2] . کامپیوتر[2] . ویندوز[2] . کامپیوتر . کلیپ بورد . کفش . مایکروسافت . مجتبی جباری . مرورگر . نرم افزارهای عیب یابی . همجنس‌بازی . واعظی آشتیانی . وسواس . ترفندستان . حافظه . روسپیگری . سکس . سوسک . سیستم عامل . شهادت . شهدا . شیطان . عجیب‌ . عطار . عید غدیر خم . غزه . فاطمه معصومه . فراکسیون . فوق العاده . فیلمهای سکسی . قطبی . SMS . آبی . استقلال و منصوریان و امیر قلعه نویی و داش علی منصوریان . اسقلالی . اعتیاد . اعیاد و عزاداریها . المپیک . المنتظر . امام رضا(ع) . امام صادق . امیر قلعه نوعی . اینترنت . اینترنت اکسپلورر . بسیجی . بیت‌المال . پرسپولیس . تجاوز جنسی .

vمطالب قبلی

فمژناوری اطلاعات
دانشگاه مجازی
ایمیل و اینترنت
عکسها و تصاویر جالب
مذهبی
عاشقانه
اجتماعی
ورزشی
مناسبتها
متفرقه
اس ام اس
داستان و مطالب جالب
علمی
سیاسی

vآهنگ وبلاگ

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! شهادت امام صادق سلام الله علیه

دوشنبه 86/8/14 :: ساعت 9:47 عصر

ایام شهادت امام جعفر صادق سلام الله علیه را به خدمت امام زمان سلام الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها و چهارده معصوم و تمام شیعیان و محبینش و به شهدا و امام و مقام معظم رهبری تعزیت میگوییم .


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! شهادت امام جعفر صادق(ع) را به محضر آقا امام زمان (عج) تسلیت عرض

دوشنبه 86/8/14 :: ساعت 9:31 عصر

 

نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفایده)
کنیه: ابو عبداللّه  لقب:
صادق
 پدر:
حضرت محمد بن على (ع)
مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر

تاریخ ولادت: یکشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى

مکان ولادت: مدینه     مدت عمر مبارک : 65 سال
علت شهادت:
مسمومیت   قاتل ملعون:
منصور دوانیقى (خلیفه عباسى)

زمان شهادت: یکشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى

مدفن مطهر:  قـبـر شریفش در قبرستان بقیع (واقع در مدینه منوره) در کنار قبر پدر و جدّ و عمویش امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى باشد.
 

زندگینامه امام جعفر صادق(ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الأول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لیکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر میداند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار میآید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

کنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته ‏اند. برخى نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه ذکر کرده ‏اند. کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیه ‏هاى وى معروف‏تر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته ‏اند. ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب می ‏گوید: آن حضرت مکنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وى ابو موسى بوده است.

 

 لقب امام صادق (ع)

 آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند. 

 

 فضایل امام جعفر صادق (ع)

مناقب آن حضرت بسیار است که به اختصار از آنها یاد می ‏کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

شیخ مفید در ارشاد مى‏نویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده‏ اند به اندازه ‏اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده ‏اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده ‏اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: ”شیعه جعفری“. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148 – 83 هجری)، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائدالوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و… صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.

 

امام و فقه اسلامی

ـ فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.

ـ در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.

 ـ حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.

آثار امام صادق (ع):

غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.

      1- از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است  که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.

        2- رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام.

       3- کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.

      4- کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.

      5- مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی،‌ صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.

       6- رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

      7-  رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.

      8-  بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.

      9- کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.

     10-  چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع) سفیان شوری،‌ عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری،‌  که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.

# همچنین ادعیه امام صادق (علیه السلام) (الصحیفة الصادقیة و الصادصیة الجامعة): مجموعه ادعیه معتبره ای است که از دو امام بزرگوار پنجم و ششم (علیهماالسلام) در کتب روایی شیعه وارد شده و دانشگاه امام صادق (ع) آن را به مناسبت بیستمین سالگرد تأسیس دانشگاه همزمان با میلاد مسعود نبی اکرم اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) منتشر کرده است


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! روش تایپ 10 انگشتی با صفحه کلید

چهارشنبه 86/8/9 :: ساعت 9:31 صبح

در این گفتار به اختصار روش تایپ 10 انگشتی آموزش داده می شود. همانطور که می دانید، تایپ ده انگشتی مهارتی است که به شما امکان می دهد تا بدون نگاه کردن به صفحه کلید، با سرعتی بیش از 5برابر افراد عادی (180حرف در دقیقه) تایپ نمایید.

ارزش و اهمیت تایپ ده انگشتی

مدت دوره آموزش تایپ حرفه ای، به طور معمول در آموزشگاه های فنی و حرفه ای 4 ماه است که گاهی بیشتر نیز می شود. اما معتقدم که جهت آموزش این مهارت به افرادی که واقعاً انگیزه و پشتکار یادگیری آن را داشته باشند، یک جلسه نیز کافی بوده و بعد از آن در صورتی که تمرین مرتب و مکرر کنند، به مرور زمان در حد تایپیست های حرفه ای آموزش دیده ظاهر خواهند شد.

قدم اول

به صفحه کلید نگاه کنید. دو تا از دکمه های صفحه کلید روی خود برجستگی های کوچکی دارند که وجود آنها کمک می کند تا موقعیت این دو دکمه را حتی در تاریکی یا بدون نگاه کردن نیز بتوان پیدا کرد. دکمه های مذکور، حروف F و J می باشند. انگشت اشاره دست راست خود را روی حرف F و انگشت اشاره دست چپتان را روی حرف J بگذارید.

قدم دوم

دو انگشت سبابه خود را روی دکمه SPACE مستقر نموده و 6 انگشت باقیمانده را به ترتیب روی دکمه های کنار حروف F و J بگذارید. (البته بدون فشردن دکمه ها) با مستقر شدن دستتان در این حالت، موقعیت تمامی دیگر کلیدها، نسبت به این  8 کلید ردیف وسط، قابل دسترس می باشد. این 8 دکمه را کلیدهای خانه (HOME KEYS) می نامند.

لازم به یادآوری است که علت مرتب نبودن دکمه های صفحه کلید به ترتیب الفبایی، آرایش آنها به ترتیب میزان کارایی است. 8 کلید خانه، پرکاربردترین حروف صفحه کلید به شمار می روند.

قدم سوم

برای تایپ کردن، هر کلیدی را که می خواهید فشار دهید باید از میان 8 انگشت ردیف وسط، فقط یک انگشت که به آن دکمه نزدیکتر است از جای خود بلند شده، کلید مذکور را فشرده و دوباره به جای خود بازگردد. پس از بازگشت انگشت به موقعیت اولیه، انگشت بعدی جهت فشردن دکمه بعدی از جای خود بلند شده، دکمه را فشرده و به جای خود باز می گردد. همینطور، هر دکمه ای را که می خواهیم فشار دهیم، فقط یک انگشت برای فشردن آن از جای خود حرکت کرده، آن کلید را فشرده و دوباره به جای خود باز می گردد.

شروع تایپ سرعتی به روش صحیح:

به عنوان شروع، دست خود را به روش گفته شده روی کلیدهای مبنا گذاشته و هر یک از کلمات زیر (یا دیگر کلمات دلخواه) را در برنامه WORD به قدری تایپ کنید که احساس نمایید نوشتنشان (بدون نگاه به صفحه کلید) برایتان آسان شده است. هر کلمه، حدوداً دو خط.

الف) تمرین با حروف ردیف وسط:

سم، کشک، گک، ات، لب، شک،

بات،بابا ،الب، شبی، یاس، سال، لاک،

کمال، شیما، مینا، امشب، لک لک، نم نم

ب) تمرین با حروف ردیف وسط و بالا:

ضش، صس، ثی، قب، فب، چک، جک، حک، خم، هن، عت، غت

ضامن، صبا، ثمین، قلیان، فلفل، چنگک، جنگل، خلاص، همیشه، علما، غلام

فسنجان، فسقلی، فکستنی، ثنایی، قلقلی، قشنگ، عقاب، خفن، خنک

پ) تمرین با حروف ردیف های وسط، بالا و پایین:

ظش، طس، زی، رب، ذب، /ک، .م، ون، ئت، دت، زکی، رشت، دادار

ظله، طشت، زورو، رب انار، بند رخت، ظالم، طالبی، زنبور، روزی، ذلیل، دهکده، نائب،آبله

(نکته1: جهت نوشتن حرف آ کلیدهای SHIFT H را بفشارید.)

(نکته2: کلید SHIFT همواره با انگشت کوچک دست مخالف دستی که حرف مربوطه را می زند فشرده می شود)

ملاحظه، کبوتر، آشکار

قدم چهارم :

در شروع کار، ممکن است اجرای این روش، کمی برایتان دشوار بوده و یا احساس کنید روش کندی است. اما فراموش نکنید که به مرور زمان آنقدر در این کار ماهر خواهید شد که سرعت نوشتنتان با صفحه کلید چندان فرقی با سرعت نوشتن با خودکار نخواهد داشت.

تمارین مربوط به کلیدهای اعداد، در اینجا آورده نشده، اما جهت اطلاع از انگشت متناظر با هر عدد، به رنگ دکمه ها در شکل زیر دقت نمایید. (کلیدهای همرنگ با انگشت مشابهی فشرده می شوند)

ممکن است با بلند شدن یک انگشت، انگشت دیگری نیز به طور غیر ارادی از جای خود بلند شود، اما این موضوع ایرادی نداشته و مهم این است که حتماً پس از فشار دادن دکمه مورد نظر، هر دو انگشت به جای اولیه خود باز گردند.

کلیات ماجرا

کلیات ماجرا همین بود. اما یادتان باشد که میزان سرعت و مهارت شما در تایپ کامپیوتری فقط و فقط بستگی به میزان تمرین و تجربه تان خواهد داشت. چنانچه زمانی برسد که بتوانید 180حرف در دقیقه تایپ کنید (با احتساب کسر 5حرف به ازای هر غلط) یعنی شایستگی دریافت مدرک بین المللی این رشته را داشته و از نظر سازمان فنی و حرفه ای کشور، یک تایپیست حرفه ای به شمار می آیید.

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! :.:. مکالمه با خدا .:.:

سه شنبه 86/8/8 :: ساعت 10:18 صبح

مکالمه با خدا

-: الو! سلام

* سلام علیکم! بفرمایید.

-: ببخشید با خدا کار داشتم، می خواستم با خودشون صحبت کنم.

* خودم هستم، باز چی شده بنده من؟

-: اِ… چه حافظه ای ماشا الله. چه زود منو شناختید.

* من هیچ کس و فراموش نمیکنم. هیچکس.

-: ببخشید خدا جونم! کارم یه خورده طول می کشه وقت دارین؟

* بگو! همه حرفات رو می شنوم.

-: خدا جونم؟!

* بگو جانم!

-: یه خواهش دارم.

* بگو عزیزم.

-: ببین خدا! می دونی! می خوام بدونم وقتی باهات حرف می زنم و درد دل می کنم صدامو می شنوی یا نه.

اصلا می خوام هر وقت دعا می کنم، دعامو بشنوی. به حرفم گوش بدی.

می دونی! همینکه بدونم یکی حرفم رو می شنوه برام کافیه.

* من که بارها گفتم ادعونی استجب لکم.

تو هر دفعه منو صدا کنی جوابت رو میدم.

هر موقع منو صدا کنی میام و پای درد دلت می شینم و باهات حرف می زنم. اما وقتی اینقدر این گوش تو هر صدایی و هر سخنی رو شنیده و سنگین شده که صدای منو نمی شنوه، تقصیر من نیست.

-: واقعا حرفام رو می شنوی؟!

* واقعا حرفات رو می شنوم.

-: ببین خدا! تو از همه چیز با خبری. همه چیز رو می دونی، مگه نه؟

* بله!

-: از حاجتم، از نامه نا نوشتم، از حرف نگفتم، از وضع دنیام، از آخرتم، از ظاهرم، از چیزی که تو دل دارم، … از همش خبر داری؟

* آره همش رو می دونم

-: هق هق گریه هام رو می بینی؟

وقتی از بیچارگی و درموندگیم پیشت شکایت می کنم، حرفام رو می شنوی؟

وقتی از همه جا درمونده می شم و طرف تو میام، می فهمی که میام؟

صدای در زدنام رو می شنوی؟

* بله بنده ام. می بینم. می شنوم. می فهمم. مگه نشنیدی ان الله بصیر بالعباد.

مگه نشنیدی ان الله سمیع الدعاء

-: می دونم. اما من…

* هر جا که بری بازم بنده منی. اما از بس که باور نمی کنی که همشو می بینم و می شنوم اینقدر دل منو می شکونی.

-: الهی بمیرم!

*نه .مرگ رو تو نباید درخواست کنی . این رو من باید دستور بدم .درست که خیلی

بخشندم و مهربونم ولی تو نباید تو کارهای من دخالت کنی.

*بارها شده گفتم نرو. نفهمیدی. رفتی. هی دنبالت اومدم. به ملائک گفتم مبادا چیزی بنویسینا صبر کنید تا لحظه اخر. بر می گرده. مهدی اون عمل رو انجام نمی ده. مهدی اون حرف رو نمی زنه. مهدی اون…

هر چی ملائک گفتن بار الها! این بنده سابقه داره. دفعه اولش نیست. اما گفتم: نه شاید این دفعه عوض شده باشه. صبر کنید. چیزی ننویسید.

و اونا هم با من منتظر نشستن تا ببینن تو عوض شدی.

هی صدات زدم. گفتم: مهدی نرو. اما تو رفتی. گفتم: مهدی نزن. اما تو زدی. گفتم: مهدی نکن. اما تو کردی. اخر سر منو پیش ملائک سر افکنده کردی. ملائک گفتن: بار الها! بازم بندت عوض نشد.

-: شرمنده ام.

* هر دفعه همین حرف رو می زنی. هر دفعه هم می بخشمت. هر دفعه هم به روم سیلی می زنی.

-: شرمندتم. با وجود همه محبتی که بهم داری سرم زیره. با اینکه خیلی بدم اما تو خیلی خوبی.

به جون خودم می دونم که اگه یکی از این نعمتهایی رو که بهم دادی بخاطر این همه کفر و ناشکریایی که می کنم ازم بگیری، کسی نمی تونه اون رو دوباره بهم بده.

به جون خودم می دونم اگر عزتی رو که تو چشم مردم بهم دادی و خوب می دونم که لایق این عزت نیستم، اگه ثانیه ای از من بگیری تو همون یک ثانیه کسی دیگه حاضر نیست بهم نگاه کنه. چه برسه به اینکه من رو به عنوان دوست، همراز و حتی فرزند قبول کنه.

اگه بگیری کی می تونه اون عزت رو به من بر گردونه؟! می دونم که جز خودت هیچ کس.

خدا جونم! از روز برام روشن تره که جز تو پناهی ندارم. هر جا برم، به هر راهی برم، به هر جا و مقامی برسم. باز اخر راه که رسیدم و دستم رو خالی دیدم تو رو صدا می کنم.خیلی می ترسم یه روزی پیمونه گناه من سر بره و خشمت بگیره.خیلی می ترسم که بگی به این بنده هر چی فرصت دادم آدم نشده.خیلی می ترسم از لحظه ای که بخوای از من رو برگردونی.

خدا جونم! می دونم اینقدر نافرمانی و سرکشی کردم که لیاقت مهر تو رو ندارم.

اما…

اما بخشش صفتیه که فقط در خورِ شاَن و مقام توست.

*دلمو می شکنی. غم رو دلم میاری. غصه دارم می کنی. بعد می گی غلط کردم؟!

می دونی! هر بار که میای دلم نمیاد دست رد تو سینت بزارم؟!

چشمای اشک بارونت رو که می بینم از خودم خجالت می کشم که در رو بروت باز نکنم. هر دفعه با روی گشاده در رو باز می کنم و به استقبالت میام به امید اینکه ایندفعه، دیگه رو درست می شی


اما تو میای نمک می خوری و نمک دون می شکنی


-: می دونم که با مدبر قرار دادن نفسم به خودم ستم کردم. اما خدایا! وای بر من اگر تو مرا نیامرزی. خدایا! تو زندگیم این همه به من نیکی کردی من چطور می تونم باور کنم که لحظه مرگ منو تنها بزاری و خوبی خودت رو از من دریغ کنی.



الهی اعتذاری الیک اعتذار من لم یستغن عن قبول عذره

فاقبل عذری یا اکرم من اعتذر الیه المسیئون

الهی لاترد حاجتی


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! استقلال حجازی و ترفندهایش خارج از زمین فوتبال

دوشنبه 86/8/7 :: ساعت 8:44 صبح

 FARHADMAJIDI.COM 4.jpg

ردیف

تیم تعداد بازی برد تساوی باخت زده خورده امتیاز
1. پرسپولیس 11 7 4 0 22 12 25
2. سپاهان 8 6 1 1 17 10 19
3. صباباتری 11 4 6 1 10 7 18
4. برق شیراز 11 5 2 4 12 13 17
5. استقلال اهواز 11 4 4 3 19 16 16
6. ملوان 11 4 4 3 14 11 16
7. استقلال 11 3 5 3 15 14 14
8. پاس همدان 10 4 2 4 12 11 14
9. فجر شیراز 11 3 5 3 14 14 14
10. راه آهن 11 2 6 3 12 11 12
11. پیکان 11 2 6 3 13 13 12
12. سایپا 10 3 3 4 11 13 12
13. صنعت نفت 11 3 3 5 11 13 12
14. شیرین فراز 11 3 3 5 12 16 12
15. ابومسلم 11 3 3 5 10 16 12
16. مس کرمان 9 3 2 4 9 12 11
17. ذوب آهن 10 2 4 4 10 12 10
18. پگاه 11 0 5 6 5 14 5
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: ورزشی - فوتبال
باشگاه استقلال تهران در شکایتی به کمیته‌ی انضباطی فدراسیون فوتبال ادعا کرده است که «جواد رزاقی راد» بازیکن تیم ابومسلم که در دیدار اخیر دو تیم به میدان رفته، دارای کارت پایان خدمت جعلی است و بر این اساس خواستار تغییر نتیجه‌ی دیدار مذکور شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تیم فوتبال استقلال تهران که در هفته‌ی یازدهم لیگ برتر در ورزشگاه آزادی با تیم ابومسلم به تساوی یک بر یک دست یافت در شکایتی به کمیته‌ی انضباطی فدراسیون فوتبال مدعی شده که مدارک پایان خدمت «رزاقی راد» جعلی است و حضورش به عنوان بازیکن در ترکیب ابومسلم نیز غیر قانونی است. بر این اساس استقلالی‌ها مدعی شد‌ه‌اند که باید نتیجه‌ دیدار مذکور نیز باید به آنها تغییر کند.


براساس این گزارش، جواد رزاقی راد که دو سال است، برای ابومسلم خراسان بازی می‌کند، متهم شده که کارت پایان خدمت یا مدارک منتهی به صدور کارت معافیت از خدمتش جعلی است و در این راستا نیز با قراردادش با ابومسلم دارای ایراد قانونی است.


رییس کمیته‌ی انضباطی فدراسیون فوتبال نیز با تایید شکایت باشگاه استقلال علیه رزاقی و باشگاه ابومسلم تاکید دارد که پرونده برای اظهار نظر نهایی نیازمند بررسی دقیق و کار کارشناسی است.


عبدالرحمان شاه حسینی در این باره به خبرنگار ایسنا گفت: براساس ادعایی که باشگاه استقلال مطرح کرده، پرونده‌ای برای «رزاقی راد» مفتوح شده است که نیازمند به بررسی کامل و کار کارشناسی دقیق است. نمی توان در حال حاضر اظهار نظر روشنی در این خصوص داشت.


وی افزود: 15 روز قبل و پیش از شکایت باشگاه استقلال نیز فردی در گزارشی رسمی به کمیته‌ی انضباطی اعلام کرد که در تهیه‌ی مدارک جعلی برای معاف شدن از خدمت رزاقی راد دست داشته است! در آن زمان نیز کمیته‌ی انضباطی رزاقی راد را برای پاره‌ای از توضیحات احضار کرد که وی از حضور در کمیته ‌ی انضباطی خودداری کرد.


شاه حسینی در مورد ادعای باشگاه استقلال مبنی بر تغییر نتیجه‌ی دیدار این تیم با ابومسلم گفت:‌ در حال حاضر این موضوع تنها یک ادعا است که پس از نهایی شدن رسیدگی‌ها در این‌مورد اظهار و نظر خواهد شد.


رییس کمیسیون انضباطی فدراسیون فوتبال اظهار کرد: اوایل هفته‌ی آینده با حضور رزاقی راد نشست کمیته‌ی انضباطی تشکیل خواهد شد تا پرونده به طور کامل بررسی شود.

 

حال و هوای گریه هست، وقتی برای گریه نیست!!!

شاید بدبین ترین هوادار استقلال هم نمی توانست پیش بینی این وضعیت را برای استقلال داشته باشد!!
تشتت فکری روی نیمکت استقلال و عدم مهره کارآمد در میانه میدان و عدم ثبات مدیریتی فتح الله زاده وفشار منتقدین و هوادران امیر قلعه نوعی و ... همه و همه فقط گوشه هایی از مشکلات استقلال است که به چشم می آید و اصلا هم احتیاج نیست تا حتماً آدم در درون باشگاه باشد تا این مشکلات را ببیند!!!

در این میان حداقل خود حجازی تصورش را نمی کرد که بعد از هشت سال دوری از استقلال انقدر بد بازگشت داشته باشد!!! شاید عدم هماهنگی بین بازیکنان و چند بهانه در همین منوال بتواند درمان موقتی بر افکار هواداران که هرروز جبهه بدتری در مقابل حجازی اتخاذ می کنند باشد ولی آنچه که مسلم است زنگ خطری است که حداقل خود فتح الله زاده آنرا به خوبی حس می کند!!!



چه خود فتح الله زاده هم می داند و بیاد دارد که این هوادار بعد از بازگشت وی به تیم برایش گوسفند زمین زد و برایش جشن گرفت و حالا این هوادار حداقل قسمتی از این مصائب را بر دوش وی می بیند و فتح الله زاده در حرکتی قابل پیش بینی اولتیماتومی به کادر فنی تیمش داد و اینبار جایگاه خویش را فدای رفاقت نکرد تا حداقل از دوش خویش سلب مسئولیت کند و توپ را به زمین ناصر حجازی بفرستد !! در این میان حرکت ناصر حجازی در مقابل خبرنگاران دقیقاً حاکی از عدم باور وضعیت فعلی استقلال توسط کادر فنی می داد !! چه آنکه حتی خود وی هم مسلماً نمی تواند باور کند که در موقعیت گل 6-5 از حریف بحران زده اش عقب تر بود و در درصد مالکیت توپ در شرایطی مساوی قرار داشت!!!

نگارنده تعویض های تکراری و بدون هدف را بزرگترین مشکل فعلی استقلال می داند !!! عدم تحرک در گوشه های استقلال که اتفاقا ً از بهترین های ایران هستند و تعویض های سریال وار مانند تعویض جباری و آمدن علیزاده در ده پانزده دقیقه پایانی فقط گوشه ای از اعتراضات هواداران و منتقدین به استقلال است .

از نظر این حقیر استقلالی که از نظر روحی در شرایط بدی قرار داردمی تواند با شکی درکادر فنی و یا در سیستم بازی به مسابقات بازگردد شاید یک برد پرگل و یا سه برد متوالی بتواند بازگشت خوبی به مسابقات قلمداد شود !!! و یا شکی مانند آوردن دستیاری خارجی مثل تکین دستیار سابق دنیزلی (( دقیقا همان شکی که با آمدن یونگ به استقلال زمان مرفاوی داده شد)) که بتواند رنسانسی در سیستم استقلال وارد کند !!!

آنچه که مسلم است این شرایط فقط و فقط بدست حجازی و هوادار درست می شود، شرایطی که استقلال در دوره کخ هم تا حدودی آنرا تجربه کرده بود !!!!
ای کاش هوادار استقلال به این شناخت برسد که برای تعویض مربی دیر است و استقلال به هیچ قیمتی نباید این فصل را بدون جام پشت سر بگذارد !!!
و ای کاش بجای اینکه هوادار استقلال از الان خود را نا امید و خسته قلمداد کند و قبل از مرگ سهراب شیون براه اندازد در استادیوم فقط استقلال را حمایت کند و با تشویق هایش برهانیی که شرایط روحی مناسبی ندارد را کمک کند و حداقل به حجازی بفهماند که تا آخر در پشتش ایستاده است و تا زمانی که وی سرمربی استقلال است مورد حمایت است !!! چون هوادار استقلال شخص پرست نیست!!!
هرچند دور از انصاف است که این وضعیت استقلال را عادی قلمداد کنیم ولی

در نا امیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است

سخن کوتاه تر انکه این برهه از تاریخ استقلال هم رد خواهد شد و آنچه که باقی می ماند عملکرد و رفتار کادر فنی و مسئولین و هوادران در قبال مشکلات است ، انشالله که هیچکدام در سالهای آینده شرمنده رفتار امروز خود نشوند


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! قلب پاک !

دوشنبه 86/7/30 :: ساعت 12:22 صبح


 

مرد جوانی در وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب را در آن شهر دارد.جمعیت زیادی گرد آمدند.قلب او کاملاْ سالم بود و هیچ خدشه ای بر او وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند.مرد جوان در کمال افتخار با صدایی بلند تر به تعریف از قلب خود پرداخت.ناگهان پیرمردی

 

!!!!!!!!!!!جلوی جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست
مرد جوان و بقیه ی جمعیت به قلب پیرمرد نگاه کردند. قلب او با قدرت تمام می تپید. اما پر از زخم بود.قسمت هایی از قلب او برداشته شده بود و تکه هایی جایگزین آنها شده بود اما آنها به درستی جاهای خالی را پر نکرده بودند و گوشه هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می شد.در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پر نکرده بود. مردم با نگاهی خیره به او می نگریستند و با خود فکر می کردند این پیرمرد چطور ادعا می کند که قلب زیباتری دارد؟؟؟

 

مرد جوان به قلب پیرمرد اشاره کرد و با خنده گفت : تو حتماْ شوخی می کنی.... قلبت را با قلب من مقایسه کن.قلب تو تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است.پیرمرد گفت : درست است قلب تو سالم به نظر می رسد.اما من هرگز حاضر نیستم قلبم را با قلب تو عوض کنم.می دانی هر کدام از این زخم ها نشانه ی انسانی است که من عشقم را به او داده ام .من بخشی از قلبم را جدا کرده ام و به او بخشیده ام.گاهی او هم بخشی از قلب خود را جدا کرده و به من داده که به جای آن تکه ی بخشیده شده قرار داده ام. اما چون این تکه ها مثل هم نبودند گوشه هایی دندانه دندانه در قلبم دارم که برایم عزیزند.چرا که یاد آور عشق میان دو انسان هستند. عضی وقت ها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام اما آنها چیزی از قلب خود را به من نداده اند.اینها همین شیارهای عمیق هستند.گرچه درد آورند اما یاد آور عشقی است که داشته ام.امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با تکه ای که منتظرش بوده ام پر کنند.... حالا می بینی که زیبایی واقعی چیست؟؟؟؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد . در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر بود به سمت پیرمرد رفت . از قلب جوان و سالم خود تکه ای بیرون آورد و با دست هایی لرزان به پیرمرد تقدیم کرد.پیرمرد آن را گرفت و در قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را جای زخم قلب مرد جوان گذاشت

 


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! برهانی هنرمند است

شنبه 86/7/28 :: ساعت 11:19 صبح

مربی تیم استقلال پس از پیروزی مقابل پگاه گفت: در این مسابقه بازی کاملا دست استقلال بود و می‌توانستیم گل‌های بیشتری به پگاه بزنیم.

صادق ورمزیار درگفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهارکرد: نباید با یک گل از زمین خارج می‌شدیم. متاسفانه بازیکنان ما چند موقعیت مسلم گلزنی را از دست دادند و داور نیز یکی از گل‌های سالم ما را مردود اعلام کرد. همین عوامل باعث شد تا نتوانیم با گل‌های بیشتر پیروز بازی باشیم.

وی تصریح کرد: هر چند که زمین بازی ناهموار، گل‌آلود و سنگین بود اما، بازیکنان ما پس از داربی روحیه‌ی مضاعفی برای این بازی داشتند و آنچه را که از آنها خواستیم در زمین پیاده کردند.

مربی استقلال با اشاره به این که پگاه نیز فراتر از انتظار ظاهر شد، افزود: تیم پگاه به دلیل این که در انتهای جدول قرار دارد و از امتیاز میزبانی بهره می‌برد، برای شکست استقلال به میدان آمده بود که در این امر ناکام ماند.

وی درخصوص عدم گلزنی برهانی تاکید کرد: برهانی یکی از بهترین مهاجمان و یک هنرمند است، زیرا بازیکنی که برای خود موقعیت‌های گل فراوانی ایجاد می‌کند، هنرمند است. فقط در ضربات آخر کمی بی‌دقت است که باید بیشتر تمرین کند. وظیفه‌ی ما کمک به این بازیکن برای برطرف کردن این مشکل است.

مربی استقلال با تاکید بر اینکه مرفاوی روی نیمکت نبوده است، خاطر نشان کرد: مرفاوی به هیچ عنوان روی نیمکت نبود. وی فقط برای دقایقی از داخل تونل به تماشای بازی پرداخت و سپس آنجا را ترک کرد.

ورمزیار درباره‌ی داوری گفت: گویا مردود اعلام کردن گل‌های ما از طرف داوران عادت شده است. داور باید در بازی مقابل پگاه دقت بیشتری انجام می‌داد اما، درمجموع به وی خسته نباشید می‌گویم.

وی در پایان از درگیری قربانی و صادقی اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: من از درگیری این دو بازیکن اطلاعی ندارم. اگر صحبتی هم بین آنها رد و بدل شده، این موضوع برطرف شده است. زیرا در پایان بازی با یکدیگر همانند دو برادر برخورد می‌کردند.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! عید سعید فطر مبارک باد

جمعه 86/7/20 :: ساعت 1:24 عصر

 

 

در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد (ع) به مناسبت وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است:

«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فى یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب الیک فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى.»

 

پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشایى آنچه در پنهان و آشکارا گناه گردانیم ... خداوندا! در این روز عید فطرمان که براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى که مرتکب شده ‏ایم و هر کار بدى که کرده‏ ایم و هر نیت ناشایسته‏ اى که در ضمیرمان نقش بسته است. ‏به سوى تو باز مى‏گردیم و توبه مى‏کنیم، توبه ‏اى که در آن بازگشت ‏به گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد. بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت‏ به سویت و توبه از گناهان عطا فرما.»

 

مفهوم عید در فرهنگ اسلامى

واژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانى مختلفى براى آن ذکر کرده‏ اند، از جمله: «خوى گرفته‏»، «هر چه باز آید از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و مانند آن‏»، «روز فراهم آمدن قوم‏»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت مند یا حادثه بزرگى باشد»، گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد.

ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخى بر آن هستند که اصل واژه عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده ‏اند.

چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید.

و نیز یزید بن حکم ثقفى در ستایش سلیمان بن عبد الملک گفته است:

امسى باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا

به گفته ازهرى: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادى‏ها و یا اندوه‏ها، باز مى‏گردد و تکرار مى‏شود. ابن اعرابى آن را منحصر به شادى‏ها دانسته است.

واژه عید تنها یک بار در قرآن به کار رفته است:

 اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکنون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده / آیه 114) در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مى‏شود و بازگشت‏به پیروزیها و راحتى‏هاى نخستین مى‏کند عید گفته مى‏شود، و در اعیاد اسلامى به مناسب اینکه در پرتو اطاعت‏یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى‏گردد، و آلودگى‏ها که بر خلاف فطرت است، از میان مى‏رود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است‏ حضرت مسیح (ع) آن را عید نامیده، و همانطور که در روایات وارد شده نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتى که از على(ع) نقل شده مى‏خوانیم «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت ‏خدا نشود روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت‏به فطرت نخستین است.»

در روایات معصومین (ع) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت امیر المومنین على(ع) هر روزى که در آن معصیت و گناه نشود، روز عید خوانده است.

 

زکات فطره

- کسى که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند هر نفرى یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج‏یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد،کافى است.

- کسى که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.

- انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب مى‏شوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.

- اگر کسى را که نان خور اوست و در شهر دیگر است، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را مى‏دهد، لازم نیست‏خودش فطره او را بدهد.

 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مى‏شود، بر او واجب است.

 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضاین صاحبخانه وارد مى‏شود و مدتى نزد او مى‏ماند واجب است، و همچنین است فطره کسى که انسان را مجبور کرده ‏اند که خرجى او را بدهد.

 - فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مى‏شود بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.

- اگر کسى موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست.

- اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتى که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.

- کسى که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در ا و پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.

 - کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست.ولى مسلمانى که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.

- کسى که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مى‏تواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و اوهم به همین قصد به دیگرى بدهد و همچنین تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزى را که مى‏گیرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد و اگر یکى از آنها صغیر باشد احتیاط آن است که او را در دور دادن زکات فطره داخل نکنند و چنانچه ولى صغیر از طرف او قبول نماید باید آن زکات فطره را به مصرف صغیر برساند نه اینکه از طرف او به دیگرى بدهد.

- اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه ‏دار شود، یا کسى نان‏خور او حساب شود، واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نان‏خور او حساب مى‏شوند بدهد.


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! تقدیم به نفس خودم

جمعه 86/5/19 :: ساعت 11:1 صبح

  

همه میگن که شیشه احساس نداره . اما وقتی روی شیشه بخار گرفته بود بعدش روش نوشتم دوست دارم خیلی آروم اشک ریخت.

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

تو یک ثانیه میشه عاشق شد تو یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت تو یک دقیقه میشه یکی رو خورد کرد تو ۱۰ دقیقه میشه با کسی آشنا شدولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کنی.

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

اگه یه روز فهمیدی ۱۰۰۰ نفر دوست دارن بدون یکیشون منم

اگه یه روز فهمیدی ۱۰۰ نفر دوست دارن بدون یکیشون منم

اگه یه روز فهمیدی ۱۰ نفر دوست دارن بدون یکیشون منم

اگه یه روز فهمیدی ۱ نفر دوست داره بدون اون منم

اگه یه روز فهمیدی هیچ کس دوست نداره بدون من مردم

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

به جای دسته گلی که فردا بر قبرم نثار میکنی امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم میریزی امروز با تبسمی شادم کن

من امروز به تو نیاز دارم نه فردا !

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

 

میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چتر باز میکنی

میگی عاشق برفی ولی از یه گوله برف میترسی

میگی عاشق پرنده ای ولی اونو تو قفس زندونی میکنی

میگی عاشق گلهایی ولی اونا رو از شاخه میچینی

چطور انتظار داری باور کنم وقتی میگی دوست دارم؟؟؟؟

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

اگه یه روز غمگین بودی و احتیاج به درد دل داشتی خبرم کن . بهت قول نمیدم بخندونمت ولی این قول رو میدم باهات گریه کنم

 

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

ضربان قلب من وتو هیچ وقت شوخی نبوده است

animated_pink_hearts.gif (3218 bytes)

مهم نیست که منو دوست نداری . . .

مهم اینه که میدونی من تو رو دوست دارم. . .

                         


¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

! وقت طلاست؟

پنج شنبه 86/5/18 :: ساعت 7:22 عصر

.:: خواندن کل این متن بیشتر از 3 دقیقه زمان شما را نخواهد گرفت. پس لطفا بخوانید ::.

 

١٨ سال پیش من در شرکت سوئدى ولوو استخدام شدم. کار کردن در این شرکت تجربه جالبى براى من به وجود آورده است.  اینجا هر پروژه‌اى حداقل ٢ سال طول می‌کشد تا نهایى شود، حتى اگر ایده ساده و واضحى باشد. این قانون اینجاست. جهانى شدن (globalization)  باعث شده است که همه ما در جستجوى نتایج فورى و آنى باشیم. و این مشخصاً با حرکت کند سوئدی‌ها در تناقض است. آن‌ها معمولاً تعداد زیادى جلسه برگزار می‌کنند، بحث می‌کنند، بحث می‌کنند، بحث می‌کنند و خیلى به آرامى کارى را پیش می‌برند. ولى در انتها، این شیوه همیشه به نتایج بهترى می‌انجامد. به عبارت دیگر:
1- سوئد در حدود 450000  کیلومتر مربع وسعت دارد.
2- سوئد حدود 9 میلیون جمعیت دارد.
٣- استکهلم، پایتخت سوئد که به پایتخت اسکاندیناوی نیز مشهور است حدود  78000 نفر جمعیت دارد.
4- ولوو، اسکانیا، ساب، الکترولوکس و اریکسون برخى از شرکت‌هاى تولیدى سوئد هستند.


اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکى از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتل برمی‌داشت و به محل کار می‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک می‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشین شخصى به سر کار می‌آمدند.
روز اول، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم:  آیا جاى پارک ثابتى داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک می‌کنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟
او در جواب گفت: براى این که ما زود می‌رسیم و وقت براى پیاده‌رفتن داریم. این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر می‌رسند و احتیاج به جاى پارکى نزدیک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو این طور فکر نمی‌کنی؟
میزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنید.


این روزها، جنبشى در اروپا راه افتاده به نام غذاى آهسته (Slow Food). این جنبش می‌گوید که مردم باید به آهستگى بخورند و بیاشامند، وقت کافى براى چشیدن غذایشان داشته باشند، و بدون هرگونه عجله و شتابى با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند. غذاى آهسته در نقطه مقابل غذاى سریع (Fast Food) و الزاماتى که در سبک زندگى به همراه دارد قرار می‌گیرد. غذاى آهسته پایه جنبش بزرگترى است که توسط مجله بیزنس طرح شده و یک "اروپاى آهسته" نامیده شده است. این جنبش اساساً حس شتاب و دیوانگی به وجود آمده بر اثر نهضت جهانى شدن را زیر سوال می‌برد. نهضتى که کمیّت را جایگزین کیفیت در همه شئون زندگى ما کرده است.

مردم فرانسه با وجودى که ٣٥ ساعت در هفته کار می‌کنند امّا از آمریکائی‌ها و انگلیسی‌ها مولّدترند. آلمانی‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقلیل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت تولیدشان ٢٠ درصد افزایش یافته است. این گرایش به آهستگى و کندکردن جریان شتاب آلود زندگى، حتى نظر آمریکائی‌ها را هم جلب کرده است.

 
البته این گرایش به عدم شتاب، به معنى کمتر کار کردن یا بهره‌ورى کمتر نیست. بلکه به معنى انجام کارها با کیفیت، بهره‌ورى و کمال بیشتر، با توجه بیشتر به جزئیات و با استرس کمتر است. به معنى برقرارى مجدّد ارزش‌هاى خانوادگى و به دست آوردن زمان آزاد و فراغت بیشتر است.
به معنى چسبیدن به حال در مقابل آینده نامعلوم و تعریف نشده است. به معنى بها دادن به یکى از اساسی‌ترین ارزش‌هاى انسانى یعنى ساده زندگى کردن است. هدف جنبش آهستگى، محیط‌هاى کارى کم تنش‌تر، شادتر و مولّدترى است که در آن‌، انسان‌ها از انجام دادن کارى که چگونگى انجام دادنش را به خوبى بلدند، لذت می‌برند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که توقف کنیم و درباره این که چگونه شرکت‌ها به تولید محصولاتى با کیفیت بهتر، در یک محیط آرامتر و بی‌شتاب و با بهره‌ورى بیشتر نیاز دارند، فکر کنیم.

بسیارى از ما زندگى خود را به دویدن در پشت سر زمان می‌گذرانیم امّا تنها هنگامى به آن می‌رسیم که بر اثر سکته قلبى یا در یک تصادف رانندگى به خاطر عجله براى سر وقت رسیدن به سر قرارى، بمیریم.

بسیارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آینده هستیم که زندگى خود در حال حاضر، یعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش می‌کنیم.

همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختیار داریم. هیچکس بیشتر یا کمتر ندارد. تفاوت در این است که هر یک از ما با زمانى که در اختیار داریم چکار می‌کنیم. ما نیاز داریم که هر لحظه را زندگى کنیم. به گفته جان ‌لنون، خواننده معروف: زندگى آن چیزى است که براى تو اتفاق می‌افتد، در حالى که تو سرگرم برنامه‌ریزی‌هاى دیگرى هستى.

به شما به خاطر این که تا پایان این مطلب را خواندید تبریک می‌گوئیم. بسیارى هستند که براى هدر ندادن زمان، از وسط مطلب آن را رها می‌کنند تا از قافله جهانى شدن عقب نمانند!

¤نویسنده: مهدی بهمنی

? نوشته های دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

! لیست کل یادداشت های این وبلاگ